۱۳۹۷ مرداد ۲۹, دوشنبه

هماندیشی با حریفی (۲)


اندکی اندر باب دیالک تیک غریزه و عقل
 
۱
حریف
 اگر آنچه بیان داشتید "نظر خود و برداشتی شخصی است " 
مرا سخنی نیست

سؤال 
این بود 
که
من ـ زور حریف
از
حکم (جمله) «مرا سخنی نیست»
چیست؟
 
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید به ادامه سخن حریف توجه داشت:
 
ولی اگر آن سخنان از منبعی مشخص و از کسی" صاحب نظر " است 
و
شما از ایشان نقل کرده اید
 و 
پس (سپس) به تشریح آن در مقام " مفسر " برآمده اید، 
لطف کنید آن منبع یا آن شخص صاحب نظررا نام برده
 و
 نظریه ی ایشان را در" باب دیالکتیک غریزه و عقل" درحد امکان بنویسید .
وز آن ره سندباد آمد
وز این ره رفت مرداویج
 
مرحوم احسان و انفاق طبری
به قول زباله های جمهوری زباله 
 
۲
ولی اگر آن سخنان از منبعی مشخص و از کسی" صاحب نظر " است 
وقتی از دست و پا زدن حریف (و نه فقط حریف) در منجلاب سوبژکتیویسم معرفتی 
سخن می رود، به همین دلایل است:
حریف به خود سخن (اندیشه و نظر ما) اعتنایی ندارد.
 
حریف
در به در
به دنبال صاحبسخن می گردد
تا
بسته به کیستایی صاحبسخن
نسبت به سخن موضع مثبت و یا منفی بگیرد.
 
اما
چرا و به چه دلیل؟
 
چرا حریف
بی اعتنا به صاحبسخن
به بررسی عینی سخن نمی پردازد؟
 
چرا صحت و سقم سخن
را
بی اعتنا به صاحبسخن
به مدد تجزیه و تحلیل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی
تعیین نمی کند؟
 
۳
حریف
به احتمال قوی
آخوندی است
و
طرز تفکر حاکم در حوزه های عرعریه،
طرز «تفکر» (متد و اسلوب فکری) اسکولاستیکی است:
 
خوداندیشی 
(به زحمت انداختن مغز گچبسته خود) 
برای این جماعت حوزه نشین
عذاب الیمی 
است.

تنها هنری 
که
 این جماعت اسکولاستیکی اندیش متواری از اعماق قبور قرون وسطای فئودالی
 دارند،
ازبر کردن کورکورانه ی آیات و روایات و احادیث و عخبار و ضرب المثل ها و ابیات 
و
نشخوار کردن مکانیکی و طوطی وش آنها ست.

اشعار و آثار مرحوم احسان و انفاق طبری 
هم
چیزی جز این نیست.

مثال
 طبری
«تحلیلی» راجع به عمر خیام دارد.

کسب و کار طبری 
در
 این «تحلیل» 
ردیف کردن جفنگیات ضد و نقیض این و آن فرنگی و وطنی راجع به عمر خیام
است و بس.

این چیزی جز جامه عمل پوشاندن به اسلوب اسکولاستیکی در تحلیل قضایا نیست.

به همین دلیل
می توان گفت که طبری توبه نکرده است.
 
طبری
به لحاظ متد فکری
 فرقی با فقهای حوزه های عرعریه نداشته است.
 
فرق طبری 
با
فقهای حوزه های عرعریه
در بهترین حالت و استثنائیت
به لحاظ محتوای آیات و روایات و احادیث و عخبار و ضرب المثل ها و ابیات
بوده است.

ما
بیش از ۱۰۰ تحلیل از آثار و اشعار طبری منتشر کرده ایم.
 
از طبری اصلا نمی توان چیز به درد بخوری آموخت.
 
همین حریف آخوند واره
بی شک از طلاب مرحوم احسان و انفاق طبری است.

این
«نگاه عاقل اندر سفیه»
نیست.

این «نگاه هر دیالک تیکی اندیش و هر خوداندیش در فقیه» 
است.

۳
ولی اگر آن سخنان از منبعی مشخص و از کسی" صاحب نظر " است 
 
 
این جمله زیرکانه حریف،
از
روش و رفتار اوپورتونیستی و پراگماتیستی او پرده برمی دارد.
 
حریف 
در 
بهترین حالت
 بورژوا ست.
 
کنسرواتیو و محافظه کار است.
 
انقلابی نیست.
 
هراس از آن دارد 
که
 نظر ما، 
مثلا نظر مرحوم احسان طبری باشد.
 
چپ نگریستن به نظر مرحوم احسان طبری
در
 قاموس این حوزه های عرعریه
کفر محض است
و
تکفیر طویله ای در پی دارد.
 
۴
ولی اگر آن سخنان از منبعی مشخص و از کسی" صاحب نظر " است 
و
شما از ایشان نقل کرده اید
 و 
پس (سپس) به تشریح آن در مقام " مفسر " برآمده اید
 
در این جمله حریف،
ضمنا
تحقیری ظریف دایرة المعارف روشنگری
خرناسه می کشد:
بدین طریق و با این ترفند فئودالی - بورژوایی
دایرة المعارف روشنگری
اسکولاستیکی عندیش
تصور و تصویر می شود:
به مثابه نقال نظرات این و آن و تفسیر و تشریح سوبژکتیو آنها.
 
این تحقیر هموطنان
با 
تجلیل همزمان اجانب 
همراه است.
 
توده مولد ایران،
در قاموس این جماعت،
لیاقت و حق داشتن فرزانه ی زنده و خوداندیشنده ندارد.
 
توده ایران
در بهترین حالت
لیاقت و حق داشتن فرزانه مرده و صد کفن پوسانده دارد.

ادامه دارد.
 

۱ نظر: