سخنرانی گربه چف
پیرامون جنگ سرد در قرن ۲۱
در دانشگاه کلمبیا آمریکا
(منبع: تهران تایمز)
ویرایش و تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
با
سپاس
از
مسعود
۱
بسیار واضح است
که
رهبر ایران
دست نشانده جمهوری خواهان امریکا است.
این تهمت و توهین و تحقیر گربه چف،
ضمنا
از
سطح سواد نظری فوق العاده نازل خود او
پرده برمی دارد:
گربه چف،
رهبر ایران
را
دست نشانده
قلمداد می کند.
این بدان معنی است
که
گربه چف
عاجز از تمیز استعمار از نئو استعمار (استعمار نو) است:
چون دست نشاندگی کسب و کار دول استعمارگر در دوره استعمار بوده است.
سیستم مسعمراتی
پس از پیروزی انقلاب اکتبر
تحت ضربات جنبش رهایی بخش ملی
فرو پاشیده است.
به ندرت می توان سندی در گنجینه اسناد جنبش کارگری ـ کمونیستی پیدا کرد،
که
در آن از فروپاشی سیستم مستعمراتی سخن نرفته باشد.
۲
بسیار واضح است
که
رهبر ایران
دست نشانده جمهوری خواهان امریکا است.
گربه چف
دبیر اول حزب کمونیست اتحاد شوروی
بوده است.
سؤال
این است
که
چگونه
چنین زباله های بی شعوری
به رهبری حزبی می رسند که مؤسس آن شخص شخیص ولادیمیر لنین است؟
حتی
خران حزب توده
در ایران
به این حقیقت امر وقوف داشته اند.
در دوره نئو استعمار
دیگر کسی دست نشانده مستقیم دولتی نیست.
طبقه حاکمه امپریالیستی
خر نیست تا از ایوان مداین درس عبرت و ترس عبرت نگیرد.
دیالک تیک ملی و بین المللی
در بین است:
خیلی ها
از فرط خریت
رضا شاه و محمد رضا شاه
را
دست نشانده این و آن
جا می زنند.
از این خبرها نیست.
هر شخصیتی در هر کشوری از استقلال نسبی برخوردار است.
همین رضا شاه،
که
دست نشانده بریتانیای کبیر (سرکرده سابق جهان)، قلمداد می شود،
از سرکرده بالفعل جهان می برد و به سرکرده بالقوه جهان (فاشیسم آلمان) می پیوندد
و
بریتانیای قدر قدرت
به قول خمینی
«هیچ غلطی نمی تواند بکند.»
همین
محمد رضا شاه،
به منافع کنسرن های نفتی
تمکین نمی کند.
مهره که نیست.
شخصیت است
و
به مثابه شخصیت در دیالک تیک شخصیت و طبقه قرار دارد.
یعنی
نه،
مدافع منافع مهره ای (جیره ای) خود،
بلکه مدافع منافع طبقاتی خویش است.
مدافع منافع طبقه اجتماعی معینی است که او نمایندگی اش می کند.
مهره قلمداد کردن شخصیت ها
انکار ماهیت طبقاتی خاص آنها ست.
رضا شاه و محمد رضا شاه و خمینی و خامنه ای و غیره
نمایندگان طبقه اجتماعی معینی در جامعه اند
و
به همین دلیل متحد همان طبقه اجتماعی در مقیاس جهانی اند.
این «طرز تفکر» گربه چف
شبیه «طرز تفکر» خران خرفتی است
که
دول سوسیالیستی
را
اقمار شوروی جا می زنند.
بسیار واضح است
که
رهبر ایران
دست نشانده جمهوری خواهان امریکا است.
در این جمله از خریت دیگر گربه چف نیز پرده برمی افتد
دبیر اول سابق حزب کمونیست شوروی
از
فرط ساده لوحی
میان احزاب بورژوایی با اسامی متفاوت،
مثلا میان حزب دموکرات امریکا و حزب جمهوریخواه آن،
دیوار چین می کشد.
آن سان که این توهم پیش می آید
که
هر کدام از این احزاب
نماینده طبقه اجتماعی دیگری است.
این تفاوتگذاری خرکی و الکی و خرکنکیمیان احزاب دموکرات و جمهوریخواه امریکا،
یکی از ترفندها و توطئه های استحماری طبقه حاکمه امپریالیستی است.
کم ترین فرق و تفاوت و تضاد ماهوی
میان احزاب دموکرات و جمهوریخواه امریکا
وجود ندارد.
تفاوت آنها در ماسک ها ست که بر سر کشیده اند.
به لحاظ اسلوبی ـ فلسفی
می توان گفت
که
گربه چف
از فرط خریت
دیالک تیک ظاهر و ذات
(پدیده و ماهیت)
را
یا
اصلا نمی شناسد
و
یا
می شناسد
و
وارونه می سازد.
یعنی
نقش تعیین کننده
را
نه
از آن ذات و ماهیت
بلکه
از آن ظاهر و پدیده و نمود جا می زند.
تفاوت ریگان با کارتر
بوش با اوباما
هلری با ترامپ
فقط در عناصر نمودین و ظاهری آنها ست.
همه اینها
بدون استثناء
نماینده طبقه حاکمه واحدی اند.
سرسپرده کنسرن های امپریالیستی اند.
میان اینها تضاد ماهوی وجود ندارد.
تفاوت های فی مابین
در
تقسیم فونکسیون ها، فرم ها، فرمالیسم ها، نقش بازی ها و عوامفریبی ها
میان اینها ست.
جنگ کثیف بر ضد یوگوسلاوی و لیبی و غیره
در زمان مش کلبه تین و مش هلری
از
حزب دموکرات امریکا
صورت گرفت.
مش کلبه تین
در
یوگوسلاوی
سفارتخانه جمهوری خلق چین
را
حتی
بمباران کرد
و
سفیر آن را به قتل رساند
تا
پای جمهوری خلق چین را به منجلاب جنگ بکشد.
۴
بسیار واضح است
که
رهبر ایران
دست نشانده جمهوری خواهان امریکا است.
ظاهر پرستی و ماهیت گریزی گربه چف
در دلایل او
برای اثبات صحت این اتهام و افترا به سید علی آشکار می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر