پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
عمل
ادامه
۱۷
·
از اینجا نکات زیر استخراج شده اند:
الف
۱
·
اولا عمده سازی (برجسته سازی) فرم های اجتماعی خاص عمل و
تحکیم بخشیدن به آنها
·
(عمل به مثابه روندی اجتماعی)
۲
·
متمایزسازی کمی و کیفی عمل بر بنیان تقسیم کار و مناسبات
جامعه ای
الف
·
(فرم های مختلف کردوکار حرفه ای
ب
·
کردوکار در عرصه های مختلف حیات جامعه ای و حیات فردی
پ
·
اعمال طبقاتی و گروهی خاص به لحاظ جامعه ای عینا (بطور عینی)
مشروط و غیره)
ب
·
ثانیا وساطت این مرحله توسعه جامعه ای مورد نظر با فرد و با
تعین (دترمیناسیون) اعمال فردی منفرد (اعمال فری تک تک افراد))
۱۸
·
تعین (دترمیناسیون) اجتماعی عمل فردی در بر گیرنده ی کلیه
فاکتورها و روندهای داخلی و خارجی است که جریان و انجام کردوکار واقعی، فردی و
یکباره ی افراد موجود را مشروط می سازند و تعیین می کنند.
۱۹
·
عمل فردی به مثابه عملی در یکباریت (یکبارگیت) و فردیتش به
لحاظ سوسیولوژیکی فاقد اهمیت است.
۲۰
·
موضوع آنالیز (تجزیه و تحلیل) سوسیولوژیکی را اجزاء، شرایط
و نتایج اجتماعی عمل فردی تشکیل می دهند:
الف
·
مثلا موتیو های (انگیزه های) گروهی خاص
ب
·
اوضاع و شرایط اجتماعی که عمل عینا (به طور عینی) لازم و مطلوب را تحت تأثیر قرار می دهند، تسهیل
و یا تثقیل (آسان و یا دشوار) می سازند.
۲۱
·
مکانیسم ها و قوانین درونی و روانی عمل فردی موضوع
روانشناسی اند.
۲۲
·
برای توضیح علمی تعین (دترمیناسیون) خصلت هدفمند، آماجگرا و
مبتنی بر پلان عمل انسانی، بویژه در روند کار، داشتن موضع ماتریالیستی پیگیر ضرورت
مبرم دارد که قانونمندی عینی جهان خارج و طبیعت را به مثابه بنیان کردوکار هدفمند
انسان ها در نظر می گیرد.
۲۳
·
ایجاد کننده و پیش شرط اهداف انسان ها، جهان عینی است.
۲۴
·
بنابرین، درست در لحظه هدفمندی عمل انسانی، تعینیت (دترمینیته)
عینی آن آشکارا گام به پیش می گذارد و هر دلیلی جز تفسیر ایدئالیستی و ولونتاریستی
(اراده گرایی) را عرضه می دارد.
۲۵
·
اهداف مطلوب، تعیین کننده عمل انسانی اند.
·
انسان باید اراده اش را تحت تابعیت هدف قرار دهد.
·
اما همزمان روند کار تعین یافته به وسیله واقعیت عینی، مدل عمل خلاقانه را عرضه می دارد.
۲۶
·
شناخت قانونمندی های عینی به مثابه پیش شرط کردوکار مبتنی
بر هدف، روندی تاریخی است.
۲۷
·
انسان در روند کار «ظرفیت های خفته» موجود در طبیعت خارج و
موجود در طبیعت خود را توسعه می دهد و «بازی قوای آنها را تحت سلطه خود در می
آورد.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۱۹۲)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر