پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ
بخش سوم
مکان تاریخی فلسفه
فرانسیس بیکن
فرانسیس بیکن
(۱۵۶۱ ـ ۱۶۲۶)
قسمت سوم
ادامه
۱۸
·
صرفنظر از اینکه، ارزیابی بیکن بر اساس طرز تفکر مکانیستی ـ
مته متیکی و فلسفه همسو با این طرز تفکرش، به عنوان گشتاور (ممان) شناخت بشری،
یعنی به عنوان مرحله گذار شناخت بشری قلمداد نمی شود، ضمنا به مطلق کردن تفکر
مکانیستی ـ مته متیکی منجر می شود.
·
در نتیجه به فقیر تر کردن فلسفه بیکن می انجامد.
·
آن سان که فلسفه بیکن پیشاپیش به سطح تئوری شناخت، ضمنا به
سطح نوع کاملا معینی از تئوری شناخت تقلیل داده می شود.
۱۹
· نقطه قوت بیکن بیشک در
عرصه معرفتی ـ نظری (عرصه مبتنی بر تئوری شناخت) به معنی محدود کلمه نبوده است.
· بیکن اما در عرصه دیگری
قوی بوده است و هر تئوری شناخت دلش از خدا می خواهد که واقعا آن باشد:
· بیکن در عرصه نقد ایده
ئولوژی قوی بوده است.
۲۰
· بیکن با تعلیمات ایدول
(مراجع، سرمشق ها) در اثرش تحت عنوان «ارغنون نو»، پیشفرم نقد ایده ئولوژی را پدید
می آورد.
۲۱
· ما عمدا از پیشفرم نقد
ایده ئولوژی سخن می گوییم.
۲۲
· برای اینکه بیکن در این
اثرش به رابطه وجود اجتماعی و شعور اجتماعی نمی پردازد.
· بلکه به تأثیرات منفی مخرب
مفاهیم، پیشداوری ها، متد های غلط کهنه و فرتوت در عرصه طبیعت پژوهی می
پردازد.
· مراجعه کنید به دیالک تیک
وجود اجتماعی و شعور اجتماعی در ترانمای دایرة المعراف روشنگری
۲۳
· کسیرر به درستی تعلیمان
ایدول بیکن را «پاتولوژی تصور و قضاوت» می نامد.
· (کسیرر، «مسئله شناخت»،
جلد ۲، ص ۷)
· (پاتولوژی و یا آسیب شناسی
رشته ای در علم پزشکی است که به علل ریشه ای بیماری ها را می پردازد.
· مترجم)
۲۴
· بیکن بدین طریق به افشاندن
بذرهای فکری ئی کمر بر می بندد که در ایام تدارک انقلاب بورژوایی فرانسه مثمر ثمر
می شوند.
۲۵
· ثمرات بذرهای فکری بیکن را
قبل از همه هلوه تیوس و هولباخ به خدمت می گیرند و آنها را از عرصه طبیعت پژوهی
(بیکن) به عرصه تئوری اجتماعی منتقل می کنند.
۲۶
· اگر تعلیمات ایدول بیکن را
در پیوند با فرم بعدی اش و در پیوند با اثرات سیاسی اش در دوره تدارک انقلاب
بورژوایی فرانسه ببینیم، هسته اصلی «ارغنون نو» نمودار می گردد که در بخش اول این
اثر ته نشین شده است.
۲۷
· اینکه اهمیت واقعی تعلیمات
ایدول بیکن علیرغم تبیین متعالی محتوای خود در ادبیات، درست ارزیابی نشده، دلیلش
علاوه بر مطلق کردن طرز تفکر مکانیستی ـ مته متیکی بیکن، در وهله اول، جهان بینانه
بوده است.
· (فرانسیس بیکن ماتریالیست
بوده است. مترجم)
۲۸
· تعلیمات ایدول (مراجع)
بیکن وسیله (جنگ افزار) ارجمندی در دست بورژوازی جوان در مبارزه بر ضد نهادهای
سیاسی و کلیسایی دولت فئودالی ـ استبدادی بوده است.
۲۹
· البته، فقط بورژوازی
نوخاسته ترقی طلب آغازین بود که از آن به عنوان وسیله مبارزه ایده ئولوژیکی بر ضد
قوای فئودالی ـ استبدادی ـ روحانی بهره بر گرفت.
۳۰
· بعد ها بورژوازی به مثابه
طبقه حاکمه، به محض جبهه گیری بر ضد پرولتاریا، این وسیله مبارزه ایده ئولوژیکی را
دور انداخت.
· (به وحدت با اشرافیت
فئودالی ـ استبدادی ـ روحانی رسید. مترجم)
· آن سان که کمترین علاقه ای
حتی به پژوهش بورژوایی ـ– تاریخی تعلیمات ایدول بیکن نشان نداد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر