پروفسور دکتر مانفرد اشتارک
ماتریالیسم قرن نوزدهم
برگردان
شین میم شین
۵
ماتریالیسم علم الاشیایی (علوم طبیعی)
· ماتریالیسم علم الاشیایی (به انضمام ماتریالیسم فیزیولوژیکی و یا
ماتریالیسم «عامیانه» فوگت، موله شوت، بوشنر) که در مونیسم
هه کل در قرن نوزدهم به نقطه اوج خود می
رسد، ماهیتا تحت تأثیر مبانی فکری فویرباخی
و پوزیتیویستی قرار داشته است.
۶
ماتریالیسم در فلسفه دمکرات های انقلابی روس
ویساریون
گریگوریویچ بلینسکی
(۱۸۱۱ ـ ۱۸۴۸)
فیلسوف، منتقد ادبی،
زبانشناس، ژورنالیست روسی
از دموکرات های انقلابی
روس
· ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی آن دوره در فلسفه دمکرات
های انقلابی روس (بلینسکی، هرتسن، دوبرولیوبف،
چرنیشفسکی) خطوط انفعالی
خود را عمدتا از دست می دهد و به ابزار مبارزه انقلابی دمکراسی خرده بورژوائی ، بویژه به ابزار مبارزه رهائی بخش
دهقانان بر ضد فئودالیسم مبدل می شود.
نیکولای گاوریلویچ چرنیشفسکی
(۱۸۲۸ ـ ۱۸۸۹)
نویسنده، منتقد ادبی، انقلابی، ژورنالیست
از دموکرات های انقلابی
روس
· دموکرات های انقلابی روس در تئوری فلسفی خود به
درک پایه ای ماتریالیسم دیالک تیکی
نزدیک می شوند، ولی به قول لنین، «نمی توانند به ماتریالیسم تاریخی دست یابند» که
دلیلش قبل از همه عقب ماندگی اجتماعی روسیه، در قرن نوزدهم میلادی بوده است.
· مراجعه کنید به دموکرات
های انقلابی روس در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۷
ماتریالیسم ماقبل مارکسیستی
۱
· محدودیت و یکجانبگی ماتریالیسم
ما قبل مارکسیستی، دلیلش قبل از همه در نکات زیر بوده است:
الف
· در خصلت طبقاتی ماتریالیسم ما
قبل مارکسیستی است.
ب
· در شیوه نگرش غیرتاریخی، مکانیکی ـ متافیزیکی ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی است، که کلیه
روندهای واقعیت عینی را بنا بر مدل علم مکانیک
در نظر می گیرد، حرکت را تنها بمثابه تغییر مکان می شناسد، توسعه را به روندهای کمی
تقلیل می دهد، تفاوت کیفی موجود میان فرم
های حرکت اجتماعی و فرم های دیگر حرکت ماده را درک نمی کند.
۲
· این محدودیت ها مانع آن می شوند، که ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی بتواند شناخت خود راجع به تقدم ماده بر شعور را (که خود اثبات کرده بود و در اصول
کلی اش مطلقا درست بود) به عرصه تاریخ بشری بسط دهد و برای فهم مناسبات و روابط اجتماعی انسان ها و مناسبات مادی و فکری آنها بارآور سازد.
۳
· وقتی ماتریالیسم
ما قبل مارکسیستی به بررسی پدیده های مربوط به حیات اجتماعی می پردازد،
یا آنها را مستقیما به طرز ایدئالیستی
توضیح می دهد و یا به طرز رایج در علوم طبیعی
بنا بر دترمینیسم مکانیکی توضیح می دهد.
۴
· از دیدگاه ماتریالیسم
ما قبل مارکسیستی، نظام
اجتماعی فرقی با نظام «طبیعی» ندارد:
· انسان یک موجود طبیعی است و تفکر انسانی و یا
شعور انسانی فراورده «طبیعی» صرف مغز انسانی است.
۵
· از دیدگاه ماتریالیسم
ما قبل مارکسیستی، مفهوم وجود مادی
و مفهوم ماده با مفهوم وجود طبیعی و طبیعت
فرقی ندارد.
۶
· ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی اما طبیعت را نیز بطور یکجانبه، بسیار ناقص،
یعنی عمدتا در خواص و قانونمندی های مکانیکی اش در نظر می گیرد.
۷
· جهانتصویر مکانیکی ماتریالیسم ما
قبل مارکسیستی با سطح توسعه علوم طبیعی
آن زمان مطابقت دارد.
۸
· مطلق کردن این جهانتصویر
سبب می شود، که نه تنها مجموعه حوادث طبیعی، بلکه همچنین حوادث اجتماعی و انسان ها،
بنا بر قوانین دترمینیسم مکانیکی توضیح
داده شوند.
· مراجعه کنید به
دترمینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۹
· از این رو ست، که ماتریالیست های فرانسه در قرن هجدهم به این نظر می رسند که
انسان ماشینی بیش نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر