۱۳۹۷ تیر ۶, چهارشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۴۶)


 
پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
 رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 
با
سیاست خارجی آنها.   

۱
·    سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلقی» در سال ۱۹۵۸، نشانه شروع حمله مستقیم و آشکار   مائوئیست ها بر مواضع اجتماعی و سیاسی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین بوده اند.   

۲
·      طبقه کارگر چین  تا سال ۱۹۵۷ در راه تبدیل شدن به طبقه رهبر جامعه بود.
·    این روند از سال ۱۹۵۸ قطع می شود.

۳
·     نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ به جامه عمل پوشاندن به سمتگیری خود شروع می کنند.
·    آماج آنان به گور سپردن نتایج حاصله تا آن زمان بود.

۴
·    با سیاست معروف به «جهش بزرگ به پیش»، برای اولین بار سمتگیری مائوئیستی در جهت تقسیم تصنعی اقتصاد ملی به دو بخش زیر آشکار می گردد: 

الف
·    بخش اول اقتصاد ملی به بخشی اطلاق می شود که قبل از همه، در برگیرنده  کارخانجات مدرن بزرگ است.

ب
·     بخش دوم آن به عرصه ای متشکل از صنایع کوچک اطلاق می شود که خودکفا بوده اند و وسایل و لوازم کار آن از وسایل فنی پریمیتیو (بدوی، عقب مانده، عهد بوقی) تشکیل می یافته و توده ای از نیروهای کار با درجه تخصص نازل و یا بدون تخصص در آن عرصه مشغول کار بوده اند.

۵
·     مائوتسه تونگ  در ماه اوت سال ۱۹۵۸ در تینتسین اعلام می کند:
·    «صنایع محلی باید بکوشند که سیستم صنعتی مستقلی تشکیل دهند.
·    بسیاری از استان ها نیز اگر شرایط لازم فراهم باشند، باید سیستم های نسبتا مستقلی تشکیل دهند.
·    (رنمین ریبائو، ۱۶ اوت ۱۹۵۸)  

·    (رنمین ریبائو، «روزنامه خلق»، ارگان حزب کمونیست چین با تیراژ ۲.۵ میلیون نسخه در روز. مترجم)
 
۶
·    میان ایندو بخش اقتصاد، به لحاظ شرایط کار و شرایط زندگی دره عمیقی وجود داشته است.   

۷
·    در این تقسیم بندی تصنعی اقتصاد ملی به دو بخش، هم صرفنظر حضرات از توسعه یکپارچه مبتنی بر پلان (برنامه) اقتصاد و هم علاوه بر آن، صرفنظر از مجموعه حیات جامعه ای  انعکاس می یافت.

۸
·    سیاست تشکیل زورکی کارخانجات صنعتی کوچک، سبب می شود که در مدت زمان کوتاهی توده های عظیمی از سکنه روستاها وارد صنعت شوند.
·    در نتیجه آن، تعداد کارگران تولیدی از ۹ میلیون نفر در سال ۱۹۵۷ به ۲۵.۶ میلیون نفر در سال ۱۹۵۸ می رسد. 
·    تعداد کل کارگران و کارمندان در این مدت کوتاه از ۲۵.۵ میلیون نفر به ۴۵.۳ میلیون نفر افزایش می یابد.
·    (ففر، شوبه، شولتسه، «توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۶۷) 

۹
·    در پیوند با آن، تغییرات مهمی در ساختار درونی طبقه کارگر چین پدید می آید.

۱۰
·    اینجا، نه رشد ارگانیکی طبقه کارگر مطرح بوده و نه تداوم ارگانیکی سر برکشیدن آن از کل جمعیت کشور.

۱۱
·    اینجا سیاستی در بین بوده که عمدا و آگاهانه، به اختلاط طبقه کارگر با عناصر غیر پرولتری پرداخته است.

۱۲
·    بدین طریق، روند رشد ارگانیکی طبقه کارگر چین قطع می شود و این طبقه در معرض سیل اجتماعی و ایده ئولوژیکی نیرومندی از نیروهای غیر پرولتری و بویژه دهقانی قرار می گیرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر