از
مسعود بهبودی
تحلیل عینی و علمی به عوض تجلیل عاطفی و دلبخواهی
۱
ما قبلا در ایام خریت
هوادار صمد و شاملو و آل احمد و زباله های دیگر بوده ایم.
۲
پس از کسب توان تفکر مفهومی و خود اندیشی
لاطائلات صمد و شاملو و آل احمد و غیره را
تحلیل کرده ایم.
۳
ما حاضریم
هر اثر اینها را و هر جفنگ این لاشخورهای کودک ستیز و مرتجع و بی شعور و خردستیز را
مشترکا تحلیل کنیم.
۴
شما می توانید صدها تحلیل ما از اینها را بخوانید و نقد کنید
۵
سازمان های فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام و غیره
سازمان های ارتجاعی در زر ورق سرخ بوده اند.
۶
کماکان هم هستند.
۷
اکنون
بسان اجامر جماران بورژوا شده اند.
۸
به عوض شعار تنها ره رهایی ترور مسلحانه
شعار می دهند
تنها راه رهایی روش مسالمت آمیز
برای حفظ بساط سرمایه داری
جفنگ نزد جمارانیان است و بس
امام صادق گفته :
نه جبر و نه اختیار
بلکه چیزی در حد وسط آندو.
حریف جفنگ گو
۱
امام صادق و ائمه کاذب اصلا نمی دانند که جبر به چه معنی است.
۲
علمای خرافه عندیش تشیع و فقها و شعرای قرون وسطی
میان جزم و یا دکم مشیت الهی و جبر علامت تساوی می گذارند.
۳
رضا به داده بده ....
حافظ رزق مقرره را جبر الهی جا می زند.
۴
تیر چون از کمان همی گذرد
از کماندار داند اهل خرد
سعدی خدا را بانی مشیت و جبر حوادث هستی می داند.
۵
جبر توسط اینها
سوبژکتیویزه می شود.
۶
سلب عینیت می شود.
۷
به اراده قوای ماورای طبیعی از قضا تا خدا و چرخ و فلک و دهر و غیره ی خیالی بسته می شود.
۸
جبر یعنی قوانین و قانونمندی های عینی هستی
۹
مثال
جوشش آب در ۱۰۰ درجه س. تحت فشار جو
امری عینی و جبری است.
۱۰
ربطی به این و ان واقعی و خیالی ندارد.
۱۱
اختیار یعنی شناخت جبر
یعنی شناخت قوانین و قانونمندی های عینی هستی
۱۲
مابقی دعاوی جفنگ اند و بس
و به درد عوامفریبان جماران و جمکران می خورند
اندکی اندر باب جبر و اختیار و خرافه و خریت و خردستیزی
عارفی را پرسیدند:
زندگی به جبر است یا به اختیار؟
پاسخ داد:
امروز را به اختیار است چه بکارم،
اما فردا جبر است
چرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام.
۱
عارف
هم
خر بوده است
و
هم خردستیز.
۲
دلیل اول خریت و خردستیزی او
کشیدن دیوار دوئالیستی میان جبر و اختیار بوده است.
۳
جبر و اختیار اما با هم اند و بر هم اند.
۴
یعنی رابطه دیالک تیکی با هم دارند.
۵
یعنی
هم همبا هستند و هم همستیز
۶
هم در پیوند با هم اند و هم در تضاد.
۷
وحدت اضداد
را
وحدت دیالک تیکی را
با بمب اتم هم نمی توان تخریب کرد
۸
ضمنا
نقش تعیین کننده در دیالک تیک جبر و اختیار
از آن جبر است.
یعنی
هر اختیاری تابع جبری است.
۱۰
مثال
اینکه دهقانی جو می کارد و یا گندم به دلایل جبری است
۱۱
گندمکاری و جو کاری او وابسته و بسته به این است که قصد تغذیه خر دارد و یا آدم.
۱۲
اختیار دهقان و یا عارف خر و خردستیز
به میزان شناخت او از جبر است
۱۳
به میزان شناخت او
مثلا از نحوه کشت و کار و وسایل کشت و کار است.
۱۴
به میزان شناخت او
از هویت کسانی است که بامحصول کشت او
باید تعذیه شوند
اندکی اندر باب دیالک تیک دوست و دشمن
۱
دوست را باید میان خلق مریخ جست.
۲
یعنی توصیه شاعر توده هم دیگر معتبر نیست که گفته است:
دوست را باید میان خیل دشمن جست.
۳
برای اینکه
در سیاره سرگردان زمین
حتی
دشمن
یافت نمی شود.
۴
آدم های یک زمان موجود
به طرز ریشه ای و رادیکالی مسخ شده اند.
۵
بی هویت شده اند.
۶
بی شعور و در نتیجه بی شخصیت شده اند.
۷
زباله واره شده اند.
۸
مغز و طنز قضیه هم همین جا ست:
الف
کسی با زباله دوست نمی شود
نمی خواهد و نمی تواند هم دوست شود
ب
زباله هم با کسی دوست نمی شود
چون
نه قادر به برقراری رابطه دوستی است
و
نه مایل به برقراری دوستی است
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر