۱۳۹۸ فروردین ۱۲, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۹)

  


شین میم شین
 
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۱ ـ ۱۵)
 
 
 
۱
  بر بنده مگیر خشم بسیار
جورش مکن و دلش میازار!

معنی تحت اللفظی:
بر توده مولد و زحمتکش خشم مگیر
و
بر آن ستم روا مدار.
   
سعدی
 در
 این بیت شعر،
مفهوم فلسفی «حد»
را
در
خشمگیری بر بنده مطرح می سازد
و
 ارباب بنده دار
را
 از
 اعمال ستم بر او و آزردن دل (روان) او
منع می کند.

برخی از سعدی شناسان سفیه
می توانند شعری از این دست را از کلیت فلسفه سعدی
جدا و برجسته کنند و او را به قله هومانیسم و بشر دوستی اعتلا دهند.

۲

این مواضع به ظاهر هومانیستی سعدی
اما
دال بر روشنفکر ارگانیک اشرافیت بنده دار و فئودال بودن سعدی
است.

مفهوم روشنفکر ارگانیک طبقه
را
مدیون آنتونیو گرامشی شهیدیم.

۳
روشنفکر ارگانیک طبقه
در فکر منافع استراتژیکی چه بسا دور از نظر و درازمدت طبقه است.

نیت سعدی
تحکیم مناسبات تولیدی حاکم
و
دفع خطر سرنگونی اش در اثر جنبش انقلابی ضد بنده داری و ضد فئودالی
است.

سعدی
شبیه مارکس و انگلس و لنین فئودالیسم
است.

۴
بر ضعیفان و زیردستانت
خشم بی حد مران و طیره مگیر!

معنی تحت اللفظی:
بر توده تحت سلطه و ستم
خشم و غصب
مگیر.

سعدی
 در این بیت شعر نیز
 از خشم راندن و طیره گرفتن، به طور کلی، بر ضعیفان و زیردستان نهی و منع نمی کند.

او
مخالف  خشم و طیره گرفتن بر توده تحت سلطه نیست.

او
برای اعمال ستم بر توده
فقط
حد عینی
می طلبد.

بعضی از سلاطین فئودالی
از
اقصا نقاط کشور
ضمن ارسال کیسه های زر و سیم به سعدی
از
او
رهنمود می طلبند
و
سعدی
مدارج ستم بر توده تحت سلطه
را
حتی
برمی شمرد.


جانیان جماران
نیز
کماکان
رهنمودهای فئودالی سعدی
را
جامه عمل می پوشانند.

تواب سازی از مخالفین
و
گردن زدن آنها در صورت مقاومت و سرسختی و مساجت
از
رهنمودهای سعدی
اند.

۵
خشم بیش از حد،
وحشت آرد
و
 لطف بی وقت،
هیبت ببرد.
(گلستان با ب هشتم، ص ۱۹۲ ـ ۱۹۳.)

معنی تحت اللفظی:
خشم بیش از حد
توده مولد و زحمتکش
را
دچار وحشت می سازد و فلج می کند
و
لطف بی موقع
موجب از بین رفتن عظمت و شکوه اعضای طبقه حاکمه می شود.

سعدی
در
این بیت شعر
دیالک تیک مهر و قهر
را
به شکل دیالک تیک خشم و لطف بسط و تعمیم می دهد
و
برای هر دو
حد عینی تعیین می کند.

سعدی
 در این بیت شعر،
برای نگه داشتن حد و اندازه در خشم و لطف
دلیل ارائه می دهد.

این دلایل دال بر وقوف ستایش انگیز سعدی
بر
پسیکولوژی (روانشناسی) توده اند.

جامعه شناسی و روانشناسی سعدی
فخرانگیز
اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر