۱۳۹۷ دی ۱۸, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۳۴۸)


پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین


نهاد
(مؤسسه، اینستی توسیون)

۱
·    ما باید میان کاربست زبانی مفهوم نهادهای اجتماعی در جامعه شناسی و در زبان روزمره تفاوت قایل شویم.

۲
·    منظور از نهادهای اجتماعی ـ بالاعم ـ به شرح زیر است:

الف
·    نهادهای اجتماعی عبارتند از سیستم های اجتماعی سازمان یافته ی باز و یا بسته که به تدریج تشکیل یافته  اند.

ب
·    نهادهای اجتماعی عبارتند از مجموعه بغرنجی (کمپلکسی) از تصورات، اصول، هنجارهای اجتماعی، عادات و غیره به معنی کم و بیش فراگیر (همه جانبه) و رفتارتعیینگر برای طبقات، اقشار و دیگر گروههای جامعه ای. 

۳

·    نهادهای اجتماعی در ادبیات سوسیولوژیکی ـ بورژوایی قدیمی و بویژه کنونی به معانی مرتبط به هم زیر به کار رفته اند و می روند:

الف
·    نهادهای اجتماعی عبارتند از سیستم های اجتماعی سازمان یافته
·    (تأسیسات و بنیادها و غیره ی دولتی و تعاونی)

ب
·    نهادهای اجتماعی عبارتند از فرم های همزیستی با ثبات نسبی برای مدتی، که به طرز حقوقی ـ قضایی کدگزاری شده اند.
·    (مثلا زناشویی، خانواده)

پ
·    نهادهای اجتماعی عبارتند ازهنجارهای جامعه ای رفتار، اصول جامعه ای  رفتار، عادات، آداب، توقعات جامعه ای رایج که بر تنظیم عمل جامعه ای مؤثر می افتند و انحراف از آنها، تحمل نمی شود. 

ت
·     نهادهای اجتماعی در موارد منفرد عبارتند از اشخاص به مثابه تجسم (جسمیت یابی) ادارات و یا فونکسیون های جامعه ای.

۴
·    معانی رایج نهادهای اجتماعی در ادبیات سوسیولوژیکی ـ بورژوایی کنونی قاعدتا با تفاسیر پسیکولوژیکی (روانشناسی) اصطکاک می یابند که با نگرش های فلسفی ـ ایدئالیستی ترکیب یافته اند.

۵
·    اینجا پدیده ها و یا مجموعه ای (کمپلکسی) از پدیده های به طور بیواسطه تجربه شده و یا به کرات تجربه شده مطلق می شوند.

۶
·    جامعه شناسی بورژوایی این جور پدیده ها را به مثابه تحکیم فرم هایی از هستی جامعه ای و یا فرم هایی از شعور تلقی نمی کند که ریشه های شان در نهایت  باید در مناسبات طبقات و اقشار جامعه ای باشند که به طور اجتماعی ـ اقتصادی تعین یافته اند.

ادامه دارد.

۲ نظر:

  1. با درود دوستان و استادان گرامی . ضمن تقدیر و سپاس و قدردانی از زحمات گرانقدر و با ارزشتان بر خود وظیفه دیدم تا از برایتان بنگارم که نامتان بر جریده تاریخ ... جاودان و ماندگار شده است رسالتی که شما بر دوشهایتان گرفته ئید بسی ارزشمند و جای قدردانی از شما فرزانگان را دارد.. امیدوارم سربلند و سرافراز زئید یاران و هم زبانان و هم دردان مشترک.. خرد یارو نگهدارتان

    پاسخحذف
  2. ممنون
    از دادن قوت قلب به مستضعفین
    سرافراز باشید

    پاسخحذف