مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
۱
اگر تورات و یا قرآن
محتوای خوبی داشته باشد،
همانا
ظرافتی است که در آن از عشق به انسان و طبیعت سخن رفته است.
الف برزگر
در این جمله
دیالک تیک فرم و محتوا
را
به شکل دیالک تیک کتب مقدس (تورات و قرآن) و هومانیسم و ناتورالیسم (انسانگرایی و طبیعت گرایی) بسط و تعمیم می دهد.
غلط نیست.
ولی دقیق و درست هم نیست.
لا اله الا الله
ادامه دارد.
چرا و به چه دلیل
ما
به این نتیجه می رسیم؟
۲
اگر تورات و یا قرآن
محتوای خوبی داشته باشد،
همانا
ظرافتی است که در آن از عشق به انسان و طبیعت سخن رفته است.
به این دلیل
که
تورات و قرآن
فرم اند.
فرمی که حاوی ایده ئولوژی است.
محتوای کتب مقدس
ایده ئولوژی
است.
ایده ئولوژی
اما
ضمنا
چیزی طبقاتی است.
ایده ئولوژی
هم
انعکاس زیربنای اقتصادی است
و
هم
به نوبه خود
خدمتگزار بی چون و چرای زیربنای اقتصادی است.
دین یهود و اسلام
(تورات و قرآن)
انعکاس زیربنای اقتصادی برده داری اند.
یعنی
هم
انعکاس زیربنای اقتصادی برده داری اند
و
هم
در خدمت منافع استراتژیکی اشرافیت برده دار و روحانی اند.
خدا
در قرآن
از سر تا پا
معبود
(صاحب عبد و یا بنده)
است.
خدا
همه صفات اعضای اشرافیت بنده دار و روحانی
را
دارد.
اصلا
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی
اعضای طبقه حاکمه برده دار
است.
۳
اگر تورات و یا قرآن
محتوای خوبی داشته باشد،
همانا
ظرافتی است که در آن از عشق به انسان و طبیعت سخن رفته است.
این محتوای طبقاتی خشن و خونالود و دهشت بار
اما
در زر ورق هومانیسم و ناتورالیسم مبتنی بر عوامفریبی عرضه می شود.
اسلام
به مثابه ایده ئولوژی برابری همه اعضای جامعه
جا زده می شود.
شعار لا اله الا الله
دیالک تیکی از فرم مبتنی بر برابری و محتوای مبتنی بر نابرابری طبقاتی ـ برده داری است:
الف
لا اله الا الله
یعنی همه اعضای جامعه بشری برده اند.
اعم از شاه و شیخ و آزاد و برده
این برابری فرمال و صوری متناسب با فرماسیون اقتصادی برده داری است.
این فرم حاوی محتوای عوامفریبانه است.
برای اینکه تجربه زنده زندگی برابری شاه و شیخ و آزاد و برده
را
اثبات نمی کند.
بلکه
بر عکس
نابرابری آنها
را
اثبات می کند.
ب
لا اله الا الله
اما
از سوی دیگر
اثبات
وجود بی چون و چرا و تعیین کننده الله است
که
معبود
(صاحب عبد، برده دار)
است
که
ارباب بنده دار است.
این به معنی اثبات ضرورت و مشروعیت و الهیت حاکمیت طبقه برده دار است.
۴
اگر تورات و یا قرآن
محتوای خوبی داشته باشد،
همانا
ظرافتی است که در آن از عشق به انسان و طبیعت سخن رفته است.
تورات و قرآن
از
دید الف برزگر
حاوی محتوای هومانیستی و ناتورالیستی اند.
این هومانیسم و ناتورالیسم اما طبقاتی اند.
یعنی
مهر طبقه حاکمه برده دار بر پیشانی شان کوبیده شده است.
طبقه حاکمه ای که میان برده و گاو و خر و گاوآهن
علامت تساوی می گذارد
و
به بند بندگی می کشد.
یعنی
هومانیسم و ناتورالیسم
را
عملا
تار و مار می سازد.
هسته معقول ادعای الف برزگر
این است که فرم در دیالک تیک فرم و محتوا
هیچ واره و هیچ کاره نیست.
یعنی
هومانیسم و ناتورالیسم فرمال توراتی و قرآنی
فرمالیته
نیست.
بهتر از هیچ و پوچ است.
درست به همین دلیل است
که
بویژه
دین یهود
مورد حمله بی رحمانه و بی شرمانه نیچه کثافت (فیلسوف خرتر از خر و خردستیز بورژوازی مرتجع واپسین) قرار می گیرد.
هومانیسم و ناتورالیسم مذهبی
خاری در چشم جانیان و جلادان بی رحم فاشیسم اند.
هومانیسم و ناتورالیسم مذهبی
اعدام بی رحمانه
۶ میلیون عضو جامعه بشری
را
در داخل رایش سوم
و
۶۰ میلیون عضو جامع هبشری
را
در خارج از رایش سوم
مجاز نمی دارد.
به همین دلیل
مورد حمله فلاسفه امپریالیسم قرار می گیرد.
نیچه
ادعا می کند
که
خدا از فرط رحم مرده است .
یعنی دلیل مرگ خدا
هومانیسم و ناتورالیسم مذهبی
هومانیسم و ناتورالیسم مذهبی
بوده است.
خدا ی پیر و آزرده و خسته از خواستن
"روزی از رحم بی اندازه بزرگ خویش خفه می شود."
هومانیسم و ناتورالیسم مذهبی
در قاموس اجامر فاشیسم
تا درجه زهر هلاهل و سم مهلک تنزل می یابد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر