ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
۱
وصف رخساره خورشید
ز خفاش مپرس
که
در این آینه صاحب نظران حیران اند.
معنی تحت اللفظی:
از خفاش انتظار نداشته باش که به توصیف روی خورشید نایل آید.
در آینه خورشید
صاحبنظران
حتی
حتی
مات و مبهوت و حیران مانده اند.
خواجه
در این بیت غزل
دوئالیسم خفاش و خورشید
را
توسعه می دهد
تا
ضمنا
دوئالیسم خر و صاحبنظر
را
توسعه دهد.
خواجه
عملا
خود
را
صاحبنظر،
معشوق خود
را
خورشید انور
و
هر مخالف خورشید خود
را
خفاش منزجر از خورشید و نور
جا می زند.
۲
مفلسانیم
و
هوای می و مطرب داریم
آه،
اگر خرقه پشمین
به گرو نستانند.
معنی تحت اللفظی:
بی همه چیز هستیم
(حتی پشیزی در جیب نداریم)
و
دل مان می و مطرب می خواهد.
وای بر حال ما
اگر خرقه درویشی مان را به عنوان گرو نپذیرند.
از این بیت خواجه
می توان دریافت
که
خواجه
از
فقر و افلاس
کمترین خبری ندارد.
پیش شرط
تمایل به عیش و نوش،
ارضای حوایج مادی اولیه است.
اول
باید جلوی سگ شکم
استخوانی انداخت تا اندکی آرام گیرد،
و
قبل از آن،
باید
برای تهیه استخوان
پشیزی پیدا کرد،
بعد
به می و مطرب اندیشید.
درک ماتریالیستی تاریخ
حاکی از همین حقیقت امر است.
می فروش وخودفروش و عیش فروش خرابات،
خر
که
نیست
تا
خرقه پشمین کسی
را
که
شب
را
بسان سگ ولگردی زیر پلی سحر کرده،
به عنوان گرو بپذیرد.
۳
مفلسانیم
و
هوای می و مطرب داریم
آه،
اگر خرقه پشمین
به گرو نستانند.
خواجه
در این بیت غزل
در سنت اشرافیت عیاش و علاف بنده دار و فئودال و روحانی
مزه می ریزد.
محتوای ایده ئولوژیکی این بیت خواجه
متهم کردن اصحاب عرفان به تزویر و تظاهر و ریا ست:
منظور خواجه این است
که
عرفای خرقه پشمینه پوش،
می خواران و عیاشان حرفه ای اند.
فقط تظاهر به تقوا می کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر