جبهۀ ضدديکتاتوری - مخالفتها و پرسشها
دنيا
ـ نشريۀ سياسی و تئوريک کميتۀ مرکزی حزب تودۀ ايران ـ
(سال سوم (دوره سوم) شمارۀ ١٠، آذر ۱٣۵۵)
منوچهر بهزادی
از
صفحه فیسبوک روزبه نوید
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
۱
همانطور که ذکرش گذشت،
امپیریسم
(تجربه گرایی)
یکی از مکاتب معرفتی ـ نظری (مکاتب مربوط به تئوری
شناخت) بورژوایی آغازین
است.
۲
حزب توده
در این زمینه از بورژوازی آغازین هم عقب مانده تر است.
۳
مثال دیگر:
همین تئوری تشکیل «جبهه ضد دیکتاتوری» کذایی
۴۰ سال قبل
به محک تجربه خورده و بطلانش اثبات شده است.
۴
ضمنا
در اثر باور به این خرافه
آبروی حزب توده
و
همراه با آن،
شطی از خون از پیکر حزب توده
رفته است
و
تبر بر ریشه های حزب توده فرود آمده است.
۵
هر موجود ذیشعوری
قاعدتا
از
تجربه تلخ و خونین گذشته خود
درس می گیرد.
۶
در طویله ایران اما از این خبرها نیست.
۷
امروز اکثر دکه ها و دکاکین مدعی نمایندگی حزب توده
همچنان و هنوز
بر
طبل همان خرافه «جبهه ضد دیکتاتوری» می کوبند.
۸
دار و دسته نامه مردم
تغییری صوری در خرافه «جبهه ضد دیکتاتوری» داده
و
آن را به صورت «جبهه ضد استبداد ولایی» در آورده و شق
القمر کرده است.
۹
این بدان معنی است
که
در
بر
همان لولای سابق
می گردد
و
فاجعه جدیدی
تدارک دیده می شود.
اتحاد نیروها
یعنی اتحاد نیروهای گوناگونی که منعکس کننده منافع طبقات
و اقشار گوناگون اند،
«لذا دارای ایده ئولوژی و مشی سیاسی و سازمانی گوناگون
اند»،
بر سر برنامه مشترک
برای نیل به هدف مشترک
که
بازتابی از منافع مشترک است.
وحدت نیروها
یعنی
یکی شدن نیروهایی که مدعی منعکس ساختن منافع طبقات و
اقشار معین و همانند
و
مدعی داشتن ایده ئولوژی و مشی سیاسی و سازمانی همانندی
اند
ولی به علل گوناگون اکنون دور از هم و گاه حتی در مقابل
هم قرار گرفته اند.
منوچهر بهزادی
۱
سؤال
این بود
که
ایرادات این حکم منوچهر بهزادی کدامند؟
۲
هدف حزب توده از تشکیل «جبهه ضد دیکتاتوری»
متحد شدن با احزاب و انجمن ها و سازمان ها و شخصیت های
متعلق به اقشار و طبقات دیگر جامعه
است.
۳
سؤال این است که منظور حزب توده کدام اقشار و طبقات
جامعه است؟
۴
منطقی این است
که
حزب توده
قبل از هر کاری
هم
از
جبهه دیکتاتوری کذایی
و
هم
از
جریانات و شخصیت های سیاسی متعلق به اقشار وطبقات دیگر جامعه
تحلیلی عرضه دارد.
۵
حزب توده
به عوض تحلیل عینی و علمی از هر دو
دست به خیالبافی می زند:
الف
یکی از سازمان های مطلوب حزب توده برای «جبهه ضد
دیکتاتوری»،
اشرافیت فئودالی
ـ روحانی کثافت بوده است
که
صابر محمدزاده
سخنرانی خمینی
را
ضبط کرده و به حزب توده ارسال کرده و شق القمر کرده است.
ب
دیگری
حزب شاپور بختیار
یعنی حزب متعلق به بورژوازی به اصطلاح «ملی» بوده است.
پ
دیگری
جبهه ملی و نهضت آزادی و غیره
دیگر احزاب بورژوایی به اصطلاح ملی که چشم دیدن حزب توده
را ندارند.
چه رسد به اتحاد با آن.
ت
دیگری
سازمان تروریستی
ـ آنارشیستی ـ آوانتوریستی مجاهدین خلق بوده است
که
اعلامیه های مملو از هارت و پورت آن از پیک ایران پخش می
شد.
ث
یکی دیگر
سازمان فئودالی ـ فاشیستی ـ آنتی کمونیستی ـ آنارشیستی
چریک های فدایی خلق بوده است
که
در عالم تخیلات حزب توده
نماینده دموکراسی انقلابی بوده
و
زباله های صمد بهرنگی
با آب و تاب تمام
از
رادیو پیک ایران پخش می شدند.
حزب توده
با
بخشی از این زباله فئودالی ـ فاشیستی
حتی
به
وحدت تشکیلاتی
رسید.
جالب این بود
که
کیانوری و یاران
پس از آشنایی با این زباله ها
دریافتند
که
قضیه از چه قرار است.
۶
حزب توده
با هیچ یک از بقیه جریانات و شخصیت ها نتوانست
به اتحاد کذایی در «جبهه ضد دیکتاتوری» خیالی برسد.
۷
تنها هنری که رهبری حزب توده به خرج داد،
حمایت یک طرفه
از
اشرافیت فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی
بود
که
برای حزب توده و توده
بسیار گران تمام شد.
۷
اکنون چی؟
۸
احزاب و انجمن ها و سازمان ها و شخصیت های لایق برای
جبهه «ضد استبداد ولایی»
کدامند؟
۹
ضمنا
ماهیت طبقاتی استبداد ولایی کدام است؟
۱۰
سازمان مجاهدین خلق
به
واحد ترور امپریالیسم بدل شده است.
۱۱
فدائیان اکثریت
بورژوا شده اند
و
اگر بدتر از لاشخورهای طبقه حاکمه نشسته بر اریکه قدرت نباشند،
بهتر از آنها نیستند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر