محمدعلی عمویی
مستند سیمرغ
(ناگفته های حزب توده)
قسمت اول
تحلیلی
از
گاف سنگزاد
قسمت اول «گفته های» حاوی ناگفته ها،
۳ سال پس از پیروزی ارتجاع فئودالی
بر انقلاب سفید
با
غیاب نمودین نماینده طبقه حاکمه،
توسط یکی از رهبران حزب توده
شروع و اداره می شود
که
در
سنین جوانی
پس از پیروزی کودتای امپریالیستی ـ ارتجاعی ۲۸ مرداد
اسیر
و
۲۵ سال آزگار تحت شرایط هولناک زندان کشیده است.
۱
محمد علی عمویی
مفهوم «مصاحبه»
را
به مثابه آلترناتیومفهومی برای شوهای تله ویزیونی و مدفوعاتی طبقه حاکمه مرتجع به خدمت می گیرد.
منظور از مصاحبه های رهبران حزب توده،
شرکت آنان در معرکه های تنبه و توبه و کرنش و پوزش است.
حزب توده
به زبان عمویی
مرتکب اقدامات خلاف، غیر قانونی و خیانت بار شده است.
عمویی
ولی
حتی موردی برای ذکر این اقدامات خلاف، غیر قانونی و خیانت بار حزب توده ندارد.
هدف و آماج سران و سرداران توده از شرکت در این «مصاحبه های» داوطلبانه،
خنثی سازی
تأثیرات منفی حزب توده در تعداد معدودی از جوانان ساده لوح جامعه و خدمت به خلق است:
توبه کردن آنان، قبل از ارتکاب جرایم سنگین، برگشت به دامن مردم = جمهوری جهل و جنایت و جنون
رعایت قانون جماران
و
در پیش گرفتن زندگی شرافتمندانه.
البته
این خدمت استثنایی حزب توده
چندان هم مهم نبوده و نیست.
چون
مردم قهرمان و ایثارگر ایران
یک تنه
طرفدار عنگلاب اسلامی خیلی خیلی شکوهمند
و
پیرو پیگیر رهبر آن روح الله خمینی اند.
حزب توده
به قول عمومی
در عمر ۴۲ ساله اش
حزبی دروغگو و ریاکار و مردم فریب بوده است.
آنچه عرضه می شود،
مصاحبه دسته جمعی (؟) سران و سرداران حزب توده = میزگردی برای بحث راجع به کردوکار منفی مادام العمر حزب توده
به نیت ادای دین خود به مردم
است.
اشکال کار
اما
کجاست؟
۲
اشکال کار
در چرخش ۱۸۰ درجه ای رهبری حزب توده در مدت فوق العاده کوتاهی است.
چنین چیزی چگونه امکان پذیر و قابل توجیه منطقی است؟
دلیل اول این چرخش ۱۸۰ درجه ای سران و سرداران حزب توده
سر و کار داشتن آنان در دانشگاه اوین با بازجویان جوان و مأمورین کم سن و سال است
که
بغایت بی تجربه بوده اند
و
سابقه فعالیت «سیاسی» شان حتی یکسوم سابقه سران و سرداران حزب توده نبوده است.
سران و سرداران حزب توده
در طرفة العینی
متوجه شده اند که با افراد متعهد و مؤمن و با صفا سر و کار دارند
که
علیرغم سن و سال اندک
هم
در جبهه جنگ با صدام بوده اند
و
بی باکانه جنگیده اند
و
هم
در پشت جبهه
با
خلوص نیت
به
بازجویی و زندانبانی و کمک به اسرای زندانی اند
و
خدمتگزار اهداف خود (؟) و جمهوری جماران اند.
البته
بی تجربگی مهم نیست.
در جریان «کار» تجربه هم کسب خواهند کرد.
کرد و کار این جوانان بازجو
در جبهه و پشت جبهه
دال
بر
شعار موسوم به پیروزی خون بر شمشیر است.
۳
علاوه بر این دلیل قوی جهت چرخش ۱۸۰ درجه ای سران و سرداران حزب توده
عمویی
دو دلیل اصلی دیگر هم دارد:
الف
حقانیت جمهوری اسلامی است.
حقانیت جمهوری جماران
نیرویی است که عنگلاب را علیرغم همه مشکلات روی پا نگهداشته است.
ب
ابطال (بطلان؟) راه حزب توده است.
همه دلایل قابل تصور و غیرقابل تبیین
دال
بر خطا بودن راه حزب توده اند.
این دلیل قوی دیگری
بر
روی گرداندن سریع سران و سرداران حزب توده از آن
و روی آوردن به اجامر جماران است.
به قول عمویی
باید
در برابر حقیقت سر تسلیم فرود آورد
و
سران و سرداران حزب توده
اکنون
در برابر حقایق قرار گرفته اند
و
خود
را موظف به گردن نهادن بر حقیقت می دانند
و
می خواهند
که
با
بیان واقعیات
به
وظیفه وجدانی خود عمل کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر