هدایت الله خادمی
( ۱۳۳۸)
سیاستمدار و مدیر ارشد اجرایی
نماینده دورهٔ دهم مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ ایذه و باغملک در استان خوزستان
دانش آموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه بنگلور (هندوستان)
فعالیت شغلی خود
را
از سال ١٣۶۴ در گروه ملی صنعتی فولاد ایران آغاز کرده است.
و از سال ۱۳۶۷ به شرکت ملی حفاری ایران پیوست.
در فاصله سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ مدیرعامل شرکت حفاری شمال بود.
ویرایش و تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
با
سپاس
از
منوچهر مقصودنیا
منبع:
گویا
۱
بی لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت ها در این سال ها
مانند رنجنامه ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است.
ایراد
و
ضمنا،
ترفند ایده ئولوژیکی هدایت الله خادمی،
در سوبژکتیویسم معرفتی (شناختین) او ست:
سوبژکتیویسم معرفتی
متد شناختی است
که
شرایط واقعی و عینی
(شرایطی که اعضای جامعه در بستر آن پرورش می یابند)
را
نادیده می گیرد
و
همه کاسه ها و کوزه ها
را
بر سر عوامل سوبژکتیو
(مثلا، دولت های کذایی، شخصیت های سیاسی، مهره های مثبت و منفی، سطح فکری مردم و غیره)
خرد و خراب می کند.
۲
بی لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت ها در این سال ها
مانند رنجنامه ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است.
علت اصلی بحران همه جانبه در طویله جماران
از دید یکی از اعضا و مهره های طبقه حاکمه در این سامان
(هدایت الله خادمی)
بی لیاقتی، ناکارآیی و سستی دولت ها ست.
بحران همه جانبه در طویله جماران
معلول بی لیاقتی دولت ها ست.
اصل علیت
(علت و معلول)
بدین طریق
می توان
علت بحران عمومی نظام سرمایه داری
را
هم
وجود اراذل و اوباشی در دولت های کشورهای مختلف قلمداد کرد.
بوش و کلبه تین و اوباما و ترامپ
و
سارکوزی و برلسکونی و مرکل و تاچر و پوتین
و
دور و بری های آنها
را
به صلابه انتقادی کشید و حتی محکوم و اعدام کرد.
هدایت الله خادمی عوام فریب
هم
در پایان نطق خود
همین راه حل
را
ارائه خواهد داد.
لخت کردن و دراز کردن مش محمود احمدی نژاد در ملأ عام
و
شلاق زدن بر عندام این زباله.
احضار روح خمینی و خلخالی و کوسه
و
اعدام علنی آنها.
مارکسیسم
فقط برای شناخت و تغییر جامعه نیست.
مارکسیسم
قبل از همه
برای خروج از خطه خریت است.
مارکسیسم
برای ترک طفولیت است.
مارکسیسم
برای کسب لیاقت آدمیت است.
۳
بی لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت ها در این سال ها
مانند رنجنامه ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است.
اصل علیت
(علت و معلول)
اما
زنجیری بی آغاز و بی پایان است.
بی پایانی کریهی است.
با طناب اصل علیت نمی توان به چاه تحلیل چیزی اندر شد و در چاه نماند.
مثال:
اگر بحران در طویله جماران، معلول خریت اعضای کابینه های دولت های مختلف ست،
خریت اعضای کابینه ها، معلول چیست؟
کوسه و احمدی نژاد و خاتمی و خرطوم
که
خر مادر زاد نیستند.
خریت و خردستیزی و خر پروری در طویله کشور
معلول چیست؟
۴
وضعیتی ایجاد شده
که
مردم این دوران
توان تحلیل آن را ندارند.
سؤال از علامه جماران و جمکران این است که چرا و به چه دلیل؟
چرا مردم پس از ۴۰ سال عرشاد شبانه روزی توسط علمای عظام
حتی توان تحلیل وضعیت طویله خود را ندارد؟
خریت مردم
که
امری لدنی و جبلی و مادر زادی نیست.
خریت مردم
باید
بنا بر منطق تق و لق هدایت الله خادمی
نتیجه خدمات و زحمات طبقه حاکمه خر پرور باشد
که
خود خادمی
عضو و جزو ارگانیک آن است.
در عرض این ۴۰ سال
بر حجم خرافات رنگارنگ
۴۰ هزار بار افزوده شده است.
خرافه های عهد بوق
با تیراژ های میلیونی چاپ و منتشر شده اند.
کمتر کسی از طویله جماران می توان پیدا کرد
که قادر به خواندن جمله ای و فهم محتوای آن جمله باشد.
جمله سازی پیشکش.
خریت که در انحصار مهره های دولتی و سیاسی نیست.
خریت
بسان وبا و طاعون و تیفوس همه گیر است.
۵
هر روز شاهد بیشتر شدن مشکلات هستیم.
اما نه اراده ای برای حل آن وجود دارد و نه توانی.
این اعتراف طبقه حاکمه بر عجز خود در زمنیه حل معضلات جامعه
و
خروج از بحران است.
این
حاکی از فلج شدن طبقه حاکمه است.
حکومت کنندگان
دیگر نمی توانند به سیاق سابق حکومت کنند.
کارد به استخوان توده رسیده است.
دیگر کسی به مواعظ آیات عظام تره خرد نمی کند.
جای شعار جاوید جماران را جاوید شاه گرفته است.
سکنه طویله جماران
از مرده های به ظاهر زنده دل برکنده اند و به مرده های مرده پناه آورده اند.
فقر و فقدان روشنگری
باید هم کار را به اینجا بکشاند.
مردم
بی آلترناتیو مانده اند.
این ولی همه درد و دریغ نیست.
سؤال این است
که چرا شعار مردم
جاوید شاه
می شود
و
نه زنده باد حزب توده؟
اگر مرده پرستی
روند و روالی سنتی در این طویله است،
چرا
کسی اشکی برای خفتگان پارسای خاوران ندارد؟
مقصر در زمینه تخریب حافظه تاریخی توده چیست و کیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر