پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ
بررسی تاریخ توسعه ی فلسفه کلاسیک
بورژوائی
بخش دوم
سر آغاز تفکر کلاسیک بورژوائی
در
فلسفه نیکولاس کوزانوس
ادامه
قسمت دوم
ادامه
۲۲
·
معنی چنین تفسیری معلوم است:
·
پرهیز از افشای علل واقعی «سرگردانی، بیکسی و بی پناهی»
انسان بورژوایی تحت شرایط امپریالیسم و دعوت به صرفنظر از هر مبارزه بر ضد فساد
نظام اجتماعی به لحاظ تاریخی فرتوت و نامعاصر.
۲۳
·
برای اینکه در قاموس یاسپرس، «آزادی در چارچوب متافیزیک
بزرگ قرن، اروپا و آسیا حرکت می کند، متافیزیکی که کوزانوس شاهد و ضمنا خالق آن بوده است.»
۲۴
·
عظمت واقعی فلسفه کوزانوس توسط یاسپرس مورد انکار قرار
می گیرد و ماندگاری بخشی کوزانوس در میراث فلسفی به مثابه نقطه آغازین تفسیر تعیین
می شود.
بخش دوم
قسمت سوم
۱
·
اندیشه «وحدت اضداد» با خطوط پانته ئیستی فلسفه کوزانوس در
پیوند است.
·
مراجعه کنید به پانته ئیسم (همه خدایی) در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
۲
·
مسئله پانته ئیست و یا ته ئیست بودن کوزانوس که از زمان
گلوسنر در ادبیات بورژوایی بکرات مورد بحث قرار گرفته، به معنی الترناتیوی بی ثمر
است.
·
(گلوسنر، «نیکولاس و ماریوس نیزولیوس»، ۱۸۹۱)
۳
·
با توجه به آثار کوزانوس نمی توان
به این مسئله جواب روشن داد.
۴
·
قبل از همه به این دلیل که راه حل
این مسئله در جهتی است که توسط اسپینوزا مردود دانسته شده است
۵
·
در آثار کوزانوس هم در زمینه گرایش
پانته ئیستی او دلایلی هست و هم در زمینه گرایش ته ئیستی اش.
۶
·
کوزانوس در هیچ یک از این دو گرایش
پیگیر نبوده است.
۷
·
البته نباید فراموش کرد که کوزانوس
بدون حرکت از نقطه آغازین پانته ئیستی
هرگز نمی توانست به اندیشه «وحدت اضداد» برسد.
۸
·
مسئله پیچیده تر از آن است که
قاعدتا تصور می شود.
۹
·
با اعلام اینکه کوزانوس و هگل با
تعیین رابطه پایان پذیر و پایان ناپذیر «کل کلیشه بحث ته ئیسم و پانته ئیسم را پشت
سر گذاشته اند »، آن سان که متسکله ادعا می
کند، نمی توان از دشورای های این مسئله شانه خالی کرد.
·
(متسکله، ایضا همانجا، ص ۲۵۶)
۱۰
·
مسائل به این سادگی ها نیستند.
۱۱
·
برای اینکه هگل، تفکر (اندیشه،
خدا) و وجود (جهان) را چنان قاطع و پیگیر یکسان قلمداد می کرد که فقط از موضع ضد
ته ئیستی یعنی از موضع ماتریالیستی ـ پانته ئیستی، مثلا در فلسفه جوردانو برونو و
اسپینوزا یافت می شود.
۱۲
·
از سوی دیگر، برگشت مستمر کوزانوس به دیونیسیوس اره
ئوپاگیتا دال بر تحت تأثیر عرفان آلمانی قرار داشتن کوزانوس و نهایتا تحت تأثیر درک
های موازی در آثار کاردانوس، جوردانو برونو، پارسلسوس و ژاکوب بومه دال بر وجود گشتاورهای پانته ئیستی در فلسفه او
هستند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر