محمدعلی عمویی
مستند سیمرغ
(ناگفته های حزب توده)
قسمت اول
تحلیلی
از
گاف سنگزاد
۱
هدف و آماج سران و سرداران توده از شرکت در این «مصاحبه های» داوطلبانه،
خنثی سازی
تأثیرات منفی حزب توده در تعداد معدودی از جوانان ساده لوح جامعه و خدمت به خلق است:
هدف
توبه کردن آنان،
قبل از ارتکاب جرایم سنگین،
برگشت به دامن مردم = جمهوری جهل و جنایت و جنون
رعایت قانون جماران
و
در پیش گرفتن زندگی شرافتمندانه
است.
از «گفته ها» در ناگفته ها،
سخن می رود،
منظور همین سخنان سردار سلحشور آهنین توده و حزب توده است:
عمویی عالم و فرزانه
که
سهل است،
هر ساده لوحی
می داند
که
کسی با شنیدن نصایح توابی
به
صراط مستقیم
هدایت نمی شود.
روانشناسی مردم
سوء ظن
به
منابر متنوع طبقه حاکمه است.
مردم
البته
اگر خرفت و خر
نباشند،
حقیقت
را
در وارونه اندرزهای تواب و اعضای طبقه حاکمه می یابند.
۲
سؤال
این است
که
در ورای این «تنبه» و «توبه» و «تسلیم» سطحی و کشکی و توخالی سیاوشان پارسا و پاکزاد توده و حزب توده
چه نهفته است؟
تجلیلات محمد علی عمویی
از
این زباله های بیسواد و بی شعور و کودن بازجو و شکنجه گر
حاوی چه حقایق اموری اند
که
ضمنا
کلید درک این تظاهر فرزانگان توده
به
«تنبه» و «توبه» و «تسلیم»
اند؟
۳
هدف
توبه کردن جوانان خام اندیش توده ای،
قبل از ارتکاب جرایم سنگین،
برگشت به دامن مردم = جمهوری جهل و جنایت و جنون
رعایت قانون جماران
و
در پیش گرفتن زندگی شرافتمندانه
است.
آخر
جوانان خام اندیش توده ای
در
غیاب رهبری حزب
چه می توانند بکنند
که
بتوان
آن
را
جزو جرایم سنگین قلمداد کرد؟
جوانان ژرف اندیش توده ای
حتی
پس از سرکوب بی دلیل، غیرمنطقی و ضد عقلی حزب توده و منحل اعلام کردن آن،
فقط
می توانستند، شوکه شوند،
چه رسد به جوانان خام اندیش توده ای.
سرکوب بی رحمانه، بی شرمانه، خردستیزانه، خشن، خونین و وحشیانه
حزب توده
توسط شاه و بویژه شیخ
فقط ضربه سازمانی نبوده است.
قبل از همه
ضربه ای روحی و روانی
بوده است.
اگر کسی پای درد دل توده ای های قدیم و جدید بنشیند،
تأثیر کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب اجامر جاکش جماران سه سال پس از عنگلاب ارتجاعی
سرگیجه
در
اعضای حزب توده بوده است.
در چنین حالات روحی و روانی
هزاران پرسش سمج چه بسا بی پاسخ
بر لب ها می روید
و
اعصاب مبارزان
را
شب و روز
سوهان می زند
و
به
جنون می کشد.
۴
هدف
توبه کردن جوانان خام اندیش توده ای،
قبل از ارتکاب جرایم سنگین،
برگشت به دامن مردم = جمهوری جهل و جنایت و جنون
رعایت قانون جماران
و
در پیش گرفتن زندگی شرافتمندانه
است.
جوانان چه پخته اندیش و چه خام اندیش توده ای
به احتمال قوی
متوجه خلأ فکری خود
شده اند.
حتی
کسانی که به ترفندی جان از مهلکه بدر برده بودند،
حرفی برای گفتن نداشتند.
سرگیجه
همچنان و هنوز
در
واحدهای احیای مجدد حزب توده
حی و حاضر
است.
محمد علی عمویی
حرف ناگفته دیگری
را
در
این
«گفته» بی محتوا
تبیین می دارد.
و
گرنه
جوانان خام اندیش توده ای
که
آنارشیست نبوده اند
تا
به
ترور کور زباله های کودن مذهبی و بمبگذاری و غیره
روی آورند.
هدف و آماج سران و سرداران حزب توده
از
تظاهر
به
«تنبه» و «توبه» و «تسلیم»
چیز دیگری است.
چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر