ویاریش و تحلیل
از
میمحا نجار
زنده کُش بوده و با مرده پرستی شادیم
این گواهی است،
که
ما
طالب گوریم
هنوز
معنی تحت اللفظی:
ما
زنده کش و مرده پرست بوده ایم
این دال بر گورگروی ما ست.
معینی کرمانشاهی
در
این بیت شعر
دیالک تیک زنده ستیزی و مرده پرستی
را
به شکل دیالک تیک زنده کشی و مرده پرستی رادیکالیزه می کند
و
از آن گورگروی و یا گورطلبی را استخراج می کند.
دیالک تیک زنده ستیزی و مرده پرستی
یکی از ضرب المثل های توده ای است.
در این ضرب المثل توده ای
دانش تجربی ارجمند نیاکان ما
تجرید یافته است:
مردم جامعه ما
چشم دیدن همدیگر را ندارند.
این
ولی مانع آن نمی شود
که
پس از مرگ شان به ذکر خیر از مرده ها کمر بربندند
و
مرده
را
چه بسا
حتی
ایدئالیزه کنند
و
به
عرش اعلی ببرند.
منشاء طبقاتی و فرماسیونی این خصوصیت اما چیست؟
اکثریت قریب به اتفاق شعرای ایران
اصلا
اندیشیدن بلد نیستند.
معینی کرمانشاهی
قبل از سرایش این شعر
واژه های همقافیه نور و دور و کور و گور و غیره
را
پیدا و یاد داشت می کند.
بعد
به ساز آن واژه ها می رقصد،
تا اینکه شعری سرهم بندی می شود.
شعر
شعرا
را
می سراید
و
نه
شعرا
شعر
را.
واژه گور سبب می شود که شاعر به دیالک تیک زنده کشی و مرده پرستی برسد.
۲
زنده کُش بوده و با مرده پرستی شادیم
این گواهی است،
که
ما
طالب گوریم
هنوز
دیالک تیک زنده ستیزی و مرده پرستی
اصلا
ربطی به گورطلبی ندارد.
دیالک تیک زنده ستیزی و مرده پرستی
پس از ورود بشریت به جامعه طبقاتی تشکیل شده است.
در این ضرب المثل
دنیایی اندیشه گنجانده شده است.
کدام اندیشه ها؟
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفویرایش از ..