جمعبندی
از
مسعود بهبودی
وارونه بینی ـ وارونه اندیشی ـ وارونه نمایی شعرا
تنها ماه،
با سکوت
سخن می گوید
(شاید چنین بوده: ماه / تنها / با سکوت سخن می گوید. این منطقی تر به نظر می رسد. چون ماه از این بابت تنها نیست.)
و خورشید
بی‌آنکه پلکی زند
نفس نفس زنان
سرتاسر آسمان را
می‌دود،
به دنبالش.
۱
زبان ماه را کسی داند که به دیالک تیک جزر و مد
گرفتار آید.
۲
ماه به هزار زبان در سخن است.
۳
از دریا نوردان دریا دل باید پرسید.
۴
فریب ظاهر مظلوم و معصوم ماه را نباید خورد.
۵
ماه
به زبان توفان ها در اقیانوس ها و دریا ها
در سخن است.
۶
به همین دلیل
اگر
خدای ناکرده
ماه نبود،
دریاها و اقیانوس ها به مرداب بدل می شدند.
۷
در آن صورت
حیات
در پهنه زمین
محال می گشت.
از اسد الله لاجوردی تا ابوبکر بغدادی
۱
اولا
مطمئنی که پزشک بود و نه جلاد جماران و یا عزرائیل جمکران؟
۲
پزشک
که
نمی تواند مرگ مادر را با چنین دقتی تعیین کند.
۳
پزشک که خر نیست تا به
غیبگویی از این نوع خطر کند.
۴
هم و غم پزشک نه نومید سازی بیمار بلکه تمدید مدت حیات او ست.
۵
چه بسا پزشکان که از مرگ بیماران جنون می گیرند.
۶
پزشکان در تاریخ فلسفه
اولین نمایندگان هومانیسم ماتریالیستی بوده اند و برای بهبود وضع زندگی پرولتاریا گام به عرصه اعتراض اجتماعی و انقلابی نهاده اند.
۷
در صفوف حزب بزرگ توده
پزشکان و جراحان برجسته ای رزمیده اند
زندان کشیده اند
و توسط شیخ و شاه تیرباران شده اند.
۸
ثانیا
پدر
در هر صورت
قصد دادن امید به همسر و همنوع داشته است.
۹
بالاخره روزی عشاق مادر بوده است و از یتیم گشتن فرزندش و تنهایی ناشی ازمرگ همسرش دلش به درد آمده است.
۱۰
ثالثا
اینکه پس از مرگ همسرش
ازدواج کرده
دال بر دروغگویی او نیست.
۱۱
اگر مادر هم جای او بود
به هر دلیلی
ازدواج می کرد.
۱۲
رابعا
ازدواج مرد ۵۰ ساله ای با دختر ۲۵ ساله ای که موجب سعادت آندو نمی شود.
۱۳
مرد در این صورت احساس ۷۵ سالگی می کند و عذاب می کشد.
۱۴
زن در این صورت اقناع نمی شود و جنون می گیرد
و خانه به جهنم مبدل می شود.
۱۵
کدام کیف خر؟
۱۶
تو کجایی تا شویم ما چاکرت ای بی خبر؟
اندکی اندر باب انعکاس
۱
این اداعای مبتنی بر بر نفهمیدن بوسه
خیال باطلی بیش نیست.
۲
انعکاس
خاصیت ماده است.
لنین
۳
مثلا انعکاس بید مجنون در آب استخر
رخدادی عینی است
و
نه دلبخواهی
۴
آدمیان به بخش اعظم انعکاسات وقوف پیدا نمی کنند.
۵
مثلا به اسرار پنهان در طرز نگاه همسر خود به همکارش
به ظاهر
پی نمی برند.
۶
این ولی فقط ظاهر قضیه است.
۷
مشاهده این طرز نگاه همسر به همکارش
انعکاسی را
پید می آورد.
۸
این نوع از انعکسااست عینی و خودپو (ناآگاهانه)
انعکاساتی اند که در اعماق ضمیر افراد ته نشین و تلنبار می شوند
و در عالم خواب
چه بسا
تفسیر و ترجمه می شوند و به وقوف می رسند.
۹
مهری، لبخندی، اخمی
حتی
از خاطر آدمیان
چه خرد و چه کلان
زدوده نمی شود.
۱۰
فریب ظاهر قضایا را
فقط بی خبران از تئوری انعکاس
ی خورند.
۱۱
تئوری انعکاس
یکی از مهم ترین تئوری ها در تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی است
و
امروزه استاد دانشگاهی در هلند روی این تئوری کار عرقریز می کند.
کرگدن های قصه گو و سگان پارس پرداز
۱
مؤلف این مطلب
خودش کرگدن است.
۲
البته کرگدن حواس پرتی است:
چون اول ادعا می کند که کرگدن میانه ای با فلسفه (خرد کل اندیش) ندارد
بعد ادعا می کند که فلسفه کرگدن ها همینه:
خدمت رایگان به خلایق
۳
کرگدن قصه گو
اما
نه کرگدن اصیل
بلکه
کرگدن قلابی است
۴
چون عاجز از درک دلیل کردوکار کرگدن است.
۵
دلیل حمایت حیوانات از کودکان
دلیلی غریزی ـ طبیعی ـ ژنه تیکی است
۶
چه بسا نوزادان شیرخوار که توسط جانوران مثلا گرگ ها تغذیه و بزرگ می شوند.
گرگ های مادر
حتی نوزادان شیرخوار مردم را می دزدند تا تغذیه کنند و بزرگ کنند.
۷
چه بسا شیران که از دریدن بچه اهوها پرهیز می کنند.
۸
چه بسا گاوان که به کودکان تشنه در خیابان و بیابان
بسان مادری شیر می دهند
۹
آنچه کرگدن قصه گو نمی داند
این است که میان نبات و حیوان و انسان تفاوتی وجود ندارد.
۱۰
مولانا بهتر از کرگدن قصه گو می دانست:
از جمادی مردم و نامی (نبات، گیاه) شدم
وز نما (نبات) مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم.
شادروان دهخدا
گویند:
مردی در امامزاده ای اختیار ادرارش را از کف داد ودر صحن امامزاده ادرار کرد.
مردم خشمگین شدند وبه سمت او هجوم بردند وخواستند که او را بکشند
مرد که هوش وفراستی بسیار داشت گفت:
ایهاالناس!
من قادر به ادرارکردن نبودم
امامزاده مرا شفا داد.
به یکباره
مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند
مردم ما اینگونه اند وبس
مردی در امامزاده ای اختیار ادرارش را از کف داد ودر صحن امامزاده ادرار کرد.
مردم خشمگین شدند وبه سمت او هجوم بردند وخواستند که او را بکشند
مرد که هوش وفراستی بسیار داشت گفت:
ایهاالناس!
من قادر به ادرارکردن نبودم
امامزاده مرا شفا داد.
به یکباره
مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند
مردم ما اینگونه اند وبس
هی
مش شادروان دهخدا
۱
شعور اجتماعی حاکم در هر جامعه
شعور اجتماعی طبقه حاکم بر آن جامعه است.
۲
خلایق
اما
بسان تو
خیال می کنند که شعور فردی خودشان است.
۳
توده
دیری است که سلب مفهوم و در نتیجه سلب شعور توده ای شده است.
۴
ترفند طبقه حاکمه
گروگان گرفتن واژه ها
تخلیه آنها از محتوای واقعی
پرکردن آنها با مفاهیم مطلوب خود
و
برگرداندن مجدد انها به توده بوده است.
۵
در نتیجه
توده با مفاهیم ضد توده ای
یعنی با مفاهیم طبقه حاکمه
« می اندیشد.»
۶
از دهاتی ها و دهخدا
چه پنهان
که
فونکسیون معماران روح هر جامعه
روحانیت با عمامه و بی عمامه
(مثلا شعرا، فقها، علما، وعاظ، مرثیه خوانان، فال بینان، خطاطان، نویسندگان و غیره)
تبلیغ خواه و ناخواه شعور اجتماعی (ایده ئولوژی) طبقه حاکمه است.
۷
معماران امام زاده ها
همان
معماران روح جامعه قبض روح شده
اند.
۸
امام زاده که از آسمان نازل نشده است.
مفهوم ناسیونال ـ نیهلیسم
مثلا
تحقیر ملت، ملت سازی، ناسیونالیسم و بی اعتنایی به مسائل ملی
یکی از مهمترین مفاهیم در حال حاضر است.
۱
روی این مفهوم اکتوئل مهم
باید کار تئوریکی عمیق عرقریزی صورت گیرد.
۲
درد و دریغ این است که
فقط طبقه حاکمه امپریایلستی نیست که
آب به آسیاب ناسیونال ـ نیهلیسم می ریزد
و
هر لاشخور فاشیست و فوندامنتالیستی را ناسیونالیست جا می زند.
۳
خیلی ها به بهانه طرفداری از «انترناسیونالیسم» و «کوسموپولیتیسم (جهانوندی، جهانوطنی)»
آب به آسیاب طبقه حاکمه هار امپریالیستی می ریزند.
۴
بر مرزهای ملی تف می اندازند.
۵
دفاع از منافع ملی
و
حتی تمامیت ارضی
و حتی
مقابله با حمله امپریالیستی را تحقیر و محکوم می کنند.
۶
تشکیل ملت و ناسیونالیسم و ضمنا دفاع از تمامیت ارضی کشورهای مستقل را منفی و مخرب قلمداد می کنند.
۷
اما همزمان
اشرافیت فئودال تا مغز استخوان وابسته به امپریالیسم را نماینده ناسیون و ناسیونالیسم جا می زنند.
۸
روی این انواع متنوع ناسیونال ـ نیهلیسم باید مشخصا و مورد به مورد کار کرد.
۹
چه
بسا پانیسم کثافت خود را به عنوان ناسیونالیسم قالب میکند و جنگ چه بسا
زرگری میان پانیسم های خونخوار و خونریز مختلف شعله ور می شود.
۱۰
تا دل تان بخواهد
عداوت پانیستی به عنوان عداوت ملی جا زده می شود.
دلایل نفرت پایینی ها نسبت به به پایین تری ها
۱
راندن ذلیلان از دور و بر خود
در همه جا و همیشه
دلایل مادی و پسیکولوژیکی و اتیکی و استه تیکی و اعتباری دارد.
۲
دیالک تیک غریبی در متر و پول ها حاکم است که
خوارج مهاجر را کلافه می کند:
الف
خوارج بینوا
اگر شیک بپوشند و از فروشگاه ها درست و حسابی خرید کنند،
متر و پولی ها
غر می زنند که دولت به زباله های خارجی پول می دهد و داخلی ها در فقر و ریاضت به سر می برند.
پس زنده باد فاشیسم
پس فرشیبن
(برانید و به ممالک خودشان برگردانید)
ب
اگر خوارج کفش کهنه و لباس دمده بپوشند،
غر می زنند که این زباله های خارجی
آبروی متر و پول ها را می برند
و سیمای مرفه شهرها را تخریب می کنند.
۳
گاهی زندگی
دشوارتر از مرگ است.
۴
عمله مش دونالد
متنفر از بی خانمانان و لومپن پرولتاریا ست.
۵
این نفرت نسبت به پایین
اولا به دلیل حسرت به بالا ست.
۶
عمله مش دونالد
عمله ای بیگانه با خویش است.
۷
عمله ای
بی خبر از شعور طبقاتی خاص خویش است.
۸
محروم از نعمت ایده ئولوژی پرولتری (مارکسیسم ـ لنیینسم) است.
۹
فریفته ایده ئولوژی امپریالیستی است.
یعنی خرتر از خر است.
با پوزش از خر که خر نیست.
۱۰
او نمی داند که دلیل بی خانمانی بیخانمانان
انباشت انبوه سرمایه در بالایی ها ست
(در اعضای طبقه حاکمه است)
۱۱
دیگر دلیل نفرت او از بی خانمانان
دلیلی پسیکولوژیکی ـ اجتماعی است:
عمله مش دونالد
هراس از ان دارد که بیکار شود، سقوط کند و به روز همان بی خانمان بیفتد.
۱۲
یعنی از فردای مهیب عنقریب خود متنفر است.
۱۳
دلیل انتخاب میلیاردر ها به عنوان رئیس جمهور و ولی فقیه و رهبر و سرور
در
همین حسرت عمله های گرفتار در دام ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه است:
اندیشیدن در استیل دشمنان پرولتاریا (عمله ها) ست.
۱۴
دلیل دیگر راندن بی خانمانان
استه تیکی است:
فروشگاهی که توسط خیل گدایان محاصره شده
سکسی به نظر نمی رسد و مشتری ربا نیست.
۱۵
به همین دلیل
این عمل عمله مش دونالد
به دلایل دلاری است.
هراس از این دارد که مشتری به سبب حضور بی خانمان ها به دکه رقیب برود و از انجا بخرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر