حقوق اولیه (حقوق بشر) (۴)

 

پروفسور دکتر هرمان کلنر

برگردان

شین میم شین

 

۱۰

·      قلمداد کردن حقوق شهروندی بورژوائی بمثابه حقوق بشر کوشش عام بورژوازی را در زمینه جا زدن منافع طبقاتی خاص خود به مثابه منافع مشترک همه انسان ها منعکس می کند.

۱۱

·      «انسانی جا زدن» حقوق شهروندی ـ دولتی به معنی برسمیت شناسی ظاهری تفکیک قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی است که از طریق تقدیس حوایج مادی جامه عرفانی دربرمی کند.

۱۲

·      تولید کاپیتالیستی گسترش یافته به نیروهای کار نیاز داشت، نیروهای کاری که اختیارشان دست خودشان باشد.

۱۳

·      به عبارت دیگر، تولید کاپیتالیستی گسترش یافته به طرف مبادله نیروی کار به ازای پول (به فروشنده ی کالای نیروی کار) نیاز داشت.

۱۴

·      حقوق نیروهای کار ـ اما ـ  نه از منشاء طبقاتی شان، بلکه از  تعلق شان به جامعه بورژوائی و به دولتی که این جامعه را تضمین می کرد، نشئت می گرفت.

۱۵

·      حقوق اولیه به همین دلیل، نه حقوق طبقاتی، بلکه حقوق شهروندی بوده اند.

۱۶

·      بورژوازی پس از تسخیر بازار داخلی، در صدد تسخیر بازار خارجی نیز برمی آید.

۱۷

·      چون بورژوازی در این بازار خارجی شرایط بهره وری سرمایه را می جوید که با شرایط بازار داخلی انطباق داشته باشند، وابستگان طبقاتی به درجه شهروند دولت ارتقا یافته را ـ همزمان ـ به مثابه اشخاص «طبیعی» برسمیت می شناسد.

۱۸

·      از این رو ست که بخشی از حقوق شهروندی خصلت حقوق جهانوندی دارند، یعنی حقوق بشر هستند.

۱۹

·      لیست های حقوق اولیه ـ بدین طریق ـ توجیه و استتار سیستم سیاسی سرمایه داری مبتنی بر رقابت بوده اند که دعوی ابدی بودن داشته اند.

ادامه دارد.