دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۳۰۵)

 

پروفسور دکتر

ولفگانگ ایشهورن

اریش هان

مانفرد پوشمن

روبرت شولتس

هورست تاوبرت

و دهها تن دیگر

(۱۹۶۹)

برگردان

شین میم شین

فرضیه

(هیپوتز)

·    فرضیه (هیپوتز) واژه ای یونانی است.

۲

·    فرضیه به پذیرش نوع بنیادی ئی از وجود چیزهایی، مشخصاتی و روابطی به مدد حدس و گمان اطلاق می شود. 

۳

·    استفاده از اصطلاح «فرضیه» در علوم یکسان نیست.

۴

·    به عبارت ساده تر می توان گفت: 

الف

·    فرضیه ها احکامی (جملاتی) اند که به قصد تبیین زبانی حقایق امور فرمولبندی شده اند.

ب

·    فرضیه ها احکامی اند که هنوز به بوته آزمایش و امتحان سپرده نشده اند و یا امکان به محک آزمایش زدن شان هنوز وجود نداشته است.

پ

·    فرضیه ها احکامی اند که هنوز حقایق امور بودن واقعیات امور نسبت داده شده به آنها اثبات نشده است.

·    مراجعه کنید به حقیقت امر، واقعیت امر

۵

·    فرضیه بدین معنا حکم حقیقی ممکنه است.

·    (جمله ای است که امکان حقیقی بودنش می رود.)

۶

·    اگر از ترکیب فرضیه ها مجموعه ای از احکام (جملات) تشکیل شوند، تئوری فرضیه ای تشکیل می گردد.  

۷

·    اگر راجع به حقیقت فرضیه، اتخاذ تصمیم صورت گیرد، مشخصه فرضیه بودن آن از بین می رود.

۸

·    به همین دلیل، باید میان تشکیل فرضیه در هر سیستم تئوریکی و پیش بینی سیستم تفاوت قایل شد.

·    پیش بینی هم به حکم حقیقی ممکنه اطلاق می شود.

·    مراجعه کنید به پیش بینی مارکسیستی ـ لنینیستی جامعه

۹

·    هر حکم دقیقا زمانی پیش بینی محسوب می شود که بتوان آن را نتیجه استنتاجی محسوب داشت.

۱۰

·    فرضیه ها بر خلاف پیش بینی، مقدمات (مسندات، پره میس های) حقیقی ممکنه استنتاج اند.

۱۱

·    فرضیه ها با پیش بینی ها در هر سیستم تئوریکی فقط  تفاوت نسبی دارند.

۱۲

·    فرضیه ها را می توان به دو طبقه تقسیم بندی کرد:

الف

۱

·    فرضیه هایی که مدعی وجود چیزهای معین روشن اند.

۲

·    این فرضیه ها برای کلیه تئوری هایی که به طرز مته متیکی (ریاضی) فرمولبندی شده اند، حائز اهمیت بنیادی اند.

۳

·    حقیقی بودن این فرضیه ها به طور کلی قابل تعیین نیست.

۴

·    چیزهای واقعی که واقعیت شان در روند تأثیر متقابل با چیزهای دیگر غیر از خودشان پدید می آیند، هرگز به طور روشن تعیین نمی شوند.

۵

·    اینکه ما علیرغم آن به پذیرش فرضی چیزهای معین روشن نایل می آییم، ببرکت استفاده از متد منطقی میسر می شود.

ب

۱

·    فرضیه هایی که مدعی وجود روابطی در عرصه چیزهای معینی اند.

۲

·    این فرضیه ها به معنی پذیرش قوانین واقعی اند و فرضیه های نومونولوژیکی نامیده می شوند.

۳

·    این فرضیه ها برای کلیه تئوری ها به طور کلی حائز اهمیت بنیادی اند.

·    مراجعه کنید به تئوری

ادامه دارد.