۱۳۹۶ آذر ۷, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۱۱)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور


شعور
(روح، ضمیر، دل)
ادامه

۱۳
·    به قول ولادیمیر لنین:

الف
·    «پدیده های روانی، شعور و غیره عالی ترین محصول ماده (یعنی ماده روانی) است.

ب
·    شعور (ضمیر، دل) فونکسیون چیز مادی بغرنج  و پیچیده خاصی است که مغز آدمی نامیده می شود.»
·    (ولادیمیر لنین، «کلیات»، جلد ۱۴، ص ۲۲۶)

۱۴
·    شعور (ضمیر، دل)، کردوکار پیچیده و بغرنجی است که خودویژگی اش توانایی های زیرین آن است:

الف
·    انعکاس واقعیت عینی در فرم های فکری

ب
·    تصویر برداری از واقعیت عینی
·    (زدن نقش واقعیت عینی بر لوح دل و یا ضمیر)

پ
·    تبدیل چیزهای مادی به چیزهای فکری 

ت
·    ترجمه چیزهای مادی به چیزهای فکری

۱۵
·    کردوکار  شعور (ضمیر، دل)، عبارت است از تشکیل مدل درونی از جهان برونی.

·    این مدل درونی بر پایه اطلاعاتی تشکیل می شود که  آدمیان به مدد دریافتگرها (رسپتور ها) کسب می کنند و در شبکه عصبی پیچیده و بغرنج خود حلاجی می کنند و ذخیره می کنند.

۱۶
·    این مدل درونی از جهان برونی از سیستم پویایی (دینامیکی) از اطلاعات تشکیل می یابد.
·    ساختار این سیستم حاوی تطبیقات معینی با جهان برونی است.

۱۷
·    خود شعور هم حاوی ساختار معینی است و بنا بر قوانین معینی، خود را سازمان می بخشد.

۱۸
·    مضامین (محتواهای) مشخص شعور همواره در فرم های مشخص معینی عرض اندام می کنند که به شرح زیرند: 

الف
·    احساس ها  

ب
·     ادراکات (دریافت ها)

پ
·     مفاهیم

ت
·     قضاوت ها و غیره

۱۹
·     شعور (ضمیر، دل) این فرم ها و قوانین دانش حسی  و قوانین فکری را بطور ماورای تجربی (اپریوریکی) در اختیار ندارد.

۲۰
·    شعور پدیده جنبی ساده ی روند های نویرو فیزیولوژیکی (فیزیولوژی اعصاب) ـ آن سان که روان حیوانات است ـ نیست.
·    اگرچه این فونکسیون در حدود و ثغور معینی حفظ می شود.

۲۱
·    شعور، ارگان ساده تطبیق آدمیان با محیط زیست  ـ آن سان که روان حیوانات است ـ نیست.
·    اگرچه این فونکسیون در حدود و ثغور معینی حفظ می شود.

۲۲
·    شعور، ارگان تشکیل تعادل میان اندام (ارگانیسم) و محیط زیست  ـ آن سان که روان حیوانات است ـ نیست.
·     اگرچه این فونکسیون در حدود و ثغور معینی حفظ می شود.


۲۳
·    فونکسیون کیفیتا نوین شعور انسانی که حسابش به طرز خاصی از حساب روان حیوانی جدا می شود، در زمینه زیر است:
·     شعور (ضمیر، دل) انسانی، ارگان تحول اکتیو (تحول مبتنی بر عمل آگاهانه) و خلاقانه جهان آدمیان (توسط آدمیان) و ابزار هدایت و تنظیم روند های اجتماعی و فردی آدمیان است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر