جمعبندی
از
مسعود بهبودی
امیر حسین آریانپور
محیط اجتماعی به وساطت دو گونه عامل
اورگانیسم های انسانی را نظام می بخشد:
عوامل اقتصادی یا عملی
و عوامل نظری .
عوامل نظری وابسته ی عوامل اقتصادی هستند
ولی به نوبه ی خود در عوامل اقتصادی موثر می افتند .
بنا بر این برای تبیین شخصیت ایبسن و هر کس دیگر باید هر دو نوع عوامل را مورد تحلیل قرار دهیم .
۱
این توضیح آریان پور
سطحی و ساده لوحانه است.
۲
اریان پور با ماتریالیسم تاریخی بیگانه است.
۳
جامعه بشری مثل هر عمارتی از دو بخش مهم زیر تشکیل می یابد:
الف
زیربنای اقتصادی
ساختار جامعه
مناسبات تولیدی
ب
روبنای ایده ئولوژیکی (دولت و مذهب وقضاوت و حقوق و اخلاق و هنر و فلسفه و علم و غیره)
۴
مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) در رابطه دیالک تیکی با نیروهای مولده قرار دارد.
۵
می توان از ترکیب دو دیالک زیر سخن گفت که تشکیل دهنده فرماسیون اقتصادی هر جامعه اند:
الف
دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده
ب
دیالک تیک مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) و روبنای ایده ئولوژیکی
۶
فرماسیون اقتصادی جامعه در تحلیل نهایی از دیالک تیکی سه عضوی به شرح زیر تشکیل می یابد:
دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی ـ روبنای ایده ئولوژیکی
۷
نقش تعیین کننده در هر فرماسیون اقتصادی جامعه
از ان نیروهای مولده است.
۸
مهم ترین کشف مارکس همین است که به تز «درک ماتریالیستی تاریخ»
معروف است.
۹
اهمیت این کشف مارکس برای جامعه شناسی
به اندازه اهمیت کشف آتش برای بشریت است.
اندکی راجع به عشق و دوستی و آشنایی
۱
یکی از ایرادات جدی ایرانی جماعت
بی اعتنایی به نظر و موضوع بحث است.
۲
هر بحثی که شروع می کنند
به عوض تمرکز به موضوع بحث (مثلا نظر همنوع)
به منافع شخصی خود می اندیشند و از موضع شخصی به تخریب بحث می پردازند:
۳
بحث بر سر مثلا عشق است.
۴
بی اعتنا به مفهوم عشق و تعریف پیشاپیش این مفهوم
علایق و سلایق شخصی خود راجع به عشق را پشت سر هم ردیف می کنند.
۵
این را ما سوبژکتیویسم معرفتی می نامیم.
۶
بعضی ها نقل قول پشت سر نقل قول
می آورند.
چه بسا بیت پشت سر بیت از شعرای قرون وسطی
۷
و خیال می کنند که اهل تفکرند و شق القمر می کنند.
۸
ما این طرز تفکر اسکولاستیکی را مرده اندیشی می نامیم.
۹
حقیقت باید از بطن واقعیت عینی استخراج شود و نه از اعماق ذهن خود و بسته به منافع خود.
۱۰
سکنه جهان در حال حاضر
در بهترین حالت می توانند روابط سست موسوم به آشنایی با هم داشته باشند.
۱۱
با هم گپ بزنند
به گردش بروند
تفریح کنند
بخورند
بخوابند
۱۲
ولی دیگر نمی توانند عشق بورزند.
۱۳
لیاقت عاشق شدن را دیگر ندارند.
۱۴
چه رسد به برقراری رابطه دوستی
که توان شناخت متقابل می طلبد.
۱۵
دلیلش زباله وارگی آدم ها ست.
۱۶
به همین دلیل
همه
علیرغم داشتن وقت فراغت عظیم
علاف اند و دلتک اند و
تنها هستند.
۱۷
به همین دلیل بهترین دوست هر کس در آیینه است.
۱۸
مثال:
۷۰ در صد افراد در سنین ۲۰ تا ۳۵ در ژاپن
سینگل (مجرد) هستند.
۱۹
به عوض همسر و دوست
روبات و یا جانان پلاستیکی دارند.
۲۰
شعار عصر عجق ـ وجق این است:
یا سوسیالیسم یا پلاستیک
اندکی اندر باب عشق ـ دوستی (نفرت و خصومت)
۱
آره.
حق با شما ست:
دوستی (و دشمنی) بر خلاف عشق (و نفرت)
رابطه ای مبتنی بر شناخت متقابل است و دو طرفه است.
۲
قحط دوستی به دلیل فقدان لیاقت شناخت اکثریت انسان ها ست.
۳
با خر نمی توان رابطه دوستی (و دشمنی) بر قرار ساخت.
خر هم با کسی دوست (و دشمن) نمی شود.
با پوزش از خر
۴
دوستی (و دشمنی) هم ابدی نیست.
۵
دوستی می تواند حتی به دشمنی تبدیل شود و دشمنی به دوستی.
۶
سیاوش کسرایی هم می دانست.
۷
سؤال این است که
در چنین واویلایی
چه باید کرد؟
جواب به سؤال «چه باید در این واویلا کرد؟»
۱
جواب به سؤال «چه باید در این واویلا کرد؟» را
دهقانان ایران
پروردگاران سگان
در ضرب المثلی تجرید کرده اند:
۲
کلاغ به بچه اش فوت و فوت نجات و حیات را می آموخت.
گفت:
اگر دیدی کسی خم می شود
بی کم ترین درنگی پرواز کن و دور شو.
بچه کلاغ پرسید:
چرا؟
کلاغ گفت:
خم شدن آدم ها همان
برداشتن سنگپاره از زمین همان
پرتاب به سوی تو همان
و کشتن کلاغ ها همان
بچه کلاغ گفت:
اگر سنگپاره را پیشاپیش در جیبش داشته باشد، چی؟
کلاغ
رهنمود خود را تدقیق کرد و گفت:
پس
به محض دیدن کسی
پرواز کن و از دیدرس او
دور شو.
اندکی اندر باب ماده (واقعیت عینی)
۱
جهان و یا جامعه محصول کار انسان است.
۲
جهان و یا جامعه
طبیعت فرم عوض کرده در اثر کار انسان ها ست.
۳
ضمنا ماده و یا واقعیت عینی
ازلی و ابدی
خلق ناپذیر و فنا ناپذیر
است
۴
چیزی
نمی تواند
از نیستی
به هستی
گذر کند.
۵
«عدم موجود گردد»
این محال است.
وجود
از روز اول
لایزال است.
شیخ شبستر
۶
حکیم سرخ طوس حتی ۱۰۰۰ سال قبل می دانست:
که یزدان
ز ناچیز
چیز آفرید
۷
یزدان فردوسی مولد است و نه خالق
۸
چون از ناچیز
چیز پدید می آورد.
۹
به همان سان که آهنگر
از اهن
گاوآهن و شمشیر و سندان و چکش و پتک و طشت و در و پنجره و غیره پدید می آورد
اندکی اندر باب عشق و ابراز عشق
هنوز هم دارند مخفی کاری می کنند، حتی در عشق!
من می گویم:
«آدم اگر کسی را دوست داشته باشد، باید با صدای بلند بگوید.»
هوشنگ گلشیری
۱
گلشیری
به عوض مغز
در کله
شلغم داشته است.
۲
نتیجه کله شکافی او همین بوده است.
۳
ابراز عشق به کسی
عملا
به معنی نهادن بند بر پای او ست.
۴
عاشقان حقیقی خامشان حقیقی اند.
۴
ابراز عشق به کسی
ضمنا فاتحه ای بلند بر عشق است.
چرا؟
۵
دلیلش را نیاکان ما در ضرب المثل زیر تبیین داشته اند:
«به کلاغ گفتند:
«اخت دارو ست.»
بلافاصله ر. و مخفی اش کرد.
۶
نکته مثبت در این اندرز گلشیری چیست؟
۷
در چه شرایطی ابراز عشق به کسی
مفید می افتد؟
۸
چرا
ابراز عشق به کسی
می تواند معیاری برای شناخت آن کس باشد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر