پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
امیر حسین آریان پور
به
امیر حسین آریان پور
پیشرفت
۱
·
پیشرفت، مقوله فلسفی ـ سوسیولوژیکی جنبه معینی از روند عینی
توسعه است که بیانگر صعود از پله نازل به پله عالی است.
۲
·
بنیان تئوریکی مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی پیشرفت،
قانونمندی عامی است که به واسطه ماتریالیسم تاریخی توسعه داده شده است.
·
بنا بر این قانونمندی عام، جامعه بشری همیشه از پله نازل به
پله عالی تر، توسعه و تکامل می یابد.
۳
·
هر نظام اجتماعی نسبت به نظام اجتماعی قبلی، پیشرفتی است.
·
(جامعه برده داری نسبت به کمون اولیه پیشرفتی است.
·
جامعه فئودالی نسبت به جامعه برده داری پیشرفتی است.
·
جامعه سرمایه داری نسبت به جامعه فئودالی پیشرفتی است.
·
جامعه سوسیالیستی نسبت به جامعه سرمایه درای پیشرفتی است.
مترجم)
۴
·
مسئله تعیین کننده برای درک و توضیح علمی پیشرفت اجتماعی، تجزیه
و تحلیل به طور علمی استدلال و اثبات شده ی معیار عینی پیشرفت است.
۵
·
در ماتریالیسم تاریخی اثبات می شود که تولید مادی هر جامعه،
حوزه اصلی جامعه است که تعیین کننده ی کلیه عرصه های دیگر حیاتی اجتماعی، در تحلیل
نهایی است.
۶
·
همین حوزه اصلی حیات اجتماعی، حاوی معیار تعیین کننده برای پیشرفت
اجتماعی است.
۷
·
معاییر (معیار های) بنیادی برای پیشرفت، عبارتند از سطح
توسعه و تکامل معین نیروهای مولده و شرایط توسعه نیروهای مولده، یعنی مناسبات
تولیدی.
·
مراجعه کنید به شیوه تولید، نیروهای مولده، مناسبات تولیدی،
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۸
·
تنها پس از توسعه و تدوین مفاهیم نیروهای مولده، مناسبات
تولیدی و فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی توسط مارکس و انگلس، امکان آن پدید آمده است
که پیشرفت اجتماعی به مثابه روندی قانونمند درک شود و توضیح داده شود.
۹
·
انسان مهم ترین نیروی مولد است.
۱۰
·
انسان در کار که همیشه کار اجتماعی است (یعنی همیشه خصلت
اجتماعی دارد)، برای جذب و دفع با طبیعت، مواد مادی لازم برای حیات خود را تولید می
کند.
۱۱
·
انسان در روند کار، خود را، استعدادهای خود را، معارف
(معرفت ها، شناخت های) خود را و لیاقت های خود را گسترش می دهد (وسعت می بخشد.)
۱۲
·
حاکمیت (سلطه و سیطره و غلبه) دم افزون انسان بر طبیعت،
شکوفایی شخصیت انسانی هر فرد زحمتکش و مولد، تشکیل روابط اجتماعی و نهاد های
اجتماعی و تحت حاکمیت خویش قرار دادن آنها در کار است.
۱۳
·
برای اینکه کار و
هستی انسانی به طور کلی، همیشه هستی اجتماعی با روابط اجتماعی بیشماری است.
۱۴
·
یکی از مهم ترین روابط از مجموعه روابط اجتماعی انسان ها،
روابط آنها در تولید است.
·
قبل از همه، مناسبات مالکیت بر مهم ترین وسایل تولید است که
در تحلیل نهایی، نقش تعیین کننده به عهده دارند.
۱۵
·
از مناسبات تولیدی، طبقات اجتماعی معین، روابط طبقاتی و
مناسبات حکومتی (قدرت) سر برمی کشند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر