قصر عرعر دوغان
فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)
عصیان
(۱۳۳۶)
(۱۳۳۶)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
از
مسعود بهبودی
قصر ها، دیوار ها شان مرمر مواج
تخت ها، بر پایه ها شان دانه ی الماس
پرده ها چون بال هایی از حریر سبز
از فضا ها می ترواد عطر تند یاس
ما در اینجا خاک پای باده و معشوق
نام مان میخوارگان رانده ی رسوا
تو در آن دنیا می و معشوق می بخشی
مؤمنان بیگناه پارسا خو را
آن گناه تلخ و سوزانی که در راهش
جان ما را شوق وصلی و شتابی بود
در بهشتت ناگهان نام دگر بگرفت
در بهشتت بار الها خود ثوابی بود
۱
قصر ها، دیوار ها شان مرمر مواج
تخت ها، بر پایه ها شان دانه ی الماس
پرده ها چون بال هایی از حریر سبز
از فضا ها می ترواد عطر تند یاس
معنی تحت اللفظی:
یکی دیگر از نعمات بهشتی
قصرهایی اند
که
دیوارهای شان از مرمر مواج
و
پایه های تخت های شان از دانه های الماس
است.
پرده های شان بسان بال هایی از حریر سبز
و
فضای شان
مملو از عطر یاس
است.
این نعمت بهشتی موعود
حاکی از چیست؟
۲
قصر ها، دیوار ها شان مرمر مواج
تخت ها، بر پایه ها شان دانه ی الماس
پرده ها چون بال هایی از حریر سبز
از فضا ها می ترواد عطر تند یاس
این نعمت بهشتی موعود
از
معیارهای ارزشی فرمالیستی طبقه حاکمه ـ خدا
پرده برمی دارد.
طبقه حاکمه ـ خدا
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی اعضای طبقه حاکمه است
و
بسان اعضای طبقه حاکمه
ظاهر بین و ظاهر پرست است.
اگر معیارهای ارزشی توده ـ خدا و توده
با
معیارهای ارزشی طبقه حاکمه ـ خدا و اعضای طبقه حاکمه
مورد مقایسه قرار گیرند،
مسئله روشن می شود:
فقط کافی است
که
اتاق کار لنین و استالین و اریش هونکر
و
آرامگاه فیدل کاسترو
با
اتاق کار پوتین و ترامپ و مرکل و ماکرون
و
با
مقبره خمینی خاین
مورد مقایسه قرار گیرد:
الف
آرامگاه فیدل کاسترو
ب
مقبره خمینی خاین
پ
ت
۳
قصر ها، دیوار ها شان مرمر مواج
تخت ها، بر پایه ها شان دانه ی الماس
پرده ها چون بال هایی از حریر سبز
از فضا ها می ترواد عطر تند یاس
این
نعمات نسیه و وعده های سر خرمن طبقه حاکمه ـ خدا
ضمنا
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی نعمات نقد و حی و حاضر اعضای طبقه حاکمه اند.
أنچه
را
که
اعضای طبقه حاکمه در دنیا دارد،
طبقه حاکمه ـ خدا
وعده دادن همان
را
به توده می دهد.
این
اما
به چه معنی است؟
۴
این ترفند طبقه حاکمه ـ خدا
به معنی وارونه سازی دیالک تیک معیشتی توده و طبقه حاکمه است:
طبقه حاکمه ـ خدا
به توده محروم از همه چیز مادی و روحی و روانی در دنیا
وعده واهی برخورداری از نعماتی را در عقبا
می دهد
که
اعضای طبقه حاکمه در دنیا از آنها برخوردارند.
این
عملا و عینا
به معنی دعوت توده
به
تحمل ذلت و ریاضت و صرفنظر از لذت و سعادت و راحت دنیوی
به
امید
برخورداری از آنها در جهان واهی دیگر است.
فروغ
طبقه حاکمه ـ خدا
را
در ابیات بعدی
به دلیل همین خردستیزی به چالش بینشی و فلسفی می کشد:
۴
ما در اینجا خاک پای باده و معشوق
نام مان میخوارگان رانده ی رسوا
تو در آن دنیا می و معشوق می بخشی
مؤمنان بیگناه پارسا خو را
معنی تحت اللفظی:
ما
که
در این دنیا به می و معشوق تمایل داریم،
بر پیشانی مان برچسب میخوارگان رسوای مطرود از درگاه خدا
زده می شود.
تو
اما
در عقبا
همان می و معشوق منفور و مذموم در این دنیا را
به مؤمنین ارزانی می داری.
ژرف اندیشی فلسفی فروغ
در این طرز استدلال منطقی ستایش انگیز او آشکار می گردد:
فروغ
در این دو بیت
تبر انتقادی بر طرز تفکر ضد منطقی طبقه حاکمه ـ خدا
فرود می آورد:
اگر
می و معشوق
چیزهای بدی باشند،
باید هم در دنیا بد باشند
و
هم
در عقبا.
به همین دلیل نهی از می و معشوق در این دنیا
و
ارزانی داشتن همان می و معشوق آنهم به وفور در آن دنیا
ضد منطقی و ضد عقلی است.
۵
میخواری و عیاشی
واقعا
هم
منفی و مخرب اند.
یکی از نهی از منکرات مثبت اسلام
هم
همین است.
گستردن بساط عیش و نوش در بهشت،
اما
عملا
به معنی امر به منکرات است.
یکی از تناقضات منطقی بیشمار
در
طرز تفکر طبقه حاکمه ـ خدا
همین است.
طبقه حاکمه ـ خدا
بسان اعضای طبقه حاکمه
عاجز از تفکر منطقی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر