متد آزمایشی (۳)

پروفسور دکتر گونتر کروبر  

برگردان

شین میم شین

۳۴

·    عمده کردن یکجانبه نقش عقلی در شناخت دکارت را به پذیرش ایده های مادرزاد و مفاهیم بدیهی سوق می دهد.

۳۵

·    به نظر دکارت شناخت تجربی اصل از طریق آزمایش باید وابسته به ایده های مادرزاد باشد.

۳۶

·    جریان امپیریستی مورد نظر فرانسیس بیکن و جان لاک که شالوده ماتریالیستی داشت، در قرن نوزدهم از سوی پوزیتیویسم بر شالوده ایدئالیسم ذهنی ادامه یافت که مشخصه اش انکار قطعی نقش تفکر نظری است.

۳۷

·    موضعگیری پوزیتیویستی را می توان در تعالیم استنتاجی جان استوارت میل سراغ گرفت.

۳۸

·    جان استوارت میل، متد آزمایشی را بمثابه متد استنتاجی قلمداد می کند و از این لحاظ به فرمولبندی سلسله ای از قواعد متد آزمایشی مبادرت می ورزد.

۳۹

·    نئوپوزیتیویسم قرن بیستم اگرچه از استنتاجگرائی (ایندوکسیونیسم) فاصله می گیرد، اما وقتی که دانش نظری را ناشی از دانش تجربی می داند، یعنی ناشی از احکام مربوط به فاکت های منفرد می داند که گویا در دریافت حسی بمثابه «بی واسطه موجود» وجود دارند،    منکر خودویژگی و اهمیت شناخت نظری در مقابل شناخت تجربی می شود.

۴۰

·    فلسفه مارکسیستی در چارچوب متد آزمایشی بر وحدت دیالک تیکی چیزهای زیر تأکید می ورزد:

الف

·    بر دیالک تیک نظری و تجربی

ب

·    بر دیالک تیک حسی و عقلی    

پ

·    بر دیالک تیک فرضیه و پیشگوئی

ت

·    بر دیالک تیک استنتاج و استقراء

ث

·    بر دیالک تیک تجزیه و تحلیل و ترکیب

·    (آنالیز و سنتز)

ادامه دارد.