پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
فصل چهارم
مقابله
با
طبقه کارگر چین
و
ساختمان بنیان
های سوسیالیسم در چین
با
«استراتژی محاصره» مائوئیستی
۱
· تلاش مائوئیسم در جهت جلوگیری از طبقه کارگر چین
در راه اجرای رسالت تاریخی خویش، با سمتگیری در جهت تعمیق متمایزیت و ناهمگونیت
(هتروه ژنیته) اجتماعی و ایده ئولوژیکی اش، با تخریب سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه
کارگر و با «محاصره» هسته طبقه کارگر به واسطه عناصر غیر پرولتری و بویژه دهقانی و
ایده ئولوژی غیرپرولتری و دهقانی گره خورده است.
۲
· استراتژی محاصره شهرها از دهات در حین جنگ داخلی
انقلابی، فقط یک شعار نظامی مائوتسه تونگ نبوده است.
· بلکه ضمنا حاکی از ارزیابی اجتماعی منفی او از
شهر و پرولتاریای شهری بوده است.
۳
· آنتی پاتی (نفرت، ضد سمپاتی) اجتماعی مائوتسه
تونگ نسبت به شهر و طبقه کارگر با این شعار در پیوند بوده است.
۴
· این در رابطه با آن است که قوای گرد آمده دور مائوتسه
تونگ، پس از تسخیر رهبری حزب کمونیست چین در سال های بعد از ۱۹۳۵، هجوم
آماجگرایانه ای در جهت بدتر سازی ترکیب اجتماعی حزب آغاز می کنند.
۵
· انتقال قوای انقلابی اصلی به مناطق روستایی دور
افتاده که در سال های ۱۹۲۷ به دلیل تناسب منفی قوا تحمیل شده بود، تأثیرات منفی
خارق العاده بر ترکیب طبقاتی حزب کمونیست چین داشته است.
۶
· آن سان که در سال ۱۹۲۷، سهم کارگران در میان
اعضای حزب تقریبا ۵۳ در صد بود.
۷
· در اجلاس سالانه ششم حزب کمونیست چین در تابستان
سال ۱۹۲۸، معلوم شد که ۷۶ در صد اعضای حزب را دهقانان تشکیل می دهند.
۸
· ۱۰ در صد کارگران عضو حزب عمدتا در کارخانه های
تولیدی کوچک با وسایل تولید و تکنولوژی پریمیتیو (بدوی، عقب مانده) به کار اشتغال
داشته اند.
۹
کوُمینتانگ
(حزب ملی مردم)
حزب مؤسس جمهوری در چین و حزب حاکم (تایوان) است.
ایدئولوژی حاکم بر این حزب سه اصل خلق نام دارد که سون یات سن آن را تشویق
میکرد.
حزب کومینتانگ در سال ۱۹۱۳ و پس از سرنگونی امپراتوری دودمان چینگ
در چین ایجاد شد
و پس از فراز و نشیبهایی،
از سال ۱۹۱۹ حکومت چین را در
دست گرفت.
رهبران کمونیست آینده مانند مائو تسه تونگ و چوئن لای
مناصب مهمی
در مؤسسات دهقانی و نظامی کومینتانگ به عهده گرفتند.
کومینتانگ،
قدیمیترین تشکل سیاسی چین است،
حزبی که یکصد سال تاریخ آن (در ۱۹۱۲)،
سیاهه دراماتیکی از انقلاب و ضدانقلاب، وحدت ملی و تفرقه بودهاست.
کومینتانگ در فاصله کمی پس از انقلاب جمهوری خواهی ۱۹۱۱ چین تشکیل شد.
کومینتانگ به نظر میرسید تبلور چهار نیروی طبقاتی اصلی
- کارگران، دهقانان،
قشرها میانی شهری و بورژوازی ملی ـ
باشد
که به نظر میرسید نیروهای طبیعی
ضد امپریالیستی و ضد فئودالی باشند.
در سال ۱۹۴۸ کمیته انقلابی کومینتانگ چین
متشکل از نیروهایی شامل سونگ چینگ - لینگ، بیوه سون یات سن، در حمایت از
اتحاد با حزب کمونیست چین تأسیس شد.
ویکی پیدیا
· اشتباهی که در این زمان صورت گرفت، صرفنظر از
کار سیاسی ـ ایده ئولوژیکی در مراکز تمرکز کارگران صنعتی چین بود که در مناطق تحت
سلطه کومینتانگ قرار داشتند.
۱۰
· در عضوگیری جدید برای حزب کمونیست، معیارهای
اجتماعی عمدتا نادیده گرفته شدند.
۱۱
· در نتیجه، امکان عضویت هر کسی که دلش می خواست،
در حزب کمونیست چین فراهم آمد.
۱۲
· نتیجه اش این شد که بخش اعظم اعضای جدید حزب،
کمترین تصوری از برنامه و آماج های حزب نداشته باشند.
۱۳
· تسخیر رهبری حزب توسط نیروهای خرده بورژوایی ـ
ناسیونالیستی گرد آمده دور مائوتسه تونگ مهم ترین علت جدایی (ایزولاسیون) عملی حزب
کمونیست چین از پرولتاریای کشور در این دوره بود.
· در این دوره رهبری حزب در یانان (۱۹۳۵ ـ ۱۹۴۶)
قرار داشت.
۱۴
· قابل تذکر است که کومینترن بارها و بارها سستی
رابطه حزب کمونیست چین با طبقه کارگر را خاطرنشان شده بود و از پیامدهای خطرات این
روند و روال هشدار داده بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر