تحلیل
از
میمحا نجار
آه
اگر
این خواب افسون بگسلد
از
ندامت
خارها در جان خلد
چشم هاتان باز خواهد شد ز خواب
سر فرو افکنده از شرم جواب
آن چه بود؟
آن دوست دشمن داشتن
سینه ها از کینه ها انباشتن
آن چه بود؟
آن جنگ و خون ها ریختن
آن زدن، آن کشتن، آن آویختن
معنی تحت اللفظی:
اگر
روزی
طلسم این خواب ناشی از سحر و جادو
گشوده شود،
از
فرط پشیمانی
خارها در جان های تان فرو خواهد خلید.
آنگاه
بیدار خواهید شد،
چشم باز خواهید کرد
و
از
شرم پاسخ به پرسش های زیر
سر افکنده خواهید گشت:
چرا
آن دوست را دشمن پنداشتیم
و
سینه های مان
را
از
کینه انباشتیم؟
چرا
با
اعضای حزب توده
به جنگ برخاستیم
و
خون شان را بر زمین ریختیم؟
چرا
آنها
را
در
شکنجه گاه های مان
آویختیم؟
شلاق شان زدیم
و
کشتیم؟
۱
آه
اگر
این خواب افسون بگسلد
از
ندامت
خارها در جان خلد
سایه
در
این بیت مثنوی مرثیه
خمینی و دار و دسته اش
را
ساحر
(سحر کننده، افسونگر، جادوگر)
و
پیروانش
را
مشتی
مسحور
(افسون خواب گشته و بیهوش)
تصور و تصویر می کند.
می توان گفت
که
سایه
دیالک تیک فوندامنتالیسم
را
به شکل دیالک تیک پیشوا و پیرو مدهوش بسط و تعمیم می دهد.
همین
تحلیل پسیکولوژیکی سایه
را
خیلی از جامعه شناسان و روانشناسان بورژوایی
در
حق فاشیسم
انجام داده اند:
توده بیشمار مردم
در
رایش سوم
مسحور کاریسمای افسونگران فاشیسم و مدهوش از اوراد خواب آور آنان
بوده اند.
عیب و ایراد این تحلیل به ظاهر درست،
ولی
سطحی و ساده لوحانه
چیست؟
۲
آه
اگر
این خواب افسون بگسلد
از
ندامت
خارها در جان خلد
کسانی
که
دیالک تیک فاشیسم
و
دیالک تیک فوندامنتالیسم
را
به شکل دیالک تیک ساحر و مسحور بسط و تعمیم می دهند،
از
پسیکولوژیسم
بهره برمی گیرند.
پسیکولوژیسم
یکی از مکاتب فلسفی خر رنگ کن امپریالیستی است
که
متد و مفاهیم پسیکولوژیکی
را
برای تحلیل مسائل جامعه بشری
به خدمت می گیرد.
جامعه بشری
اما
در
روان اعضای آن
خلاصه نمی شود.
جامعه بشری
موضوع ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
است.
برای تحلیل چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های اجتماعی (جامعه ای)
باید
از
مفاهیم و متدهای ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
بهره برگرفت
که
ضمنا
روندهای روانی اعضای جامعه بشری
را
نیز
در بر می گیرد.
۳
آه
اگر
این خواب افسون بگسلد
از
ندامت
خارها در جان خلد
خطای بینشی خطیر سایه در این بیت مثنوی مرثیه
درست
به
همین دلیل است.
سایه
و
نه
فقط سایه
کور
بوده اند
و
به
نیروی منفی عادت
(احسان طبری)
آنچه را که دیده اند، ندیده اند.
فوندامنتالیسم شیعی
دمل چرکین یکشبه
نبوده است.
فوندامنتالیسم شیعی
پس از پیروزی انقلاب بورژوایی و ضد فئودالی ـ ضد روحانی شکوهمند سفید
تقویت، تشدید و اکتیو
شده است.
در
مدت کوتاهی
کلیه مساجد و منابر و مجالس و مراسم مذهبی
تحت لوای سیاه فوندامنتالیسم شیعی
دژهای انقلاب بورژوایی سفید
را
مورد هجوم بی وقفه
قرار داده اند.
وعده و وعید داده اند.
توده شیعه خام اندیش
را
گول زده اند.
شست و شوی مغزی داده اند
و
گرم و نرم و خام و خر
کرده اند.
کسانی
که
در
زندان های محمدرضاشاه
بوده اند،
اجامر فوندامنتالیسم شیعی
را
عمیقا
تجربه کرده اند
ولی
تئوریزه نکرده اند
تا
به
منجلاب جهل و جنایت و جنون فوندامنتالیسم شیعی
پی ببرند.
و
گرنه
کمونیسم ستیزی این زباله ها
در
زندان ها
رواج وسیع داشته است.
حیرت انگیز و تأسف انگیز و شرم انگیز
این
است
که
سرداران حزب توده
علیرغم تجارب عینی شخصی از اجامر فوندامنتالیسم شیعی در زندان،
به
تحلیل بندتنبانی طبری و کیانوری از دار و دسته خمینی
تمکین کرده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر