۱۳۹۶ آذر ۳, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۵۴)

 
جمعبندی
 از 
مسعود بهبودی


اندکی اندر باب پوتین و نئوفاشیسم

۱
ماری لوپن نماینده نئوفاشیسم در فرانسه است.

۲
در انتخاابت چند ماه قبل
هیچکس حاضر به حمایت از او و حزبش نشد.

۲
پوتین ۲۰ میلیون یورو کمک مالی کرد و حتی به روسیه دعوت کرد و جام به جامش زد.

۳
ترامپ با حمایت پوتین روی کار آمده است.

۴
آ اف دی
حزب فاشیستی آلمان است
و علنا و رسما
تحت حمایت همه جانبه دار و دسته پوتین است.

۵
همه جریانات فاشیستی اروپای شرقی و غربی تحت حمایت پوتین اند.

۶
تو حالا هی عکس کشتی پوتین را بزن و هارت و پورت کن

۷
ما
از خریت مرده ایم
سگ گشته ایم
 
 
سلمان رشدی

شاید هیچ انسانی به اندازه ی محمد از خدا برای توجیه
اعمالش مایه نگذاشته باشد.
کنیز و برده جنسی گرفت، زنبارگی پیشه کرد و چند زنی برای مرد را باب کرد و با کودکی ٩ ساله همبستر شد.
خون غیر مسلمان را حلال خواند و زنان شان را غنیمت شمرد و به راهزنی و غارت پرداخت.
برای پیشبرد اهدافش وعده‌های دروغین داد و به جنگ و خونریزی همت بست (گماشت) و تخم کین و دشمنی بین پیروانش با ديگران را کاشت و این همه را بنام الله، بت دیروزی که تبدیل به خدای مکار و حیله گر و خشمگین و نامرئی جدیدی شده بود کرد و رکورد جدید و دست نیافتنی در خمیدن (پایمال سازی) حقیقت برای نسل بشر بجای گذاشت..

۱
سلمان رشدی اسم اصلی اش
سلمان لاشخور
است.

۲
لاشخور بی شعوری است
که
حتی وجبی پیشرفت نکرده است.

۳
به قول کریم در قرآنش
کر است و کور است و خر است.

۴
اولا
حضرت عیسی مسیح
حتی بنا بر فیلم های هالی وود
هر زنی را که رنگ و بویی داشته
در ملأ عام مورد سوء استفاده جنسی قرار داده است.

۵
چگونه می توان ذره ای مغز در کدوی کله داشت و حضرت محمد را ابه اتهام داشتن رابطه جنسی با کنیزش سرزنش کرد و حضرت عیسی را مسکوت گذاشت؟

۶
تحلیل شخصیت ها و گرایش ها
باید عینی باشد تا علمی باشد.

۷
ذکر معایب کسی باید با ذکر محاسن او همراه باشد و ضمنا در چارچوب زمانی و مکانی و تاریخی و فرماسیونی ریشه یابی شود.

۸
قبل از اسلام
امپراطوی برده داری روم در اروپا وجود داشته که حتی همشهری های سلمان لاشخور در عن ـ گلستان را برده می کرد و با دختران و کودکان برده بد ترین رفتارها را می کرد.

۹
سلمان کور و کر و خر می تواند فیلم هالی وودی اسپارتاکوس را ببیند و آدم شود.

۱۰
علاوه بر این اسلام به زنده بگور سازی نوزادان دختر پایان داده است.
این خدمت بزرگ اسلام به نیمه دیگر جامعه بوده است.

۱۱
اسلام در جامعه برده داری در آن زمان
دینی فمینیستی بوده است
در اسلام هنوز هم گشتاورهای فمینیستی جدی وجود دارد.

۱۲
ضمنا نباید سلمان خر فراموش کند که
آیین محمد ۱۴۰۰ سال قبل بوده است.
در آن زمان
اجداد سلمان خر در جنگل های اروپا عرعر می کردند

۱۳
سلمان حضرت محمد را ۱۴۰۰ سال می بیند و به توپ انتقاد می بندد
ولی
اجامر امپریالیستی در اروپا و امریکا را در حال حاضر در دهه دوم قرن ۲۱
نمی بیند که کودکان مردم را از پسر تا دختر
هزار هزار
جنده می کنند
به عملیات تهوع آور جنسی وامی دارند
فیلم برمی دارند
پلی بوی راه می اندازند
و و میلیاردها دلار به جیب می زنند.

۱۴
سناتورهای امریکایی
دختران دبستانی همدیگر را حتی آبستن می کنند
چه رسد به دختران مردم.

۱۵
رؤسای جمهور یانکی و بانکی و مانکی یا جاکش اند و جنده پروری می کنند و یا عیاش اند و دختر بازی و سکره تر بازی می کنند.

۱۶
کندی با مرلین مونرو
کلبه تین با منشی اش
ترامپ با مدل های شرقی و غربی اش
سران سرمایه در صنعت فیلم با هنرپیشه های نر و زن (می تو)

۱۷
تو کجایی تا شود خر چاکرت ای بی خبر؟
 
 
شعری ستایش انگیز از از ستایش

چشمهايت را نبند
تا تن به آفتاب بسپارم و به سرزمين بى غروب هجرت كنم.

(نگاه چشمان حریف به تابش خورشید (آفتاب) و چشمان حریف به دیار بی غروب تشبیه شده است.)

دست هايت را به من بده
كه سبز بمانم و ريشه (دوانده؟) در ديار هميشه بهار، از نو جوانه كنم (زنم؟)
(این بند شعر تحت تأثیر شعر معروفی از مادر ما ست که روح اندیشناک ما ست:
دست هایم را در باغچه می کارم.
سبز خواهم شد
می دانم)
(ستایش برای سبز ماندن به دست های همیشه سبز حریف نیاز دارد
دست های حریف به عنوان دیار همیشه بهار تصور و تصویر می شوند.
خوقراموشی مبتنی بر دگرپرستی
خودباوری در آغوش دستان حریف
دروغ خوشایند
الشعراء کذاب
مش کریم فی القران الکریم)

شيرين بخند
مي خواهم با طلوع برقصم و رنگين كمانى از برگ ها بپا كنم.

(خنده حریف به طلوع آفتاب تشبیه شده و فرم یابی دگرگونه برگ های خزان تحت تأثیر رقص ستایش به رنگین کمان.
این تصور و تصویر شاعرانه فوق العاده زیبا ست.
شاید احدی قبل از ستایش چنین تصور و تصویری نداشته باشد.
نوآوری ستایش انگیز ستایش)

آرام مى نشينى
مرا به نام مى خوانى
و از دوستى دست ها در خزان مى گويى

(این بند شعر تحت تأثیر شعری از مشد احمد شاملو ست.
شاملو متنفر از احمد است.
و به شرطی از احمد خوشش می آید که آن را از زبان آیدا بشنود.
دلیل این خوش آمدن
پسیکولوژیکی است.
آدم ها بدین طریق خود را کسی احساس می کنند.
دیل کارنگی
عوام فریب امریکایی
به همین دلیل
برای دوست یابی
تکرار مکرر اسم کوچک حریف را توصیه می کند.

آدمیان بدین طریق
شاید به ایام طفولیت برمی گردند و مادر و پدر خود را به مثابه منادیان نام کوچک خود
به یاد می آورند و دل شان از شادی کودکانه لبریز می شود.)
 
 
اندکی اندر باب دیالک تیک درد و درمان

دردی است
غیر مردن،
آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم:
«این درد را دوا کن»؟

هی مولای خردستیزان

۱
اولا
درد بی درمانی
وجود ندارد.

۲
آدم که جای خود دارد
حتی نباتات و جانوران
برای هر دردی درمانی دارند.

۳
مثال
مورچه ها
برای چی برگ بری و برگبری و برگ نگهداری پیشه کرده اند؟

۴
مورچه ها که نیای ما هستند
از طریق بریدن و بردن و انبار و تلنبار کردن برگ
قارچ پروری پیشه کرده اند.

مورچه ها مولد قارچ اند.

۵
مورچه ها برگ خوار که نیستند.
قارچ خوار اند.

۶
قارچ اما می تواند مورد هجوم قارچ های شیمل قرار گیرد و نابود شود.

۷
نان سفره تو هم
چه بسا کپک می زند
شیمل می گیرد و بوی تعفن می دهد.

۸
دردی که به نظر مولای خردستیزان بی درمان است
از دید مورچه های خردگرا
درمان دارد و
درمان پذیر است.

۹
فقط باید درمان درد را پیدا و درد را درمان کرد.

۱۰
مورچه ها
که خردمندتر از مولاها هستند
از همان قارچی که می پرورند و می خورند،
آنتی بیوتیک استخراج می کنند
که
هم
برای مبارزه بر ضد قارچ های شیمل مؤثر است
و
هم
برای ضد عفونی کردن لانه غول آسای تو در توی مورچه ها
و
هم برای ضد عفونی کردن کودکان و مادران.

۱۱
مرگ
خود
دردی است
و
درد
که
نمی تواند درمان دردی باشد.

۱۲
درمان جا زدن درد
نشانه خریت و خردستیزی است.

۱۳
درد مرگ حتی درمان دارد.

۱۴
کار
چه کار مادی و چه کار فکری و هنری و علمی
درمان درد مرگ است.

۱۵
خود تو در آثار و اشعار و افکارت زنده ای

۱۶
مرده آن است که رد پایی ندارد.
 
 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر