۱۳۹۷ مهر ۲۸, شنبه

تأملی در سبک و استیل از سگ بهتران (۵) (بخش آخر)


تحلیلی
از 
میم حجری
۱ مرزبندی منفی دیگر حریف
با
جمعی از همنوعان
است
که
او بدان تعلق ندارد.
 
این
 اصولا و اساسا  
به چه معنی است؟
 
تعلق داشتن به جمعی 
به چه معنی است؟
 
کسی که با احمق و وقیح و حسود 
مرزبندی کرده
یعنی 
خود را نه احمق، نه وقیح و نه حسود جا زده،
اکنون 
به دلیل عدم تعلق به جمعی
به کنج عزلت می گریزد.
 
عدم تعلق به جمعی
احتمالا
بدان معنی است 
که 
حریف
در آن جمع دوستی و آشنایی ندارد.
 
احساس غربت می کند.
 
این امری طبیعی است.
 
آدم
حتما 
نباید در جمعی باشد که کسی محلش نمی گذارد.
 
مسئله
اما
فضیلتی سر هم بندی کردن از این ماجرا ست.
 
  ۲

 
از 
مواعظ سه گانه پایانی
 حماقت حریف عربده می کشد:

الف
حریف به این نیتجه رسیده که به همه نمی تواند کمک کند.

در مخیله حریف
جامعه
به گداخانه شباهت دارد.

گداخانه ای 
که
توانگرش 
شخص شخیص حریف 
است
و
مابقی 
گدا هستند و کمک می طلبند.
 
و
حریف
بسان خرده ورژوایی از خود راضی
با کرو فر و افاده 
می رود و خطاب به گدایان اعلام می دارد،
که 
نمی تواند به همه کمک کند.
 
همین طرز «تفکر» 
دال بر غفلت و خریت حریف است.
 
چون
واقعیت این است
که
در
جامعه بشری
خدایی هست که رزاق همه اعضای جامعه است
و
اگر یک لحظه دست از کار کمرشکن 
(تولید مایحتاج مادی جامعه و در تحلیل نهایی، تولید مایحتاج فکری و هنری آن)
 بردارد،
جامعه
در طرفة العینی به زباله دانی و گورستانی استحاله می یابد
و
نام این خدای بی اعتنا به نام
توده - خدا
 ست.
 
ب
همه چیز را نمی توانم عوض کنم.
 
این توهم حریف هم نشانه خریت او ست:
 یک نفر 
حتی 
اگر رستم دستان باشد،
کاره ای نیست.

فرد 
فقط 
در 
دیالک تیک فرد و جامعه
سهم کم و بیش خود
را
به تحول جامعه ادا می کند.

از این رو
ادعای تغییر همه چیز
از بدبختی حریف پرده برمی دارد.

پ
همه مرا دوست نخواهند داشت.

این دیگر نور علی نور است:

اولا
دوست داشتن و دوست نداشتن این  و آن
به چه درد آدم می خورد؟

ثانیا
آماج سازی از دوست داشته شدن توسط هر ننه مرده ای
خود
نشانه فلاکت فکری، فرهنگی و شخصیتی فرد است.

آدم
اگر آدم باشد،
خودش برای خودش کافی است
و
اصلا 
برایش مهم نیست که این و آن چه گرایشی نسبت به او دارند.

فرد انقلابی
هرگز
خودش
 را
ایدئالیزه و سانترالیزه 
نمی کند.


فرد انقلابی
از
منافع مادی و فکری خود
معیار ارزشی نمی سازد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر