ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
https://radiomani.org/?p=9451
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
۱
نظم و نظام حاکمان و محکومان
(بدنۀ جامعه)
در بن بستی تنگ، تلخ و مرگ آور گیر افتاده است.
اکنون دفع و رفع این نظم در دستور پنهان کار ایرانیان جای گرفته
و
نیروی محرکۀ اجتماعی
دارد کم کم متضاد آن را جا می اندازد.
محکومان دیگر نمی خواهند زیر نفوذ و چیرگی حاکمان باشند
و حاکمان از مهندسی دلخواه جامعه ناتوان و ناتوان تر می شوند.
معلوم نیست که منظور مانی
از
مفاهیم نظم و نظام
چیست.
او
از نظم و نظام حاکمین و محکومین دم می زند.
ضمنا
میان محکومین و بدنه جامعه علامت تساوی می گذارد.
ضدعلمی تر از این نمی توان به توصیف جامعه ای پرداخت.
فکر و ذکر و هم و غم مانی
پرهیز از مفهومی اندیشی است.
مانی
احتمالا
نمی داند که مفاهیم از هر نوع بالاعم و مفاهیم فلسفی بالاخص
آجرهای اساسی عمارت افکارند.
بدون حمایت مفاهیم،
نه، می توان حرف خود را فرمولبندی کرد
و
نه، می توان حرف همنوع خود را فهمید.
۲
نظم و نظام حاکمان و محکومان
(بدنۀ جامعه)
یک همچو نظمی
شاید
در کره بی سکنه مریخ یافت شود.
در قاموس مانی
جامعه جماران
به دو طبقه تقسیم بندی شده است:
الف
طبقه متشکل از حاکمان
که
در رأس هرم جامعه نشسته است.
ب
طبقه متشکل از محکومان
که
متشکل از بدنه جامعه جماران است.
۳
ایراد این طبقه بندی سوبژکتیویستی، ایرئالیستی و ایراسیونایلستی (مبتنی بر ذهنگرایی، ضد واقعی و ضد عقلی) مانی کجا ست؟
۴
نظم و نظام حاکمان و محکومان
(بدنۀ جامعه)
در بن بستی تنگ، تلخ و مرگ آور گیر افتاده است.
منظور مانی
احتمالا
این است که جامعه جماران در منجلاب بحران فرو رفته است.
۵
نظم و نظام حاکمان و محکومان
(بدنۀ جامعه)
در بن بستی تنگ، تلخ و مرگ آور گیر افتاده است.
اکنون دفع و رفع این نظم در دستور پنهان کار ایرانیان جای گرفته
راه حل مانی
این است که ایرانیان این نظم را دفع و رفع (؟) کنند.
یعنی
نابود سازند.
بدین طریق
نه، نظم و نظام کذایی حاکمان و محکومان، هویت ایرانی کسب می کند
و
نه، اعضای طبقه حاکمان کذایی نشسته در رأس هرم جامعه جماران
ایرانی محسوب می شوند.
آدم
اندک اندک
یاد جفنگیات سطل ننه ات طلب ها می افتد
که
طبقه حاکمه در طویله جماران
را
مشتی تازی
قلمداد می کنند
و
تنها ره رهایی
را
در
تازی ستیزی در طویله جماران
از
سویی
و
در
تازی زدایی در زبان فارسی
از
سوی دیگر
می دانند.
این ایرانیان مورد نظر مانی کیانند؟
نان سفره خود
را
چگونه تهیه می کنند؟
عضو و جزو کدامین اقشار و طبقات جامعه اند؟
۶
نظم و نظام حاکمان و محکومان
(بدنۀ جامعه)
در بن بستی تنگ، تلخ و مرگ آور گیر افتاده است.
اکنون دفع و رفع این نظم در دستور پنهان کار ایرانیان جای گرفته
و
نیروی محرکۀ اجتماعی
دارد کم کم متضاد آن را جا می اندازد.
منظور مانی
احتمالا این است
که
نیروی محرکه اجتماعی
اندک اندک
اما
به طرز ضد و نقیض
در صدد برچیدن بساط نظم و نظام حاکمان و محکومان
برآمده است.
حالا باید از خود یواشکی پرسید
که
منظور مانی از نیروی محرکه اجتماعی چیست؟
ضمنا
نیروی محرکه اجتماعی
با
ایرانیان کذایی
چه رابطه ای دارد؟
۷
محکومان دیگر نمی خواهند زیر نفوذ و چیرگی حاکمان باشند
و حاکمان از مهندسی دلخواه جامعه ناتوان و ناتوان تر می شوند.
زنده باد ولادیمیر مانی
این تعریف ولادیمیر لنین از مفهوم «وضع انقلابی» است:
بالایی ها قادر به حکومت به شیوه سابق نیستند
و
پایینی ها
مایل به حکومت به شیوه سابق نیستند.
به نظر مانی
در طویله جماران
وضع انقلابی
حاکم است.
فقط خدا کند
که
انقلاب
عنقلاب و عنگلاب دیگری نباشد.
چون
از دست این ایرانیان هر کرای برمی آید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر