شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
چو خواهد که ویران شود عالمی
نهد ملک، در
پنجه ظالمی.
معنی تحت اللفظی:
اگر خدا بخواهد، کشوری را
ویران سازد،
پادشاه ستمگری را روی کار
می آورد.
اگر این بیت شعر سعدی
را
با بیت قبلی
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای
در نظر گیریم،
به نتایج زیر خواهیم رسید:
سؤال
مسبب اصلی الف و و هر کشوری
شخص شخیص خدا ست.
جواب
مسبب اصلی آبادی و ویرانی
هر کشوری
شخص شخیص خدا ست.
سؤال
مسبب اصلی روی کار آمدن خ و
س عادل و ظالم
شخص شخیص خدا ست.
جواب
مسبب اصلی روی کار آمدن
خوانین و سلاطین عادل و ظالم
شخص شخیص خدا ست.
سؤال
اعضای جامعه بشری
کمترین فرقی با صخره و سنگ
و خس و خاشاک ندارند.
یعنی
ه و ه اند.
همه کاره و همه واره
شخص شخیص خ است.
جواب
اعضای جامعه بشری
کمترین فرقی با صخره و سنگ
و خس و خاشاک ندارند.
یعنی
هیچکاره و هیچ واره اند.
همه کاره و همه واره
شخص شخیص خدا ست.
سؤال
این به معنی تخریب دیالک
تیک جبر و الف (ضرورت و الف)
دور افکندن الف (الف)
و
مطلق کردن جبر (ضرورت) خواهد
بود.
جبری
که
کمترین شباهتی به جبر
ندارد.
جواب
این به معنی تخریب دیالک
تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی)
دور افکندن اختیار (آزادی)
و
مطلق کردن جبر (ضرورت) خواهد
بود.
جبری
که
کمترین شباهتی به جبر
ندارد.
چرا و به چه دلیل؟
سؤال
چون جبر یعنی ق و ق عینی حاکم بر هر چیز
جبر
در
قاموس سعدی و حافظ و غیره
اما
جزم مشیت الهی
است
که
نه
ع
دارد
و
نه
اعتنایی به ق و ق عینی.
مشیت الهی همان و دو شقه شدن
کره قمر همان
مشیت الهی همان و تل آتش
گشتن شط نیل همان
مشیت الهی همان و گلستان
گشتن تل آتش همان.
جواب
چون جبر یعنی قوانین و
قانونمندی های عینی حاکم بر هر چیز
جبر
در
قاموس سعدی و حافظ و غیره
اما
جزم مشیت الهی است
که
نه
عینیت
دارد
و
نه
اعتنایی به قوانین و
قانونمندی های عینی.
مشیت الهی همان و دو شقه شدن
کره قمر همان
مشیت الهی همان و تل آتش
گشتن شط نیل همان
مشیت الهی همان و گلستان
گشتن تل آتش همان.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر