۱۳۹۷ تیر ۱۱, دوشنبه

سیری در مثنوی معنوی مولوی (بخش ششم (۴)


جلال‌الدین محمد بلخی
معروف به مولوی
(۶۰۴ ـ ۶۷۲ ه. ق)
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
 
بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند.
 
مولوی
مثنوی معنوی
دفتر اول
 
۱
دید رنج و کشف شد بر وی، نهفت
لیک پنهان کرد وبا سلطان نگفت

معنی تحت اللفظی:
طبیب خیالی ـ الهی
پس از معاینه کنیزک به منشاء درونی و روحی و روانی مرض او پی می برد 
ولی به پادشاه نمی گوید.
 
 معلوم نیست که طبیب خیالی ـ الهی
چگونه به منشاء روحی و روانی کنیزک پی برده است.
 
در بهترین حالت
کنیزک باید به طبیب خیالی ـ الهی گفته باشد که عاشق کس دیگری است.
 
اگر چنین باشد
دیگر هارت و پورت و افاده فروشی در زمینه کشف ریشه درونی درد کنیزک 
برای چیست؟
 
 البته 
این ادعا و این پدیده
چیزی است
 که 
در فرماسیون اقتصادی برده داری 
عجیب و غریب و بعید 
است.
 
چون کنیزک،
 مثل سیب و سیب زمینی و بره و بزغاله 
خرید و فروش شده است.
 
رهی و بنده است و نه شهروند و آزاد
 تا حق انتخاب داشته باشد.
 
کنیزک
 بسان هر رهی و عبد و برده
اوبژکت است و نه سوبژکت.
 
چیز واره است و نه آدم واره. 

ابزار سخنگو ست و نه انسان اندیشنده و تصمیم گیرنده.
 
رهی و کنیز و برده
فاقد توان خودشناسی اند.
 
رهی و کنیز و برده
به همان اندازه لیاقت عاشق شدن به کسی را دارند
که
گاو و گوسفند و بره و بزغاله دارند.
 
۲
رنجش از صفرا و از سودا نبود
بوی هر هیزم، پدید آید ز دود

دید از زاریش (زاری اش) کاو زار دل است
تن خوش است و او گرفتار دل است
 
معنی تحت اللفظی:
طبیب الهی ـ خیالی 
دید 
که 
درد کنیزک به سبب صفرا و سودا نیست.
چون دود هر هیزمی بوی خاص خود را می دهد.


طبیب الهی ـ خیالی 
دید 
که
کنیزک به سبب درد درون زار می زند و نه به سبب درد برون.

۳
رنجش از صفرا و از سودا نبود
بوی هر هیزم، پدید آید ز دود
مولانا
در این بیت شعر
دیالک تیک پدیده و ماهیت 
را
دیالک تیک ظاهر و ذات (باطن)
را
دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی
را
به شکل دیالک تیک بوی دود و ماهیت هیزم بسط و تعمیم می دهد
و
نقش تعیین کننده را از ان ماهیت (ذات، باطن، محتوای ماهوی) می داند.
 
البته
خود مولانا 
از متد فکری خود خبر ندارد.
 
مولانا
خردستیز است و اصولا دشمن دیالک تیک است.
 
این دیالک تیک عینی است
که
خود
را
به قلدر ترین دشمنان خود
تحمیل می کند.
 
۴
دید از زاریش (زاری اش) کاو زار دل است
تن خوش است و او گرفتار دل است
 
شق القمر طبیب خیالی ـ الهی
کشف محتوای زاری است:
 
مولانا
میان زاری فیزیکی و زاری پسیکولوژیکی
فرق می گذارد.
 
حق هم با مولانا ست.
 
به همین دلیل می توان مولانا را مؤسس روانشناسی و روانپزشکی محسوب داشت.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر