جمعبندی
از
مسعود بهبودی
سیمین بهبهانی
شدم گمراه و سرگردان، میان این همه ادیان
میان این تعصب ها، میان جنگ مذهب ها!
یکی افکار زرتشتی، یکی افکار بودایی
یکی پیغمبرش مانی، یکی دینش مسلمانی
یکی در فکر تورات است، یکی هم هست نصرانی!
هزاران دین و مذهب هست، در این دنیای انسانی
خدا یکی ولی اما هزاران فکر روحانی
رها کردیم خالق را گرفتاران ادیانیم!
تعصب چیست در مذهب؟!
مگر نه این که انسانیم!
اگر روح خدا در ما ست
خدا گر مفرد و تنها ست
ستیز پس برای چیست؟!
برای خود پرستی هاست
من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم
از آن گرگی که می پوشد لباس میش می ترسم
از آن جشنی که اعضای تنم دارند خوشحالم
ولی از اختلاف مغز و دل با ریش می ترسم
هراسم جنگ بین شعله و کبریت و هیزم نیست
من از سوزاندن اندیشه در آتیش می ترسم
تنم آزاد، اما اعتقادم سست بنیاد است
من از شلاق افکار تهی بر خویش می ترسم
کلام آخر این شعر یک جمله و دیگر هیچ
که هم از نیش و میش و هم از خویش می ترسم
یکی افکار زرتشتی، یکی افکار بودایی
یکی پیغمبرش مانی، یکی دینش مسلمانی
یکی در فکر تورات است، یکی هم هست نصرانی!
هزاران دین و مذهب هست، در این دنیای انسانی
خدا یکی ولی اما هزاران فکر روحانی
رها کردیم خالق را گرفتاران ادیانیم!
تعصب چیست در مذهب؟!
مگر نه این که انسانیم!
اگر روح خدا در ما ست
خدا گر مفرد و تنها ست
ستیز پس برای چیست؟!
برای خود پرستی هاست
من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم
از آن گرگی که می پوشد لباس میش می ترسم
از آن جشنی که اعضای تنم دارند خوشحالم
ولی از اختلاف مغز و دل با ریش می ترسم
هراسم جنگ بین شعله و کبریت و هیزم نیست
من از سوزاندن اندیشه در آتیش می ترسم
تنم آزاد، اما اعتقادم سست بنیاد است
من از شلاق افکار تهی بر خویش می ترسم
کلام آخر این شعر یک جمله و دیگر هیچ
که هم از نیش و میش و هم از خویش می ترسم
پایان
سیمین بهبهانی
هزاران دین و مذهب هست
در این دنیای انسانی
خدا یکی، ولی، اما
هزاران فکر روحانی!
رها کردیم خالق را گرفتاران ادیانیم!
۱
هی مش سیمین بی سواد
ولی و اما
را کسی باهم نمی آورد
برای اینکه فرقی با هم ندارند.
۲
ضمنا وحدانیت خدا در عالم عام اعتبار دارد
و
نه
در خطه خاص.
۳
مثال
برای شاعرفهم شدن مسئله:
الف
وحدانیت مفهوم درخت فقط در عالم مجردات و عامیات معتبر است.
ب
در عالم مشخصات و خاصیات و منفردات
مثلا در خطه منفرد و خاص
نه درخت واحد
بلکه درختان متعدد از سیب تا انار
از صنوبر تا چنار
از بید تا سپیدار
وجود دارند.
۴
ضمنا
خدا که خالق نیست
همشیره
۵
مگر درخت خالق است که خدا خالق باشد
۶
حالا که اسمت شاعر است و شاعر به معنی باشعور از در عقب است
بگو:
دلیل تنوع ادیان چیست؟
تا ما برایت صد پارس بلند به زبان شیرین پارسی
(زبان همان شیرین عبادی و نسرین قبادی)
بفرستیم تا روحت در عالم بالا
والا شود
روز کارگر چگونه می تواند به همه مبارک باشد؟
۱
همین چندی قبل
در آلمان همان هیتلر معروف
می خواستند اول ماه مه را از لیست روزهای تعطیل خط بزنند.
۲
در طویله خمینی هم با روز معلم تعویض کرده اند.
۳
تو امروز چرا سگ های گشنه و تشنه را گیج می کنی؟
۴
یک بشقاب چلو کباب اعلی مال کربلا به آدرس سگ ها بفرست
اگر واقعا طرفدار روز کارگری
۵
کارگرتر از سگان توده مگر یافت می شود؟
۶
همه در خواب اند و سگ ها در پارس
بی پرسی از چلوکباب اعلی
اندکی اندر باب مفاهیم انقلاب، عنقلاب و عنگلاب
چرا انقلاب شد؟
برای اینکه شاهنشاه کابینهٔ یک نفره داشت
علم در خاطراتش می نویسد :
اجلاس سران اوپک بود
اعلاحضرت فرمودند:
«خودم به این اجلاس می روم»
عرض کردم:
«پس جمشید آموزگار چه می شود؟»
فرمودند:
« او چه می فهمد؟»
حریف
۱
کسی که این پست را گذاشته
معنی انقلاب را نمی فهمد.
۲
هنوز نمی داند که اشرافیت فئودال و روحانی
ضد انقلاب بوده است.
ضد انقلاب بورژوایی سفید بوده است.
۳
خمینی و دار و دسته اش
عنگلاب کرده اند
یعنی عن را گلاب کرده اند و به خورد امت خر داده اند
۴
دار و دسته های فدایی خلق و اسلام و مجاهدین خلق و اسلام و لیملام و دیمدام و جبهه ملی و نهضت آزادی و غیره
جریانات فئودالی ـ شبه فئودالی ـ فاشیستی ـ ارتجاعی بوده اند و هستند و خواهند بود.
۵
دلیل خریت کماکان این دار و دسته ها
همین ارتجاعیت آنها ست
همین
پایگاه طبقاتی این زباله ها ست
۶
انقلاب حقیقی را همین محمد رضا شاه کرده است
۷
انقلابی
همین محمد رضا شاه بوده است
و نه جزنی و پاکنژاد و سرکوهی و اشرف دهاتی و حمید اشرف و غیره
۸
درست به همین دلیل
سطح شم و شناخت و شعور محمد رضا شاه
بالاتر از سطح شناخت و شعور همه سران همه احزاب و دار و دسته های سیاسی ایران و حتی بالاتر از سطح سواد مؤلفین کتاب انقلاب سفید و اعضای کابینه هویدا و غیره بوده است.
۹
پایگاه طبقاتی شاه
پس از انجام انقلاب سفید است که سطح بالای شم و شناخت و شعور او را تعیین می کند.
۱۰
تک حزبیت
فی نفسه که بد نیست.
۱۱
تک حزبیت
می تواند
حسن باشد.
دیکتاتوری شاه
ماهیتا
دیکتاتوری انقلابی بروژوازی بوده است.
۱۲
ساواک هم سازمان انقلابی بورژوازی مدرن بوده است.
۱۳
یعنی در راستای سرکوب ضد انقلاب و اجامر مرتجع فئودالی و روحانی و در راستای پیشرفت جامعه و توسعه نیروهای مولده کوشیده است
عصر خریت و خردستیزی و درس آموزی و ترس آموزی
۱
مبارزه
در حال حاضر
یعنی آنجا که طبقه حاکمه خردستیزی را
به عنوان علم ایده ئولوژیکی خود برافراشته است،
باید فرم بغرنج مدرنی به خود گیرد.
یعنی
سنن مبارزاتی شناخته شده
چه بسا
باید مورد بازنگری قرار گیرند و با فرم های مناسب نوینی جایگزین شوند.
۲
دموکراسی فرمال بورژوایی
دیری است که به گور سپرده شده است
۳
جامعه بشری در حال فئودالیزاسیون است.
۴
طبقه حاکمه خنجر از رو بسته است و هر نفسکشی را در طرفة العینی در جا از میان برمی دارد.
۵
مثال
امپریالیسم و نئوفاشیسم و فوندامنتالیسم و پانیسم
حتی به رسانه های رسمی سرسپرده به طبقه حاکمه
پوزه بند می زند
مثلا ترامپ و عردوغان و پوتین و چارق و چکمه
بخش مهمی از زندانیان سیاسی چارق و چماق و چکمه
شاید اصلا آدم نباشند
چه رسد به مبارز مدنی و بدنی بودن
۶
حزب توده
حتی اخمی بر خمینی و دار و دسته اش نکرده بود
ولی رسوا و نابود گشت.
۷
اصلا مقاومتی و مبارزه ای بر ضد اجامر جماران نکرده بود که نابود شد.
۸
استالین حتی با فاشیسم آلمان پیمان عدم تجاوز بست و ارتش آلمان را حتی با گازوئیل و بنزین و غیره حمایت کرد
حتی پیروزی ارتش فاشیسم در حمله به فرانسه را تبریک گفت و خفت
۹
این اما مانع حمله برق آسای ارتش نازی از نازی آباد به خاک شوروی و کشتار ۲۰ تا ۳۰ میلیون عضو جامعه نشد.
۱۰
معمر قذافی
حتی عزرائیل را به توصیه توله اش به رسمیت شناخت
۱۱
برای به دست آوردن دل جانان جدید
به خانواده های انفجار هواپیمای لوکربی
پول کلان
بسان پهن
بخشید
اگرچه معصوم تر از قربانیان لوکربی بود.
۱۲
آش چنان خوشمزه بود که برلسکونی دلش به معمر مظلوم سوخت و چند میلیون دلار ایتالیایی ـ مافیایی به عنوان پول توجیبی به معمر داد.
۱۳
بر سر معمر اما همان آمد که بر سر استالین آمده بود.
۱۴
اسد بینوا خدمتی و خوشخدمتی ئی نماند که برای اجامر امپریالیستی و فوندامنتالیستی نکند.
۱۵
حتی زن زیبای اسد را رئیس حرمسرای عردوغان مرتب دعوت می کرد و حال می داد.
۱۶
این ولی مانع خاورانیزه گشتن سوریه نشد.
۱۷
مدنیت و عقلانیت و آدمیتی باقی نمانده تا کسی مبارزه مدنی و عقلایی و هومانیستی بکند.
۱۸
امروزه
در هر سوراخ جهان
دوربینی جا گذاشته شده است
۱۹
حتی می توان فهمید که هر کس چه می خورد و چه میکند و چه می بیند و می شنود
۲۰
این اطلاعات الکی و پفکی ـ نمکی
خرید و فروش حتی می شوند.
۲۱
مثال:
ترامپ در اوج معرکه انتخاباتی خود
اعلام می دارد که دست در فلان جای زنان کرده است
۲۲
ظاهرا چنین جسارتی خرکی و غیرمنطقی است.
۲۳
ولی نه در طویله جهان تحت سلطه سرمایه
۲۴
چون
بنا بر اطلاعات وارده به تیم انتخابات ترامپ
۹۹ سکنه طویله
کاری جز مشاهده پورنو و بدتر از پورنو ندارند.
۲۵
به همین دلیل
از کردوکار ترامپ
کیف خر می کنند و به او رأی وافر می دهند:
نوعی هویت شناسی با رئیس جدید طویله جهان
فخرالدین احمدی سواد کوهی
میدانید
مرد چه کسی است؟!
دختر کارگری
که هر روز
کنار خیابان
با زندگی می جنگد
و هر شب
هقهقهایش
دخترانه است.
۱
بعضی از بی سوادان کوهی
اگر از زنان دفاع نکنند
سنگین ترند.
۲
بعضی از بی سوادان کوهی
اگر از زنان دفاع نکنند
به نفع زنان است.
۳
مش فخرالدین بی سواد کوهی
نمی داند که فخر واژه «مرد»
ماهیتا آنتی فمینیستی (مبتنی بر زن ستیزی) و فئودالی است.
۴
کسی که واقعا به برابری زن و مرد رسیده باشد (و نه بدان تظاهر ورزد)
باید تبر بر ریشه های میراث فکری، اتیکی، استه تیکی، ایده ئولوژیکی دوران های برده دارای و فئودالی فرود آورد.
۵
یعنی
فاتحه ای بلند بالا
بر فحش واژه ها و فخر واژه ها بخواند
۶
آنهم
نه
در ته مرده شوی خانه دل خود
بلکه در بلندترین مناره های جهان
مثلا در همین جهان مجازی فیس فیس
فیس در فیس
(رو در رو)
۷
فخرالدین خر
خیال می کند که کار کردن ننگ است و انگل زیستن فخر
۸
این خریت هنوز چیزی نیست.
۹
چیز این است که کار بی دستمزد کمرشکن هزار گونه ی زن در خانه
برای فخرالدین
کار محسوب نمی شود
۱۰
ولی اگر
همان زن
احیانا
مرد شود و در سر کوچه آدامس بفروشد
هم آدامس فروشی معلقی جانانه می زند و کار می شود و هم زن معلقی جانانه می زد و مرد می شود.
۱۱
اما همین زن مردگشته
شب در تختخواب
به عوض فخر کردن به کار مردانه آدامس فروشی خویش
احساس شرم می کند و زار و زر می زند
۱۲
این بدان معنی است که ضعیفه
اصلا مرد نمی شود
۱۳
در بهترین حالت مرد نمودین (ظاهری) می شود
حتی شاید متظاهر به مرد شود.
بی آنکه به لیاقت مردگشتن و شق القمر کردن خود مؤمن باشد.
۱۴
عیرانی ها
چه شاطر و چه شاعر
جهان پهلوان عقب عقب دویدن اند:
فرا و فراتر نمی روند
بلکه
فرو می روند
۱۵
به داد امت عیران
مگر خدا برسد
اندکی اندر باب قهرمان و قدیس
اندكى كنجكاو تر براى شنيدن حرف هاى تازه و جسورانه
تشنه تابو شكنى و خش انداختن به قديسين
حریف
۱
هدف
تابو شکنی نیست.
هدف دفاع حتی المقدور از حقیقت عینی است.
۲
دلیل این سوء تفاهیم قلابی بودن و تقلبی بودن قدیسین است
۳
قهرمانان محبوب و معروف را
نه مردم
بلکه طبقه حاکمه می سازد
۴
سؤال این است که چرا مردم ملتفت قضیه نمی شوند؟
۵
دلیلش این است که طبقه حاکمه
(یعنی صاحبان مهم ترین وسایل تولید از اراضی و قنوات و مستغلات و مزارع و مراتع و کاخانجات و بانک ها و غیره)
همیشه
مثل دوران فئوالیسم
فقط از اجامر حکومت
(سلطنت، فقاهت، جمهوریت)
تشکیل نمی شود
بلکه بخشی از طبقه حاکمه
در
اوپوزیسیون
است
۶
یعنی حتی اگر رژیم عوض شود
طبقه حاکمه عوض نمی شود.
۷
سازندگان قهرمانان
(قدیسین به قول شما)
یا جناح نشسته بر اریکه قدرت طبقه حاکمه است
و یا جناح منتظر نشستن بر اریکه قدرت طبقه حاکمه
۸
اگر تیز بنگریم
قهرمان و قدیس
توسط هر دو جناح ساخته می شود
۹
حالا بیندیشیم و بگوییم:
چگونه قهرمان واحدی
توسط دو جناح متضاد طبقه حاکمه ساخته می شود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر