پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
۱۱۴
· گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ در سال های ۱۹۶۴ ـ ۱۹۶۵ تصورات خود را قوی تر از سال های قبل در سیاست اقتصادی و جامعه ای وارد می سازند.
۱۱۵
· در این رابطه بود که در سیاست، مثلا در تبلیغات، جامعه ـ طرح ارتجاعی ـ اوتوپیکی مائوئیسم، در پیوند با تصورات زیر تقویت می شود:
الف
· در رابطه با ذوب تصنعی کار فکری و کار مادی
ب
· در رابطه با ذوب تصنعی شهر و روستا
پ
· در رابطه با ذوب تصنعی طبقه کارگر و دهقانان
۱۱۶
· با سمتگیری مجدد به سوی ذوب تصنعی طبقه کارگر و دهقانان و با نفوذ رشد یابنده گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ، دوباره ـ بر خلاف سال های قبل ـ قشر بزرگتری از کارگران زیر تشکیل می یابد:
الف
· قشر بزرگ تری از کارگران فصلی
ب
· قشر بزرگ تری از کارگرانی که به مدت کوتاهی، هر از گاهی کار می کنند.
پ
· قشر بزرگ تری از کارگران قراردادی
۱۱۷
· اینجا برو ـ بیای ماهیتا جدید گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ در زمینه تبلیغ و تشکیل قشر به اصطلاح «کارگر ـ دهقان» و همتراز سازی طبقه کارگر با معیارهای اجتماعی دهقانی در بین بوده است.
۱۱۸
· گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ با این تصورات، آماج های سیاسی مشخص در زمینه کارگران چین را دنبال می کند.
۱۱۹
· آماج گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ، مجبور سازی کارگران فنی (متخصص) تحت فشار وحشت مدام از تنزل، به تبعیت از خط مشی مائوئیستی بوده است.
۱۲۰
· آماج گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ، این بوده که کارگران فصلی و کارگران کمکی (یدکی) در گروه های کارگری دیگر چین، نه برادران طبقاتی خود را، بلکه رقبای خود را و دشمنان خود را ببینند.
۱۲۱
· این قضیه بهتر روشن می شود، اگر به سوء استفاده عظیم مائوئیست ها بویژه از این قشر اجتماعی در حین «انقلاب فرهنگی» کذایی توجه شود.
۱۲۲
· کورس مائوئیستی در زمینه شکاف انداختن میان طبقه کارگر چین به قصد تحت سلطه قرار دادن آن، در اینجا وضوح چشمگیری کسب می کند.
۱۲۳
· میان این سمتگیری (و سمت بخشی) آگاهانه گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ در زمینه شکاف انداختن در طبقه کارگر چین و تشدید مبارزه بر ضد نقش رهبری طبقه کارگر در جامعه، پیوند مستقیم وجود دارد.
۱۲۴
· این قضیه آنجا معلوم می شود که گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ، پس از پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در ماه سپتامبر ۱۹۶۲، دو باره به سیاستی روی می آورند که در حین «جهش بزرگ به پیش» پیش گرفته بودند:
الف
· نظامی سازی (میلیتاریزاسیون) حیات جامعه ای
· (تبدیل جامعه به پادگان و سربازخانه. مترجم)
ب
· سرمشق کل خلق جا زدن ارتش
پ
· مکتب (مهد و پرورشگاه) کل خلق جا زدن ارتش
۱۲۵
· این کورس با نیت زیر مائوتسه تونگ و پیروان او در رهبری چین گره خورده بود (آلیاژی تشکیل داده بود):
الف
· تکیه بر ارتش به مثابه ابزار اصلی سیاست خویش برای اتمام بخشیدن به مبارزه بر ضد مخالفین (اوپوزیسیون)
ب
· تکیه بر ارتش به مثابه ابزار اصلی سیاست خویش جهت کسب سلطه بی حد و مرز.
۱۲۶
· تهاجم گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ از سال ۱۹۶۲ بر ترکیب حزب کمونیست چین نیز مؤثر می افتد.
· البته در رابطه با این دوره، آمار عام در این زمینه وجود ندارد.
· اما اطلاعاتی در دست است که بنا بر آن، تعداد کارگران در مجموعه اعضای حزب کاهش یافته است و تعداد دهقانان و نمایندگان روشنفکریت افزایش یافته است:
الف
· تعداد کل اعضای حزب در سال ۱۹۵۹، ۱۳.۷ میلیون نفر بوده است.
ب
· تعداد کل اعضای حزب در سال ۱۹۶۵ ـ ۱۹۶۶، به تقریبا ۲۰ میلیون نفر می رسد.
پ
· تعداد کارگران و کارمندان (کارکنان) سازمان یافته در سندیکاها در این دوره به ۲۰.۸ میلیون نفر بالغ بوده است.
ت
· سهم اعضای سندیکاها در تعداد کلی کارگران و کارمندان در مقایسه با سال ۱۹۵۷ کاهش یافته بود و به ۶۶ در صد رسیده بود.
· (استافیوف، ««تئوری ها» و پراتیک مائوتسه تونگ در عرصه اقتصادی» در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، سیاست خارجی آلمان دفتر ویژه، ۱۹۷۳، ص ۷۵)
۱۲۷
· فکر و ذکر گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ نه واقعیت بخشیدن جامعتا ضرور (به لحاظ جامعه ای ضرور) به نقش رهبری طبقه کارگر، بلکه تبلیغ و پیشبرد نقش رهبری ارتش بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر