مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
اسلام
چون مسیحیت
روبنایی است
درخور یک جامعه فئودالی
که
نظام فئودالیسم
را
استحکام می بخشد
و
همه آنچه
را
که
این نظام برای توسعه و تکامل خود لازم دارد،
از جمله ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و
اقتصادی جامعه
را
به صورتی که برای فئودالیسم
و
حتی نظامات پیش از آن،
قابل بهره برداری باشد،
در اختیار این نظام قرار می دهد.
مجموعه این عناصر و ساختارها
که
با یکدیگر و همچنین با نظام روزی رسان خود
پیوندهای معین و متقابل دارند،
تا زمانی که این نظام فئودالی متزلزل نشده است،
همچنان
با
قوت و استحکام
خود
باقی می مانند
و
به گونه ای هماهنگ و فراگیر عمل می کنند.
معنی تحت اللفظی:
اسلام
روبنای جامعه فئودالی است
و
ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی
و
جوامع ماقبل فئودالی
(جامعه اولیه و برده داری)
را
تهیه می کند و در اختیار آن و یا آنها قرار می دهد.
میان این
ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی و نظام فئودالی (؟)
ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی و نظام فئودالی (؟)
پیوندهای معین و متقابل وجود دارد.
پیش شرط محو این ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی
سرنگونی نظام فئودالی است.
شلم شوربای مفهومی
به همین می گویند:
۱
روبنای ایده ئولوژیکی جامعه
در یکی از عناصر آن
یعنی در
مذهب
(اسلام)
خلاصه می شود.
۲
یعنی
دیگر عناصر مهم روبنای ایده ئولوژیکی جامعه
ماستمالی و پرده پوشی می شوند.
عناصری از قبیل دولت، سنت، آداب و رسوم، سیاست، حقوق، قضاوت، هنر، علم، فلسفه، خرافات و غیره
فراموش می شوند.
این هنوز چیزی نیست.
۳
چیز این است
که
مذهب
(اسلام)
به مثابه روبنای کذایی جامعه فئودالی
ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی
ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی
می سازد و در اختیار آن و آنها قرار می دهد.
این ادعای الف برزگر
مملو از ایرادات متعدد و متنوع است:
الف
روبنای ایده ئولوژیکی
در قاموس الف برزگر
شق القمر
می کند:
روبنای ایده ئولوژیکی
زیربنای اقتصادی و خیلی چیزهای دیگر
(ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی)
را
می سازد
و
در اختیار فرماسیون اقتصادی جامعه فئودالی قرار می دهد.
شوخی ـ شوخی
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
وارونه می شود.
کاش فقط وارونه می شد.
زیربنای اقتصادی
(ساختار اقتصادی)
سلب هویت و استقلال می شود و بکلی فراموش می شود.
ب
روبنای کذایی جامعه فئودالی
(اسلام)
حتی برای فرماسیون های اقتصادی برده داری و کمونیسم آغازین
زیربنا
(ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و جوامع ماقبل فئودالی)
می سازد.
این خرافه اما به چه معنی است؟
این به معنی درک ایدئالیستی تاریخ است.
پ
میان این
ساختارها سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و ماقبل فئودالی و نظام فئودالی (؟)
ساختارها سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و ماقبل فئودالی و نظام فئودالی (؟)
پیوندهای معین و متقابل وجود دارد.
این جفنگجمله الف برزگر
دال بر اغتشاش فکری او ست:
این بدان می ماند که کسی ادعا کند که زیربنا و روبنای خانه ای
با
خود خانه
«پیوندهای معین و متقابل دارند.»
چنین علامه حواس پرتی
متوجه نیست
که
خانه = زیربنا + روبنا
این زیربنا ست که با روبنا
وحدت دیالک تیکی
دارد.
به همین دلیل
از
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
سخن می رود.
و
در این دیالک تیک
بر خلاف توهم الف برزگر
نقش تعیین کننده
از آن زیربنای اقتصادی است.
حتی
سعدی
۷۰۰ سال قبل
می دانست که زیربنا تعیین کننده روبنا ست:
خانه از پای بند ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
ت
پیش شرط محو این ساختارها سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مفید به جامعه فئودالی و ماقبل فئودالی
سرنگونی نظام فئودالی است.
جل الخالق
اگر اسلام مفسد فی الارض است،
باید سرنگونی اسلام
حلال اصلی معضلات و مشکلات باشد
و
نه
سرنگونی نظام فئودالی.
زنده باد
جریانات سطل ننه ات طلبی و عنقلابی رنگارنگ
که
شعار مرگ بر اسلام را می دهند.
چون به قول خود الف برزگر
اسلام
چون مسیحیت
روبنایی است
درخور یک جامعه فئودالی
که
نظام فئودالیسم
را
استحکام می بخشد
و
همه آنچه
را
که
این نظام برای توسعه و تکامل خود لازم دارد،
از جمله ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و
اقتصادی جامعه
را
به صورتی که برای فئودالیسم
و
حتی نظامات پیش از آن،
قابل بهره برداری باشد،
در اختیار این نظام قرار می دهد.
سؤال
اما
این است که چرا الف برزگر سوراخ دعا را گم می کند
و
بر خلاف جریانات سطل ننه ات طلبی و عنقلابی رنگارنگ
سرنگونی فئودالیسم را پیش می کشد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر