۱۳۹۷ فروردین ۲۸, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۳۸)


 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
اندکی اندر باب دیالک تیک درس و ترس

آنکه ناموزد ز پیر روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار

۱
اگر کسی از تاریخ درس نگیرد
ناگزیر
ترس خواهد گرفت.

۲
تاریخ
در این صورت
به نظر او
به مثابه روند وحشت انگیزی نمودار خواهد گشت.

۳
مثال مشخص و تاریخی:

الف
در دوره مبارزه مشترک ارتجاع سرخ و سیاه
بر ضد انقلاب سفید
شعاری ورد زبان ها بود که
یادآور شعار شما ست:
ماهیت دشمنان سید علی برای من مهم نیست.
هر کس دشمن او باشد
دوست جانی من است
حتی اگر جانی و جلاد باشد.

ب
این شعار درس آموز بوی حوزه و بازار داشت:
بحث پس از مرگ شاه

۴
در نتیجه
کسی خطر نکرد تا بپرسد:
پس از سرنگونی شاه و شکست انقلاب جوان سفید
چه بدیلی برای ان خواهیم داشت؟

۵
در نتیجه مرده های هفتصد کفن پوسانده
به قبضه قدرت نایل آمدند
 و 
سکسی تر از ترامپ و پوتین و مرکل و ماکرون و تارزان و بارزان و لطان و عربان و عردوغان شدند
 و
 برسر ملت ایران آن رفت که بر باخه رفته است. 
(کلیله و دمنه)

۶
ما که
خدا را هزار شکر
خر نیستیم تا از تاریخ ترس گیریم.

۷
ما سگیم و باید از تاریخ درس گیریم.

۸
ما برای حزب و شخصیتی
رضا خواهیم داد 
که
 بهتر از اجامر جماران باشد 
و 
سیستمی بهتر از سیستم گندیده سرمایه داری را نمایندگی کند

۹
ما هرگز به تعویض سید علی با جنده ها و جاکش ها و عیاش ها و لاشخورهای متنوع 
تن در نمی دهیم.

۱۰
شما
مختارید و خود دانید.

۱۱
فونکسیون سگ ها
پارس است و پاچه دریدن است 
و 
نه
 تعیین تکلیف
برای کسی

دیالک تیک تعمق و تعلق

۱
تعمق خدادادی نیست.

۲
تفکر و تعمق در نتیجه کار و در روند کار امکان پذیر می گردد.

۳
تعلق و وابستگی
نشانه خریت است.

۴
کسی که آدم باشد
افسارش را به دست به احدی نمی دهد.

۵
روی پای خود می ایستد
بر خرد اندیشنده تکیه می زند
مختار می شود
و
به خودمختاری می رسد

۶
فقط خر افسارش را به دست این و آن می دهد.

بورژوازی دیری است که دیگر حرفی از لیبرالیسم بر لب ندارد.

نماینده و حامی و حامل حی و حاضر لیبرالیسم
اکنون
فقط و فقط
پرولتاریا ست.

مش ماریا پرواز

خلق ایدیب ایشکلری
ملت سوار اولسون گرک

خدا
خر خلق کرده است تا مردم سوار شوند.

۱
سؤال وقتی جواب دارد که پای خرد به میان آید.

۲
ما در عصر خریت و خردستیزی به سر می بریم.

۳
یعنی در عصر سؤالات بی جواب

۴
مثال:
مردم در سوریه
به روایت رساله ها و رسانه های غربی
انقلاب کرده اند.

۵
انقلاب باید به ترقی جامعه منجر شود.

۶
در سوریه
اما
جامعه
ترقی نکرده است.

۷
بلکه
بسان ترقه
«ترق» ی کرده است.

۸
یعنی عنگلاب شده است و نه انقلاب.
جای هادی غفار خالی است.

۹
در جنگ های خونین در سوریه
ویرانه ها دست به دست می شوند.

۱۰
سؤال بی جواب دیگر این است که ممر درآمد این عنگلابیون رنگارنگ با ریش و تسبیح و پشم چیست؟

۱۱
با مسلسل که نمی توان نان درآورد و شکم صاحبمرده را سیر کرد

از انگور و انجیر و عنکبوت و عنتر تا اندیشه

۱
اندیشه کهنه و نو وجود ندارد
چی وجود دارد؟

۲
انگور و انجیر و عنکبوت و عنتر کهنه و نو و یا پیر و برنا وجود دارد.

۳
انگور کهنه اسم هم دارد
اسمش چیست؟

۴
اندیشه حقیقی و باطل وجود دارد.

۵
اندیشه باطل فرم های متنوع آشکار و مستور و علمی نما دارد:
مثلا دروغ، خرافه ، جفنگ، لاطائلات

۶
مثال:
احترام به تفاوت افکار
جفنگ است و خرافه است و نشانه خریت است و خردستیزی است.
آسوسیال (ضد اجتماعی، ضد جامعه بشری) است.
کسب و کار لاشخورها و لومپن ها و لات ها ست.
از فضایل اخلاقی فئودال ها و بورژواها ست.

۷
مثال:
آخوندی می گوید:
زنان ناقص العقل اند.
ضعیفه اند.
ابلیس واره اند.
منبع فساد اند.

۸
حریف
گلوی دختری را که خواهر و یا همسر و فرزندش است
می برد
می گوید:
از ناموس طایفه باید دفاع کرد.

۹
به عوض احترام به این جور افکار (لاطائلات)
باید پارس کرد و پاچه درید.

گفتمش:
«زیبا ترین اوقات چیست؟»

گفت:
«اوقاتی که فرد قهرمان
صرف بیداری این و آن کند.»

۱۰
خرافه و خریت و دروغ را باید افشا کرد.
روشنگری باید کرد و نه ماستمالی

۱۱
مثال برای اندیشه حقیقی :
دو دو تا ۴ تا ست.
توانا بود هر که دانا بود.
به دانش دل پیر برنا بود.
میازار موری که دانه کش است
که بنیاد هستی به دانه خوش است.

۱۲
این اندیشه ها حقیقی اند.
اگرچه به نظر ساده لوحان
کهنه اند.

چرا و به چه دلیل؟

۱۳
معیار تعیین حقیقت و بطلان (صحت و سقم) اندیشه چیست؟

۱۴
معیار تعیین حقیقت و بطلان (صحت و سقم) اندیشه
تجربه است:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر چه در آن غش باشد.

۱۵
زادگاه اندیشه چیست؟
اندیشه چگونه تشکیل می شود؟

۱۶
زادگاه اندیشه هم تجربه (کار) است.
برو کار می کن
مگو:
«چیست کار؟»
که الله هر حرف و فکر است، کار

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر