۱۳۹۷ فروردین ۳۰, پنجشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۵۲)


ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض»
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر
دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک
(نقد عقل عملی)
استه تیک
(نقد قوه قضاوت)
مذهبفلسفه
حقوقفلسفه
تاریخفلسفه

پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل پنجم
آثار ایمانوئل کانت
تا
سال (۱۷۶۸)

بخش سوم


۱
ارج و اهمیت چشمگیر اثر کانت، تحت عنون «طبیعت ـ تاریخ عام و تئوری آسمان»، فقط برجسته کردن خصلت ماتریالیستی بنیادین جهان در آن، نیست.

۲
کانت در این اثرش، فقط به کشف علت مادی تشکیل جهان نایل نمی آید.
بلکه این تشکیل جهان را به مثابه روندی تاریخی می داند.

۳
نظر خارایین (متقاعدیت) کانت این است که سیستم سیاره ای ما (منظومه شمسی)، محصول و فراورده جریانی طبیعی ـ تاریخی است.

۴
از دید کانت، سیستم سیاره ای ما (منظومه شمسی)، این هیئت خود را همیشه نداشته است.
بلکه این هیئت خود را در جریان توسعه ای (تکاملی) طولانی کسب کرده است.
ضمنا این هیئت فعلی خود را هم تا ابد نخواهد داشت.
برای اینکه این روند توسعه هرگز متوقف نخواهد شد.

۵
تفکر تکاملی ـ تاریخی کانت، نه فقط گذشته (ماضی) را، بلکه ضمنا آینده (مستقبل) را در برمی گیرد.

۶
کانت می نویسد:
«شاید سلسله ای از میلیون ها سال و میلیون ها قرن طی شده باشد تا اینکه حوزه متشکله طبیعت که ما در آن قرار داریم، به کمال کنونی اش رسیده باشد.
و شاید به همان سان هم دوره طولانی ئی طی شود، تا طبیعت گام به همان اندازه بلندی در کائوس بردارد.
اگرچه تشکیل جهان یک بار شروع شده است، ولی هرگز خاتمه نخواهد یافت.
ماده همواره در پی ورود پی در پی مجدد به صحنه طبیعت، تشکیل چیزهای جدید و جهان های جدید است.»
(همانجا، ص ۱۳۹)

۷
این روند توسعه بی پایان ماده، بر بنیان مبارزه نیروهای مادی متضاد است:
کانت می نویسد:
«من پس از تصور جهان در ساده ترین کائوس (هرج و مرج)، نیرویی جز قوه جاذبه و قوه دافعه جهت توسعه نظم عظیم طبیعت مورد استفاده قرار نداده ام.
دو نیروی جاذبه و دافعه، هر دو به یکسان مطمئنا وجود دارند.
هر دو ساده اند.
هر دو ازلی اند و هر دو عام اند.»
(همانجا، ص ۵۲)

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر