۱۳۹۷ مرداد ۱۵, دوشنبه

تأملی در«راهکار» های شیاد جماران (۱)



تأملی
از
یدالله سلطانپور
 
این «راهکار» های شیاد جماران
اصلا
راهکار نیستند.

دیالک تیک دام  و دانه 
اند.

توطئه ای برای حفظ وضع موجود به هر ذلت و نکبت و قیمت
اند.

ضمنا
نشاندهنده بحران عمیق فلج کننده 
اند.

حاکی از اعتراف هیئت حاکمه
به 
ورشکست اوتوپی اسلامی
 اند.

اوتوپی حکومت عدل علی
به 
محک تجربه توده فریب خورده 
خورده است
و
رسوا شده است.

یعنی
در 
واقعیت حکومت سرشته به زجر و شکنجه و تهدید و تخریب و تیرباران و اعدام سید علی
بی اعتبار و رسوا 
شده است.


الف
«راهکار» اول شیاد جماران
ایجاد و تقویت فضای همبستگی ملی

۱
این 
«راهکار» شیاد جماران
نوعی وداع از حبل المتین اسلامی است.

نوعی تجدید نظر در اوتوپی امت اسلامی است.
 
زهر هلاهلی  برای جمهوری جمکران و اجامر جماران است.

چرا و به چه دلیل؟

۲
فوندامنتالیسم شیعی
تحت رهبری خمینی و دار و دسته اش
بدترین و سرسخت ترین دشمن همبستگی ملی است.

۳
فوندامنتالیسم شیعی
ملت ایران 
را 
با 
امت اسلام
جایگزین ساخته است.

۴
علت اصلی این جایگزینی 
در 
شرایط عینی جامعه ایران و محتوای دوران 
است.

۵
ما 
در
 دوران گذار گلوبال از سرمایه داری (و از همه بقایای جوامع ماقبل سرمایه داری)
به سوسیالیسم
 به سر می بریم.

محتوای دوران ما 
همین است.

بشریت
راهی و چاره ای جز گذار به سوسیالیسم ندارد.

حتی اگر در عهد بوق درجا زده باشد و به جا مانده باشد.

۶
به همین دلیل
همه وظایف تاریخی همه طبقات جامعه (برده داران، فئودال ها، بورژوازی)
به عهده طبقه کارگر محول شده است.

۷
بورژوازی مدرن تحت رهبری شاه و امپریالیسم
عاجز از ملت سازی بوده و است و خواهد بود.

امروزه
در کشورهای تحت اشغال امپریالیسم
از لیبی تا سومالی
از عراق تا افغانستان
شاهد صحت همین نظر هستیم:
تجزیه و تخریب ساختار سیاسی کشورها در دستور کار امپریالیسم است
و
نه
ملت سازی.

برای اینکه سوبژکت ملت ساز
یعنی 
پرولتاریا 
زمام امور را به دست ندارد.

ملت سازی
(نیشن بیلدینگ)
در دروان کنونی
برای امپریالیسم چیزی در حد اوتوپی و رؤیا ست.

۸
اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
ماهیتا، عینا، عملا و حتی حرفا
مخالف ملت و همبستگی ملی بوده و است و خواهد بود.

۹

اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
 بر اصل هممبستگی ملی 
  ۴۰ سال قبل
آفتابه برداشته است.

به عوض اشاعه شعور ملی
تشکیل گام به گام هبمستگی ملی،
به عوض برافراشتن پرچم ناسیونالیسم
علم سیاه همبستگی دینی و پان اسلامیسم 
را
برافراشته است.
  
خرافه اوتوپیکی امت اسلامی اکنون
در همه جای خاور میانه
و
ضمنا
در 
خاوران ایران
افشا و رسوا
 شده است.

جامعه ایران
در رعض این ۴۰ سال
بشدت قطب بندی شده است:
۲۰۰ خانواده غرقه در صد هزار «ناز و نعمت»
در 
مقابل توده ۸۰ میلیونی قانع به «نان جو آلوده در خون»
ایستاده است.

از همبستگی اسلامی و از خرافه حبل المتین اسلام
نه، نامی مانده، نه، نشانی و نه، اعتباری.

۱۰

ایجاد و تقویت فضای همبستگی ملی


پیش شرط تشکیل همبستگی ملی،
تشکیل پیشاپیش ملت
 است.

معمار ملت
اما 
طبقه کارگر و حزب توده در رأس این طبقه
 است.

حزب توده ای
 که
توسط شاه و شیخ
 تار و مار شده است.

بدون حزب توده
نه، 
می توان شعور ملی تشکیل داد،
نه،
می توان از ناسیونالیسم دفاع به عمل آورد
و
نه 
می توان شالوده های عینی و علمی همبستگی ملی 
را
پی ریزی کرد.

پیش به سوی خاوران و نبش گور به خون خفتگان حزب بزرگ توده
برای ایجاد همبستگی ملی حقیقی
و
نه ایجاد فضای کشکی و الکی و خر خوش کنکی همبستگی ملی از در عقب.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر