۱۳۹۷ فروردین ۷, سه‌شنبه

کیفیت (۱)


پروفسور دکتر کامیلا وارنکه  
برگردان
شین میم شین


۱
·      کیفیت در واقع به معنی ترکیب و ساخت بکار می رود.

۲
·      کیفیت در زبان محاوره ای به عنوان معیاری برای ارزیابی چیزها بکار می رود:
·      کیفیت عالی، کیفیت نازل.

۳
·      کیفیت در اینگونه موارد، بیانگر مناسب بودن و یا نامناسب بودن چیزهای مصرفی (اغلب فراورده های کار انسانی) و یا خواص چیزها ست.

۴
·      کیفیت در فلسفه به معانی زیر به کار می رود:

الف

·      منظور از کیفیت اولا خواص ماهوی هر چیز است.

ب

·      منظور از کیفیت ثانیا کلیت هر سیستم است که با کیفیات منفرد در رابطه است.
·       کیفیا تمنفردی که هویت هر چیز را تعیین می کنند.

پ

·      از این رو، کیفیت کلی را می توان بطور کلی، به عنوان کیفیت ماهوی و یا کیفیت اصلی نامید و خواص ماهوی منفرد را در مقایسه با آن، کیفیت جزئی نام داد.

ت

·      ضمنا می توان از اجزاء، بخش ها و کیفیات منفرد آغاز کرد و کلیت خواص ماهوی هر چیز را بمثابه سیستمی از کیفیات تعریف نمود.

۵
·      چیزها ببرکت کیفیات منفرد خود که از خواص منفرد آنها نشئت می گیرند، از همدیگر متمایز می گردند.

۶
·      هر چیز ببرکت کیفیت کلی اش،  بمثابه چیز معینی نمودار می گردد.

۷
·      هر چیز ببرکت کیفیتش، ببرکت خاصیت ماهوی اش همان است که است.

۸
·      هر چیز ببرکت کیفیتش از چیزهای دیگر متمایز می شود.

۹
·      از آنجا که چیزها سیستمی از کیفیات را تشکیل می دهند، بمثابه سیستم، رفتار خاصی از خود نشان می دهند:

الف

·      کیفیات با خود شان بطور نسبی در هویت واحدی قرار دارند، یعنی خودمانند اند.

ب

·      کیفیات با هر تغییر پارامترهای شان، دچار تغییر ماهوی نمی شوند.

پ

·      بنابرین،  کیفیت، تعینی است که به چیزها، ثبات نسبی می بخشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر