پروفسور دکتر مانفرد اشتارک
ماتریالیسم قرن نوزدهم
برگردان
شین میم شین
۴
ماتریالیسم قرن نوزدهم
۱
· فلسفه ماتریالیستی ما قبل مارکسیستی، در فلسفه فویرباخ و دموکرات
های انقلابی روس به حد اعلای بلوغ خود می رسد.
۲
لودویگ فویرباخ
(۱۸۰۴ ـ ۱۸۷۲)
· فویرباخ، نظریه پرداز اقشار دموکراتیک
بورژوازی آلمان، در دوره انقلابی سال ۱۸۴۸ میلادی، در مبارزه بر ضد
سیستم های ایدئالیستی فلسفه کلاسیک آلمان
(بویژه هگل) و در مبارزه بر ضد ایدئولوژی مذهبی دولت فئودالی مطلقه، به نوسازی
دستاوردهای ماتریالیسم قرن هفدهم و هجدهم
میلادی مبادرت می ورزد.
۳
· فویرباخ فرمی از ماتریالیسم
آنتروپولوژیکی به وجود می آورد که در مقایسه با ماتریالیسم مکانیکی قرن هجدهم میلادی، حاوی امتیازات
زیرین بوده است:
الف
· ماتریالیسم فویرباخ حاوی طبیعت نگری ماتریالیستی
توسعه یافته تری بوده است.
ب
· در ماتریالیسم فویرباخ، انسان بمثابه عالی ترین
موجود طبیعت قلمداد شده است.
پ
· موضوع
فلسفیدن در ماتریالیسم فویرباخ تحول شایسته انسانی زندگی زمینی است.
· زندگی زمینی بمثابه تنها شیوه هستی انسانی.
ت
· دیگر موضوع
فلسفیدن در ماتریالیسم فویرباخ، روابط
میانانسانی انسان ها ست.
۴
· فویرباخ نماینده تمایلات جناح چپ و بورژوائی ـ دموکراتیک در سال
های تدارک انقلابات ۱۸۴۸ ـ ۱۸۴۹ میلادی در آلمان بوده است.
۵
· ماتریالیسم آنتروپولوژیکی فویرباخ قبل از همه به
سبب انسانتصویر و جامعه ـ تصویر اجتماعی
بی تمایزش و به سبب پایگاه طبقاتی بورژوائی اش اصولا نمی تواند از محدودیت های
متافیزیکی، خطوط انفعالی (پاسیو) و ناپیگیری های ایدئالیستی ماتریالیسم دوران پیشین پا فراتر گذارد.
۶
· فلسفه فویرباخ،
در قرن نوزدهم، نقش مهمی در دفاع از جهان بینی ماتریالیستی و در تبلیغ آن ایفا کرده و در زمینه انتقاد از
مذهب و انتقاد معرفتی ـ نظری (یعنی به لحاظ تئوری شناخت) از ایدئالیسم خدمات ارزنده
ای ادا کرده است.
۷
· فلسفه فویرباخ یکی از منابع تئوریکی مهم ماتریالیسم دیالک
تیکی بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر