۱۳۹۶ دی ۱۶, شنبه

سیری در لاطائلات آرش سرکوهی (۱)


تضاد و تنش میان دموکراسی و حقوق بشر 
از 
نگاه هابرماس
آرش سرکوهی

ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطانپور


۱
  حقوق بشر 
مجموعه حق‌های سلب ناشدنی است
 که همه انسان ها، به دلیل انسان بودن، از آن‌ها برخوردار اند.


۲
  مشروعیت رأی اکثریت در انتخابات آزاد 
از 
مهم‌ترین مؤلفه‌ های دموکراسی است.


۳
هنگامی که بین این دو هنجار تضاد افتد،
چه باید کرد؟

آيا می توان به اتکاء رأی اکثریت در انتخابات آزاد و منصفانه 
قوانینی متضاد با اعلامیه حقوق بشر 
وضع کرد؟

و 
اگر اکثریت شهروندان یک کشو‍ر 
در انتخاباتی آزاد 
چون انتخابات اوائل دهه ۳۰ قرن ببستم در آلمان، 
که
 به 
حکومت نازی‌ های منجر شد، 
یا 
همه پرسی سال ۱۳۵۸ در ایران 
که
 به
تصویب قانون اساسی 
منجر شد 
که 
بندهای مهمی از اعلامیه حقوق بشر را نقض می‌کند، 
چه باید کرد؟

دموکراسی مهم تر است یا حقوق بشر؟

آیا 
انتخاباتی 
را 
که
 به
 نقض حقوق بشر 
بیانجامد 
می‌ توان دموکراتیک، مشروع و معتبر دانست؟

اگر نه
 مشروعیت و نتایج چنین انتخاباتی 
را 
با 
ارجاع به کدام ارزش‌ ها و معیارها 
می‌ توان نپذیرفت؟

ما
برای آشنایی 
با 
جهان بینی آرش سرکوهی 
و
جنبش سکولار دموکراسی ایران
روی همین سؤالات او
درنگ می کنیم.
۱
  حقوق بشر 
مجموعه حق‌ های سلب ناشدنی است
 که همه انسان ها، به دلیل انسان بودن، از آن‌ ها برخوردار اند.
 
این «تعریف» آرش سرکوهی
از
حقوق بشر
از 
سر تا پا
ساده لوحانه و عوام فریبانه
 است:
الف
ایراد اول این «تعریف»
این است
که 
 آرش سرکوهی
دیالک تیک ماده ـ زمان ـ مکان
را
نادیده می گیرد.
حقوق بشر
بدین طریق
چیزی ماورای زمانی و ماورای مکانی 
جا زده می شود.


ب
ایراد دوم این «تعریف» آرش سرکوهی
این است
که
او
حقوق بشر
را
سلب تاریخیت 
 می کند.
حقوق بشر
در
زیر قلم او
به صورت چیزی ماورای تاریخی جلوه گر می شود.
حقوق بشر
و
هر چیز دیگر
اما
روزی روزگاری تشکیل شده، 
رشد و توسعه یافته، 
چه بسا  
تحریف وتخریب شده است.
پ
ایراد سوم این «تعریف» آرش سرکوهی 
این است
که
او
حقوق بشر
را
بی اعتنا به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی حاکم
مورد بحث قرار می دهد.
آرش سرکوهی
چنان وانمود می کند
که
انگار
حقوق بشر
چیز ثابت همیشه همان ماورای فرماسیونی است.
یعنی
مثلا
در 
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی 
همان است 
که
 در 
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری 
و 
در
فرمسایون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیستی
 است.
ت
ایراد چهارم این «تعریف» آرش سرکوهی 
این است
که
او
حقوق بشر
را
چیزی ماورای طبقاتی
جا می زند.


از 
دید آرش سرکوهی
چند و چون حقوق بشر
کمترین ربطی به طبقه حاکمه ندارد.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر