پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین میم شین
ت
تئوری کردوکار فویرباخ
۱
·
فویرباخ نیز نتوانست راه حلی برای
مسئله کردوکار بیابد.
۲
·
او با یکسان انگاری ایدئالیستی سوبژکت و ابژکت به مخالفت برخاست و انسان را به
عنوان موجود حسی و شیئی تلقی کرد که رو در روی طبیعت
مادی ایستاده است.
·
اما رابطه سوبژکت و ابژکت را در تماشا و مشاهده (انفعال،
پاسیویته) خلاصه می کرد و روابط میان انسان ها را در رابطه مبتنی بر احساس میان
«من» و «تو».
۳
·
اینجا ست که انتقاد مارکس و
انگلس از فویرباخ وارد عمل می
شود:
·
او نتوانست «جهان حسی را به مثابه مجموعه کردوکار زنده و جاندار حسی افراد درک کند.»
۴
·
او نتوانست «جهان حسی را به مثابه مجموعه کردوکار زنده و
حسی افراد، که موجد آن اند، درک کند.»
۵
·
و لذا او هرگز«به انسان های واقعا موجود و فعال» نرسید و اهمیت «کردوکار انقلابی و عملی
ـ انتقادی را در نیافت.
۶
·
آنجا که ماتریالیست
کمونیست شرایط و ضرورت تحول
عملی صنعت و مناسبات اجتماعی را می بیند، فویرباخ
درست همانجا خود را به منجلاب ایدئالیسم پرتاب
می کند.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۴۴)
۲۰
·
نظریات ماقبل مارکسیستی از کردوکار
حاوی عیوب اصلی مشروط بهم زیر بوده اند:
الف
·
آنها به بررسی انگیزه و جنبه روحی کردوکار بسنده می کردند، که موجب محدودیت فکری آنها می شد.
ب
·
آنها کردوکار
را به عنوان روند حیاتی ـ اجتماعی بطور مادی تعین یافته در مرحله توسعه تاریخی
مربوطه نمی دانستند.
پ
·
آنها تنها کردوکار
سوبژکت های منفرد را در نظر می گرفتند.
ت
·
آنها از درک کردوکار
مبتنی بر تولید و بازتولید عاجز بودند.
ث
·
آنها به نقش کردوکار
انقلابی توده های مردم و طبقات اجتماعی واقف نبودند.
۲۱
·
علاوه بر معایب یاد شده در رابطه با مسئله کردوکار باید به پایگاه
آنتاگونیستی تنگ، کوته بینانه و بلحاظ تاریخی محدودی اشاره کرد که بر روی
آن جامعه سرمایه داری نیروهای مولده انسانی را دستخوش انقلاب می سازد و
شعاع عمل اجتماعی خود را وسعت می بخشد.
۲۲
·
حل فلسفی ـ نظری مسئله کردوکار
تنها بر بنیان جنبش طبقاتی ـ انقلابی پرولتاریا و تحول سوسیالیستی جهان امکان پذیر
می گردد که به توسعه همه جانبه و برنامه ریزی شده کلیه نیروهای مولده افراد و
جامعه منجر می شود.
۲۳
·
پیش شرط حل مسئله کردوکار،
تشکیل تئوری ماتریالیستی جامعه و تاریخ بوده است.
۲۴
·
تحول پرولتری ـ انقلابی فلسفه و تئوری جامعه در رابطه با
مسئله کردوکار ـ قبل از همه ـ با
انتشار «رساله های اقتصادی ـ فلسفی» و « تزهائی راجع به فویرباخ» توسط مارکس
آغاز می شود.
۲۵
·
مارکسیسم ـ لنینیسم نشان می دهد که کردوکار انسانی ـ کردوکار عملی، نظری و
ایدئولوژیکی ـ پایه و اساس، ملاک، نیروی محرکه و پیوند تاریخی خود را در تحلیل
نهائی در کردوکار اجتماعی مادی و شیئی انسان ها
دارد.
۲۶
·
کردوکار، مجموعه روند حیاتی اجتماعی ـ
مادی انسان ها را شامل می شود که طی آن افراد بشری با عمل آگاهانه و هدفمند خود،
شرایط حیاتی طبیعی و اجتماعی خود را تغییر می دهند و با چند و چون آن آشنا می
شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر