۱۳۹۷ فروردین ۱۳, دوشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۱۱)


مائوئیسم

و

رسالت تاریخی طبقه کارگر

(نقد ایده ئولوژی بورژوایی)  



پروفسور دکتر  رولف ماکس

برگردان

شین میم شین
 
بخش اول
ماهیت ضد سوسیالیستی طرح مائوئیستی جامعه
ادامه


۹۹
·      این آماج ها در پیوند با نقشه های ناسیونالیستی ـ هژه مونیستی گروه مائو بوده اند که بنا بر آنها، چین می بایستی به مثابه اولین کشور، وارد کمونیسم شود.   

۱۰۰
·      سمتگیری مائوئیست ها، عبارت از این بود که با سطح توسعه موجود نیروهای مولده و روابط اجتماعی  و با نفی امکانات و الزامات واقعی به تشکیل عناصر معینی از ساختار اجتماعی کمونیسم نایل آیند.  

۱۰۱
·      این عناصر معین از ساختار اجتماعی کمونیسم را اما به طرز ارگانیکی از توسعه نیروهای مولده مادی جامعه استخراج نمی کردند. 

۱۰۲
·       این عناصر معین از ساختار اجتماعی کمونیسم را به طرز تصنعی  با سطح توسعه نازل حی و حاضر اقتصاد  و با سطح هنوز خام ساختار اجتماعی کشور در رابطه قرار می دادند.

۱۰۳
·      این آماجگزاری گروه مائو، آماجگزاری اوتوپیکی بود و صدمات اقتصادی و اجتماعی بزرگی بر پیشرفت کشور وارد ساخت.

۱۰۴



·      طرح های مائوئیستی موسوم به «جهش بزرگ به پیش» و «کمون های خلق» حاکی از مناسبات ایدئالیستی گروه مائو با نیروهای محرکه توسعه اجتماعی بودند. 

۱۰۵
·      این طرح های گروه مائو، مبتنی بر این تصور بود که  می توان با  پراتیک انسان ها به مثابه سوبژکت جامعه،   خودسرانه (بسته به میل و هوس و اراده) واقعیت جامعه را تغییر داد.

·      (ما اینجا شاهد انحرافات موسوم به سوبژکتیویسم و ولونتاریسم (اراده گرایی) در مائوئیسم هستیم.

·      یعنی شرایط اوبژکتیو جامعه مثلا سطح توسعه نیروهای مولده و مناسبات تولیدی متناسب با آن، نادیده گرفته می شوند.

·       نقش تعیین کننده در دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت در عرصه جامعه، از آن سوبژکت است.

·      ولی این به معنی هیچ انگاری اوبژکت نیست.

·      هیچ انگاری اوبژکت اصلا مجاز نیست.



·      نقش تعیین کننده در دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت در عرصه تئوری شناخت، اما برعکس، از آن اوبژکت شناخت است.

·      اینجا هم هرگز نباید سوبژکت شناخت هیچ و پوچ محسوب شود.

·      مترجم) 

۱۰۶
·      مائوئیسم، بدین طریق، به مطلق کردن فاکتور سوبژکتیو مبادرت می ورزد و آن را از وحدت سوبژکت و اوبژکت در روند تاریخ بدر می کشد و در مقابل شرایط مادی اوبژکتیو حیات اجتماعی قرار می دهد.  

·      (دیالک تیک سوبژکتیو و اوبژکتیو. مترجم)

۱۰۷
·      مطلق کردن فاکتور سوبژکتیو در رابطه با آن بود که در طرح های مائوئیستی موسوم به «جهش بزرگ به پیش» و «کمون های خلق»، ضمنا قوانین اجتماعی عام (قوانین ماتریالیسم تاریخی)، مثلا نقش تعیین کننده زیربنای اقتصادی  در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی و نقش تعیین کننده وجود اجتماعی در دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی انکار می شوند.

ادامه دارد.
 
-->

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر