دکتر ورنر سپمن
(متولد ۱۹۵۰)
دکتر فلسفه،
از
مسئولین انتشار «دفاتر ماکسیستی»
آثار
کتب و مقالات بیشماری در زمینه نقد ایده
ئولوژی، تئوری اجتماعی ـ انتقادی و جامعه شناسی فرهنگ
انسان و سیستم.
در انتقاد از مارکسیسم ساختارگرا
(۱۹۹۳)
دیالک تیک تمدن زدائی.
بحران، خردستیزی و زورگوئی
(۱۹۹۵)
پایان انتقاد اجتماعی؟
پسا مدرنیته، هم واقعیت، هم ایده ئولوژی
(۲۰۰۰)
دکتر ورنر سپمن
دفاتر مارکسیستی نوامبر ۲۰۱۰
برگردان
شین میم شین
بخش پنجم
۱
·
پس از اشاره شتابزده به مفهوم دیالک تیکی مذهب، به مسئله
آغازین برمی گردیم، تا ببینیم که «اوتوپی پول» و زر و زیور ایده ئولوژیکی چند لایه
فریبا بر خصلت سرمایه داری، آیا واقعا ربطی به شعور مذهبی از نقطه نظر مارکس دارد؟
۲
·
و یا مشخص تر بگوئیم:
·
آیا سخن گفتن از «مذهب پول» بیش از آن که خصلت یک سیستم
معنوی ساز واقعی داشته باشد، خصلت استعاری ندارد؟
۳
·
بت وارگی پول می تواند با تفکر مذهبی، وجه مشترکی داشته
باشد.
·
اما بنظر من، کفه ترازو به نفع گشتاورهای متضاد بین آندو
سنگینی می کند.
۴
·
آن سان که بت پرستی (فتیشیسم) در فرم های کنونی آن را نمی
توان بطور اوتوماتیک با مذهب یکی تلقی کرد.
·
بویژه اگر ما تحلیل بت پرستی مارکس را با درک او از مذهب
مبنا قرار دهیم.
۵
·
اما این تمایزات از چه قرارند؟
۶
·
من فکر می کنم که با شعور فتیشیستی (شعور مبتنی بر بت پرستی)
حالات و احوالی تعیین می شوند و این شعور آنها را تقدیری و سرنوشتی تلقی می کند،
بی اعتنا به اینکه آنها را در بست می پذیرد و یا میان آنها «تمایز» قائل می شود.
۷
·
معیار تمیز ماهوی ـ قبل از همه ـ توانائی پذیرش چیزهای
ماورای تجربی است و توانائی باور به غلبه واهی (توهم آمیز) بر ناملایمات زمینی
است:
·
شعور مذهبی بدین طریق، جهان خاص خود را پدید می آورد.
·
جهانی که بر محور تصورات نجات و سعادت دور می زند.
۸
·
اوتوپی زشت پول اما بر این مبنا حرکت می کند که می توان در
جهان موجود به آسودگی دست یافت.
۹
·
امید متمرکز بر پول و ثروت هر چه محکمتر، به وضع موجود می
چسبد.
۱۰
·
زیرا تفکر بورژوائی در هیچیک از فرم های خود دورنمائی برای
«نجات و سعادت» نمی بیند.
۱۱
·
تفکر بورژوائی فقط و فقط در پی تصاحب است.
۱۲
·
تئولوژی قرن بیستم با بی اعتنائی به وعده های نجات و سعادت،
در موارد بیشماری نسبت به نیازهای جهان بینانه بورژوائی سر تعظیم فرود می آورد.
۱۳
·
فوندامنتالیسم ارتجاعی مذهبی معاصر بر این حال و احوال
واکنش نشان می دهد.
۱۴
·
افراط گرائی آن اما از امکان ناپذیری بی چون و چرای حل این
تضاد نتیجه گرفته می شود.
۱۵
·
من فکر می کنم که قصه رقص حول گوساله زرین در کتاب مقدس،
این مسئله را قابل فهمتر مطرح می سازد:
الف
·
ثروت فقط یک وسیله یدکی (جانشینی) است.
ب
·
انسان ها از جلای طلا دچار کوری شده اند.
پ
·
امیدهای نجات و سعادت مبتنی بر ثروت اما توهم آمیز و واهی
می مانند.
۱۶
·
هیچ مثال تاریخی در دست نیست که با توسل به اوتوپی واره پول
بتوان حاکمیتی را به لرزه در افکند.
۱۸
·
اما با توسل به اوتوپی مذهبی می توان حاکمیت موجود را
متزلزل ساخت.
۱۹
·
آنجا که سخن بر سر رهائی و خودرهانی است، اوتوپی مذهبی نمی
تواند جای دورنمای سوسیالیستی را بگیرد.
·
اما لزومی هم ندارد
که سد راه آن باشد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر