جمعبندی
از
مسعود بهبودی
استالین
سواد فلسفی نداشته است.
یعنی از خرد کل اندیش بی بهره بوده است.
۱
استالین اصلا نمی دانست که مارکسیسم چیست.
دیالک تیک ماتریالیستی چیست.
۲
ما تحلیلی عمیقی راجع به استالینیسم ترجمه و منتشر کرده ایم.
مراجعه کنید به صفحه مربوطه ما:
https://www.facebook.com/groups/634482879922551/
۳
ما ضمنا برخی از لاطائلات استالین را تحلیل و منتشر کرده ایم.
۴
احزاب استالینیستی فرقی با جریانات طالبانیستی ندارند.
۵
احزاب استالینیستی
طویله اند و کسب و کرا شان
خر پروری است.
۶
بدترین ضربه را بر جنبش کارگری ـ کمونیستی
همین استالین و استالینیسم وارد آورده است.
۷
تصفیه و ترور بی شرمانه کمونیست های همرزم لنین
تبر بر ریشه های بلشویسم فرود آورده است.
حیوان می خواست حکیم ابوالقاسم لاهوتی را هم اعدام کند.
۸
خریت ها و خیانت های استالین
آبروی جنبش رهایی بخش کارگری ـ کمونیستی را بر باد داده است.
یعنی از خرد کل اندیش بی بهره بوده است.
۱
استالین اصلا نمی دانست که مارکسیسم چیست.
دیالک تیک ماتریالیستی چیست.
۲
ما تحلیلی عمیقی راجع به استالینیسم ترجمه و منتشر کرده ایم.
مراجعه کنید به صفحه مربوطه ما:
https://www.facebook.com/groups/634482879922551/
۳
ما ضمنا برخی از لاطائلات استالین را تحلیل و منتشر کرده ایم.
۴
احزاب استالینیستی فرقی با جریانات طالبانیستی ندارند.
۵
احزاب استالینیستی
طویله اند و کسب و کرا شان
خر پروری است.
۶
بدترین ضربه را بر جنبش کارگری ـ کمونیستی
همین استالین و استالینیسم وارد آورده است.
۷
تصفیه و ترور بی شرمانه کمونیست های همرزم لنین
تبر بر ریشه های بلشویسم فرود آورده است.
حیوان می خواست حکیم ابوالقاسم لاهوتی را هم اعدام کند.
۸
خریت ها و خیانت های استالین
آبروی جنبش رهایی بخش کارگری ـ کمونیستی را بر باد داده است.
نه.
لنین = استالین نیست.
۱
بحث اینجا
اما
بر سر سواد فلسفی استالین است.
۲
شما هر متنی از استالین دارید مطرح کنید
و
با هم ت
بی طرفانه
حلیل کنیم.
۲
لنین یکی از سه کلاسیک های مارکسیسم است.
۴
لنین فیلسوف (حکیم) است.
۵
لنین کل اندیش است.
۶
استالین توان تشخیص «هر» از «بر» را ندارد.
۷
فیدل کاسترو
هم استالین را به دلیل خریتش نقد کرده است.
۸
استالین
با دیالک تیک بطور کلی
بیگانه است.
۹
یکی از الاغ های طرفدار استالین
اخیرا
عرعر کرده است
و
دیالک تیک را مورد لعن و نفرین قرار داده است.
۱۰
لنین
فراگرفتن دیالک تیک را اکیدا توصیه کرده است.
۱۱
استالین
ضمنا
اصلا ماتریالیست نیست.
۱۲
استالین
از تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی اصلا خبر ندارد.
۱۳
بقیه احزاب الاغ استالینیستی (و جریانات کثیف تروتسکیستی )
هم به همین سان طویله اند و به درد خر پروری (و لاشخور پروری) می خورند.
لنین = استالین نیست.
۱
بحث اینجا
اما
بر سر سواد فلسفی استالین است.
۲
شما هر متنی از استالین دارید مطرح کنید
و
با هم ت
بی طرفانه
حلیل کنیم.
۲
لنین یکی از سه کلاسیک های مارکسیسم است.
۴
لنین فیلسوف (حکیم) است.
۵
لنین کل اندیش است.
۶
استالین توان تشخیص «هر» از «بر» را ندارد.
۷
فیدل کاسترو
هم استالین را به دلیل خریتش نقد کرده است.
۸
استالین
با دیالک تیک بطور کلی
بیگانه است.
۹
یکی از الاغ های طرفدار استالین
اخیرا
عرعر کرده است
و
دیالک تیک را مورد لعن و نفرین قرار داده است.
۱۰
لنین
فراگرفتن دیالک تیک را اکیدا توصیه کرده است.
۱۱
استالین
ضمنا
اصلا ماتریالیست نیست.
۱۲
استالین
از تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی اصلا خبر ندارد.
۱۳
بقیه احزاب الاغ استالینیستی (و جریانات کثیف تروتسکیستی )
هم به همین سان طویله اند و به درد خر پروری (و لاشخور پروری) می خورند.
شما از استالین چه خوانده اید؟
استالین حرف نمی زد
عمل می کرد.
حریف
۱
هارت ها و پورت های استالین
ارزش خواندن ندارند.
۲
ما تاریخ ح. ک. ا. شوروی را خوانده ایم
استالین حرف نمی زد
عمل می کرد.
حریف
۱
هارت ها و پورت های استالین
ارزش خواندن ندارند.
۲
ما تاریخ ح. ک. ا. شوروی را خوانده ایم
که
در زمان او و تحت تأییدات او
تحریر یافته است.
۳
اثر بدی نیست.
۴
به تحلیل مکانیکی و سطحی آثار ساده لنین پرداخته است:
زمان تحریر آنها و سبب و دلیل تحریر آنها
۵
شما هر متنی از هر اثر استالین که دل تان می خواهد مطرح کنید تا با هم تحلیل کنیم.
۶
همین سخن شما که «استالین حرف نمی زد و عمل می کرد »
به معنی هیچ انگاری تئوری است.
۷
به معنی عملگرایی (عمل خرکی، کورکورانه، تصادفی و دلبخواهی) است.
۸
این به معنی بی اعتنایی به تئوری است.
۹
عملگرایی (پراکتیسیسم) یکی از مکاتب امپریالیستی است.
۱۰
هیچ انگاری تئوری که درد بی درمان احزاب الاغ استالینیستی است،
به معنی ضدیت آشکار با لنیینسم است.
۱۱
لنین بر آن است که
«بدون تئوری انقلابی
جنبش انقلابی وجود ندارد.»
۱۲
این بدان معنی است که
طویله نمی تواند حزب توده باشد
و
خر نمی تواند توده ای باشد
تحریر یافته است.
۳
اثر بدی نیست.
۴
به تحلیل مکانیکی و سطحی آثار ساده لنین پرداخته است:
زمان تحریر آنها و سبب و دلیل تحریر آنها
۵
شما هر متنی از هر اثر استالین که دل تان می خواهد مطرح کنید تا با هم تحلیل کنیم.
۶
همین سخن شما که «استالین حرف نمی زد و عمل می کرد »
به معنی هیچ انگاری تئوری است.
۷
به معنی عملگرایی (عمل خرکی، کورکورانه، تصادفی و دلبخواهی) است.
۸
این به معنی بی اعتنایی به تئوری است.
۹
عملگرایی (پراکتیسیسم) یکی از مکاتب امپریالیستی است.
۱۰
هیچ انگاری تئوری که درد بی درمان احزاب الاغ استالینیستی است،
به معنی ضدیت آشکار با لنیینسم است.
۱۱
لنین بر آن است که
«بدون تئوری انقلابی
جنبش انقلابی وجود ندارد.»
۱۲
این بدان معنی است که
طویله نمی تواند حزب توده باشد
و
خر نمی تواند توده ای باشد
هانری ماسه
در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه چنین گفت:
من عمرم را وقف ادبیات فارسی کردم و برای اینکه به شما استادان و روشنفکران جهان
بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست، چاره ای ندارم جز اینکه به مقایسه
بپردازم ،كو بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
_. فردوسي
_. سعدی
_. حافظ
_. مولانا
_. فردوسي
_. سعدی
_. حافظ
_. مولانا
-. فردوسی، هم سنگ و همتای هومر یونانی است و برتر از او...
-. سعدی، آناتول فرانس فیلسوف را به یاد ما می آورد و دانا تر از او...
-. حافظ با گوته ی آلمانى قابل قیاس است، که او خود را شاگرد حافظ و زنده به نسیمی که از جهان او به مشامش رسیده، می شمارد ...
-. اما مولانا...
در جهان هیچ چهره ای را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد.
قدر او را بدانید و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید...
در جهان هیچ چهره ای را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد.
قدر او را بدانید و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید...
و من اگر تا پایان عمرم دیگر حرفی نزنم ، همین چند جمله برایم کافی است .
آره.
۱
نظرات هنری ماسه
جفنگ اند و فاقد ارزش علمی اند.
۲
ما همین نظرات او را نقد کرده ایم.
۳
مثال:
فردوسی از سر تا پا خردگرا ست.
۴
راسیونالیسم فردوسی صدها سال قبل از راسیونالیسم دکارت (کارتزیانیسم) و غیره ستایش انگیز است.
۵
خرد
برای حکیم کمونیست طوس
برتر از همه چیز است.
مراجعه کنید به سیری در حماسه داد در تارنمای ما
۶
فردوسی طرفدار توده مولد و زحمتکش است.
۷
فردوسی طرفدار سرسخت داد و مخالف آشتی ناپذیر بیداد است.
۸
سعدی
خردگرای نیم بندی است.
اگرچه حکیم طراز اول بی همتایی است
سعدی ایده ئولوگ (تئوریسین، نظریه پرداز) فئودالیسم است.
شاهنامه اصلی
آثار سعدی اند.
۹
حافظ
۱
نظرات هنری ماسه
جفنگ اند و فاقد ارزش علمی اند.
۲
ما همین نظرات او را نقد کرده ایم.
۳
مثال:
فردوسی از سر تا پا خردگرا ست.
۴
راسیونالیسم فردوسی صدها سال قبل از راسیونالیسم دکارت (کارتزیانیسم) و غیره ستایش انگیز است.
۵
خرد
برای حکیم کمونیست طوس
برتر از همه چیز است.
مراجعه کنید به سیری در حماسه داد در تارنمای ما
۶
فردوسی طرفدار توده مولد و زحمتکش است.
۷
فردوسی طرفدار سرسخت داد و مخالف آشتی ناپذیر بیداد است.
۸
سعدی
خردگرای نیم بندی است.
اگرچه حکیم طراز اول بی همتایی است
سعدی ایده ئولوگ (تئوریسین، نظریه پرداز) فئودالیسم است.
شاهنامه اصلی
آثار سعدی اند.
۹
حافظ
از سر تا پا
خردستیز است.
۱۰
حافظ
خردستیز است.
۱۰
حافظ
بخش ضد عقلی فلسفه سعدی
را
از آن خود کرده است
و
بلحاظ فرم و ساختار شعری
توسعه داده است.
۱۱
مولوی نماینده عرفان است.
عرفان جریانی ضد فئودالی بوده
ولی از سر تا پا خردستیز بوده و است.
پای استدلالیان ار (خردگرایان را) چوبین می داند.
عیاش است.
حتی کودکان مردم را که برای تلمذ پیش او می روند
مورد تجاوز جنسی قرار می دهد.
اصحاب عرفان
کماکان
هم
لاشخورند.
۱۲
هنری ماسه همه را به عرش اعلی می برد و خیال می کند که شق القمر می کند.
توسعه داده است.
۱۱
مولوی نماینده عرفان است.
عرفان جریانی ضد فئودالی بوده
ولی از سر تا پا خردستیز بوده و است.
پای استدلالیان ار (خردگرایان را) چوبین می داند.
عیاش است.
حتی کودکان مردم را که برای تلمذ پیش او می روند
مورد تجاوز جنسی قرار می دهد.
اصحاب عرفان
کماکان
هم
لاشخورند.
۱۲
هنری ماسه همه را به عرش اعلی می برد و خیال می کند که شق القمر می کند.
زنده اندیشان به زیبایی رسند
(سایه)
۱
این جور تحلیل ها از شخصیت ها و حتی رمان ها و دیوان ها و آثار
(سایه)
۱
این جور تحلیل ها از شخصیت ها و حتی رمان ها و دیوان ها و آثار
اسکولاستیکی
اند
و
متأسفانه
از دیرباز
هم در ایران و هم در رسانه های امپریالیستی
رواج وسیع دارند.
۲
تاریخ تولد و اسامی آثار و سبک نگارش و جوایز و اسم پدر و تعداد دختران و پسران و سمت و مقام آنها و غیره
و خیلی هنر کنند، سوابق سیاسی و مدت زمان زندان و عضویت در احزاب و نهادهای هنری و اقدامات خیریه ای و غیره
۳
مرده اندیشی رایج در جهان مرده
همین است.
متأسفانه
از دیرباز
هم در ایران و هم در رسانه های امپریالیستی
رواج وسیع دارند.
۲
تاریخ تولد و اسامی آثار و سبک نگارش و جوایز و اسم پدر و تعداد دختران و پسران و سمت و مقام آنها و غیره
و خیلی هنر کنند، سوابق سیاسی و مدت زمان زندان و عضویت در احزاب و نهادهای هنری و اقدامات خیریه ای و غیره
۳
مرده اندیشی رایج در جهان مرده
همین است.
خواننده با خواندن این اطلاعات مرده
رشد نمی کند.
۴
فقط خیال می کند که خیلی چیزها آموخته است و خیلی چیزها می داند و علامه ای شده است.
فضلفروشی به خواندن چه بسا خرکی اثری یکی از مشخصات طرز «تفکر» اسکولاسیتکی است.
۵
طبقه حاکمه هم اصولا و اساسا همین را می خواهد:
درجا زدن و فرو رفتن هر چه بیشتر اعضای جامعه
به عوض پیش رفتن و رشد کردن و
«دیوار را بسان نهالی بر برگ های خویش معنی کردن.» (فروغ)
۶
اگر به عوض این اطلاعات مرده و به درد نخور
اثری از درویشیان تحلیل شود
هم منتقد رشد می کند و هم خواننده نقد و هم جامعه و هم حتی خود درویشیان
خشم واکنش طبیعی پسیکولوژیکی (روانی) است
مش جیمز لورنس.
۱
حتی حشرات (مثلا زنبورها و مورچه ها) «عصبانی» می شوند و حریف مهاجم را مورد حمله اسیدی قرار می دهند و یا حتی شقه شقه می کنند.
۲
حتی حیوانات (مثلا سگ و گربه) «عصبانی» می شوند و حریف مهاجم را چنگ می زنند و گاز می گیرند.
۳
خشم معیار خوبی و بدی و غیره نیست.
۴
حالات روانی و واکنش های پسیکولوژیکی را باید در دیالک تیک عمل و عکس العمل (کنش و واکنش) درک کرد و توضیح داد.
۵
عوامفریبی ممنوع ای برادر فرنگی
۱
حتی حشرات (مثلا زنبورها و مورچه ها) «عصبانی» می شوند و حریف مهاجم را مورد حمله اسیدی قرار می دهند و یا حتی شقه شقه می کنند.
۲
حتی حیوانات (مثلا سگ و گربه) «عصبانی» می شوند و حریف مهاجم را چنگ می زنند و گاز می گیرند.
۳
خشم معیار خوبی و بدی و غیره نیست.
۴
حالات روانی و واکنش های پسیکولوژیکی را باید در دیالک تیک عمل و عکس العمل (کنش و واکنش) درک کرد و توضیح داد.
۵
عوامفریبی ممنوع ای برادر فرنگی
اگر خواستی چیزی را پنهان کنی
بگذار لای کتابی
این جماعت کتاب نمی خوانند.
حریف کرم کتاب
چشم
۱
ولی
چیز به درد بخوری برای مخفی کردن نداریم.
۲
ضمنا کتاب هم نداریم تا از آن مخفیگاهی برای چیزی که نداریم، بسازیم.
۳
دوره کتاب و مجله و مداد و دفتر و دستک گذشته است.
۴
بهتر هم همین است.
۵
کتاب های چند هزار صفحه ای را
اکنون می توان شنید.
به صورت دیجیتال خواند و کپی کرد و تحلیل کرد
می توان به صورت فیلم دید.
نه یک بار
بلکه بارها
۶
تنها چیز ناقابلی که برای مخفی کردن داریم،
قابل استتار در لای کتابی نیست.
چیست؟
۱
ولی
چیز به درد بخوری برای مخفی کردن نداریم.
۲
ضمنا کتاب هم نداریم تا از آن مخفیگاهی برای چیزی که نداریم، بسازیم.
۳
دوره کتاب و مجله و مداد و دفتر و دستک گذشته است.
۴
بهتر هم همین است.
۵
کتاب های چند هزار صفحه ای را
اکنون می توان شنید.
به صورت دیجیتال خواند و کپی کرد و تحلیل کرد
می توان به صورت فیلم دید.
نه یک بار
بلکه بارها
۶
تنها چیز ناقابلی که برای مخفی کردن داریم،
قابل استتار در لای کتابی نیست.
چیست؟
ویرایش:
موج
علی پاشایی
پشت سر، جنگل
روبرو، دریا
میان جنگل و دریا
نشسته ساحلِ زیبا!
میان جنگلِ گه سایه ـ گه روشن
با
ـ همچون مار ـ
می خزد ازشاخه ها بالا
و
می لغزد میانِ برگ ها اینجا و گاه آنجا
صدای دلفریبِ نی
که گوئی باد آن را می نوازد برسر شاخه
می رسد برگوش از جنگل
و اما روبرو
درامتدادِ دیدگانم
تانهایت، تا بدانجا
کاسمان، بارنگ ِآبی ومسین اش
مست لم داده به روی بستر دریا
و لب بر لب نهاده آسمان با بانوی دریا،
نقطه ای از دور
که همچون قوی زیبا
می کشد
ـ آرام ـ
با پاهای خود، پارو به دریا،
می شود پیدا.
گهی پائین، گه بالا
گهی گم، ناگهان پیدا.
با پر وبالِ سفیدش
همچو رؤیا
روی دریا.
در همانجا
ـ لیک ـ
نرم نرمک، پای کوبان
موج نرمی می کَند، تن را
و موجی دیگر، از ره می رسد
امواج دیگر نیز با هم
می زند دستی به دست کوهه ای دیگر
و خیزابه همی غلتد
به روی کوهه هاچون کوه
هرچه بالاتر. (دمبدم برتر)
چنان چون صخره ای با قامت ستوار.
و یا چون کوه افسونگر
که افسونت کند هرلحظه،
چون غاری به هم پیچد.
توگوئی، اژدهائی خشمگین
می پیچد و پیچاند هر آن را که در راه است
و می افرازدش سر را
و تن را می کشد بالا
صدای غرش دریا
و موج هایل وهرّا
به سوی ساحل زیبا و ساکت می کشاند تن.
و گوئی آسمان است این که می آید
شود آوار بر هرچه هست و نیست
ولی دریک نگاه، انگار
قوی مرده را ماند
که افتاده به روی ماسه های نرم
و افشانده پر و بالش
به روی ساحل دریا
و سینه می کشد بی سر
به روی ماسه ها آنجا. (تنها)
پایان
موج
علی پاشایی
پشت سر، جنگل
روبرو، دریا
میان جنگل و دریا
نشسته ساحلِ زیبا!
میان جنگلِ گه سایه ـ گه روشن
با
ـ همچون مار ـ
می خزد ازشاخه ها بالا
و
می لغزد میانِ برگ ها اینجا و گاه آنجا
صدای دلفریبِ نی
که گوئی باد آن را می نوازد برسر شاخه
می رسد برگوش از جنگل
و اما روبرو
درامتدادِ دیدگانم
تانهایت، تا بدانجا
کاسمان، بارنگ ِآبی ومسین اش
مست لم داده به روی بستر دریا
و لب بر لب نهاده آسمان با بانوی دریا،
نقطه ای از دور
که همچون قوی زیبا
می کشد
ـ آرام ـ
با پاهای خود، پارو به دریا،
می شود پیدا.
گهی پائین، گه بالا
گهی گم، ناگهان پیدا.
با پر وبالِ سفیدش
همچو رؤیا
روی دریا.
در همانجا
ـ لیک ـ
نرم نرمک، پای کوبان
موج نرمی می کَند، تن را
و موجی دیگر، از ره می رسد
امواج دیگر نیز با هم
می زند دستی به دست کوهه ای دیگر
و خیزابه همی غلتد
به روی کوهه هاچون کوه
هرچه بالاتر. (دمبدم برتر)
چنان چون صخره ای با قامت ستوار.
و یا چون کوه افسونگر
که افسونت کند هرلحظه،
چون غاری به هم پیچد.
توگوئی، اژدهائی خشمگین
می پیچد و پیچاند هر آن را که در راه است
و می افرازدش سر را
و تن را می کشد بالا
صدای غرش دریا
و موج هایل وهرّا
به سوی ساحل زیبا و ساکت می کشاند تن.
و گوئی آسمان است این که می آید
شود آوار بر هرچه هست و نیست
ولی دریک نگاه، انگار
قوی مرده را ماند
که افتاده به روی ماسه های نرم
و افشانده پر و بالش
به روی ساحل دریا
و سینه می کشد بی سر
به روی ماسه ها آنجا. (تنها)
پایان
همه جا
کارخانه
کشتارگاه است.
جو پسیکولوژیکی کارخانجات متروپول های امپریالیستی
آدم را
به
یاد جو شکنجه گاه های ساواک
می اندازد.
به
سیاستمداران
دستمزد بخور ـ نمیر
بده
بعد
ببین
که
مسائل
با
چه سرعتی
حل می شوند.
سعدی
اندیشه ای را صدها سال قبل
نمایندگی کرده است که از سر تا پا علمی و عقلی است:
«حبیب
باید طبیب باشد
و برای تو
داروی تلخ تجویز کند تا شفا یابی و آدم شوی.»
(نقل به مضمون)
۱
انتقاد از کسی
نه به معنی خصومت با او، بلکه برعکس
به معنی عشق اصیل به او ست.
۲
دشمن کسی
هرگز او را از عیبش با خبر نمی سازد.
۳
به همین دلیل
سرسخت ترین و پیگیرترین منتقدین
مادر و پدر هر کس است.
۴
مادر و پدر هم منتقد نظری، اخلاقی، رفتاری، تبیینی فرزند خویش اند
و
هم
منتقد عملی آنها هستند
۵
منظور از نقد عملی چیست؟
اندیشه ای را صدها سال قبل
نمایندگی کرده است که از سر تا پا علمی و عقلی است:
«حبیب
باید طبیب باشد
و برای تو
داروی تلخ تجویز کند تا شفا یابی و آدم شوی.»
(نقل به مضمون)
۱
انتقاد از کسی
نه به معنی خصومت با او، بلکه برعکس
به معنی عشق اصیل به او ست.
۲
دشمن کسی
هرگز او را از عیبش با خبر نمی سازد.
۳
به همین دلیل
سرسخت ترین و پیگیرترین منتقدین
مادر و پدر هر کس است.
۴
مادر و پدر هم منتقد نظری، اخلاقی، رفتاری، تبیینی فرزند خویش اند
و
هم
منتقد عملی آنها هستند
۵
منظور از نقد عملی چیست؟
کسی که در جست و جوی حقیقت است
چه بسا
پس از کشف آن
از
فرط وحشت
سنگ می شود.
نه.
۱
اولا حقیقت یابی کار هر خر نیست.
۲
پیش شرط حقیقت یابی خردگرایی است
۳
و
پیش شرط خردگرایی
دیالک تیکی ـ ماتریالیستی (رئالیستی) اندیشی است.
۴
حقیقت شیرین تر از شهد است.
۵
یافتن حقیقت به یافتن اکسیر زندگی (کیمیا) شباهت دارد.
۱
اولا حقیقت یابی کار هر خر نیست.
۲
پیش شرط حقیقت یابی خردگرایی است
۳
و
پیش شرط خردگرایی
دیالک تیکی ـ ماتریالیستی (رئالیستی) اندیشی است.
۴
حقیقت شیرین تر از شهد است.
۵
یافتن حقیقت به یافتن اکسیر زندگی (کیمیا) شباهت دارد.
نه.
۱
معنی شعر باید از خود شعر استخراج شود.
تحلیل عینی
۲
محتوای خیلی از اشعار فارسی و لری و انگلیسی و غیره هم زباله است.
باید نقد شوند.
۳
ما حتی المقدور نقد کرده ایم و نقد می کنیم.
۳
آذربایجان
شاعر روشنگر بسیار بزرگی دارد که ما در پیچ دیار آتش ها
اشعارش را تحلیل کرده ایم و تحلیل خواهیم کرد.
۴
شاعری که شما احتمالا حتی بیتی از او نمی دانید و شاید حتی اسمی از او.
۵
نمونه :
سایمیشم آغزوزداکی دندانیزی
سیز او دگیلسیز، وره سیز جانیزی
باتوراجاقسوز
هامی
تونمانیزی
شمرلعین گر گیره میدانیزه
۶
بیت شعر الا یا ایها الساقی ...
از یزید ابن معاویه است.
۷
حافظ از او به عاریه گرفته است.
۸
یزید علیه السلام
۱
معنی شعر باید از خود شعر استخراج شود.
تحلیل عینی
۲
محتوای خیلی از اشعار فارسی و لری و انگلیسی و غیره هم زباله است.
باید نقد شوند.
۳
ما حتی المقدور نقد کرده ایم و نقد می کنیم.
۳
آذربایجان
شاعر روشنگر بسیار بزرگی دارد که ما در پیچ دیار آتش ها
اشعارش را تحلیل کرده ایم و تحلیل خواهیم کرد.
۴
شاعری که شما احتمالا حتی بیتی از او نمی دانید و شاید حتی اسمی از او.
۵
نمونه :
سایمیشم آغزوزداکی دندانیزی
سیز او دگیلسیز، وره سیز جانیزی
باتوراجاقسوز
هامی
تونمانیزی
شمرلعین گر گیره میدانیزه
۶
بیت شعر الا یا ایها الساقی ...
از یزید ابن معاویه است.
۷
حافظ از او به عاریه گرفته است.
۸
یزید علیه السلام
هم
مثل روح الله و سید علی
شاعر
مثل روح الله و سید علی
شاعر
بوده است .
۹
شما
به جای حاشیه رفتن
از دو بیت فولکلوریک مربوطه دفاع کنید
۱۰
همین دو بیت را هم می توان تحلیل کرد.
۱۱
این دو بیت
حاوی نکته سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) مثبتی هم است.
کدام نکته؟
۹
شما
به جای حاشیه رفتن
از دو بیت فولکلوریک مربوطه دفاع کنید
۱۰
همین دو بیت را هم می توان تحلیل کرد.
۱۱
این دو بیت
حاوی نکته سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) مثبتی هم است.
کدام نکته؟
ماشاء الله به اجامر جانی و جلاد و شیاد جماران
۱
اول هر اندیشنده ای را خاورانخواب و یا دربدر می کنند
بعد
برای اعضای طویله
جلسه مارکس خوانی راه می اندازند.
۲
بدون تمرین و آموزش مفاهیم فلسفه مارکسیستی و بدون از ان خود کردن عمیق و اصیل دیالک تیک ماتریالیستی
حتی جمله ای از کلاسیک های مارکسیسم را نمی توان فهمید.
۳
مارکسیسم اولا علم است.
۴
بدون آموزش پیشاپیش مفاهیم مثلا بیولوژی و یا شیمی و یا حتی فقه (تئولوژی) نمی توان متون مربوطه را فهمید.
۵
در متروپول های امپریالیستی نیز ۲۰ سال پیش همین معرکه را به راه انداختند.
۶
ما نقدهایی در این زمینه ترجمه و منتشر کرده ایم.
۷
ضمنا مارکسیسم علاوه بر علم بودن، ایده ئولوژی است.
۸
بدون داشتن پایگاه طبقاتی لازم حتی اگر کسی علامه و نابغه باشد
نمی تواند مارکسیسم را بفهمد.
۹
یکی ازد لایل شکست جامعه کشورهای به اصطلاح سوسیالیستی
دیالک یتیکی از علم و ایده ئولوژی بودن مارکسیسم
بوده است.
۱
اول هر اندیشنده ای را خاورانخواب و یا دربدر می کنند
بعد
برای اعضای طویله
جلسه مارکس خوانی راه می اندازند.
۲
بدون تمرین و آموزش مفاهیم فلسفه مارکسیستی و بدون از ان خود کردن عمیق و اصیل دیالک تیک ماتریالیستی
حتی جمله ای از کلاسیک های مارکسیسم را نمی توان فهمید.
۳
مارکسیسم اولا علم است.
۴
بدون آموزش پیشاپیش مفاهیم مثلا بیولوژی و یا شیمی و یا حتی فقه (تئولوژی) نمی توان متون مربوطه را فهمید.
۵
در متروپول های امپریالیستی نیز ۲۰ سال پیش همین معرکه را به راه انداختند.
۶
ما نقدهایی در این زمینه ترجمه و منتشر کرده ایم.
۷
ضمنا مارکسیسم علاوه بر علم بودن، ایده ئولوژی است.
۸
بدون داشتن پایگاه طبقاتی لازم حتی اگر کسی علامه و نابغه باشد
نمی تواند مارکسیسم را بفهمد.
۹
یکی ازد لایل شکست جامعه کشورهای به اصطلاح سوسیالیستی
دیالک یتیکی از علم و ایده ئولوژی بودن مارکسیسم
بوده است.
گریه کرد گرگ
وقتی دید
که
سگ به خاطر تکه استخوانی
لگد های چوپان را تحمل می کند
چه گوارای افغانی عیرانی الاصل
عجب جفنگیاتی
اجامر
به
چه گوارا
نسبت داده می دهند.
۱
این نظر فلاسفه فاشیسم از قبیل شوپنهاور و نیچه و پان ترکیسم (گرگ های خاکستری) و اراذل و اوباش اگزیستاسنیالیستی از قبیل سارتر و آل احمد و احمد شاملو و غیره است.
۲
گرگ و دیگر درندگان
جانوران نمونه و ایدئال برای این اجامر خونخوار است
و
جنگل
جامعه آرمانی این لاشخورها ست.
۳
سگ بزرگ ترین و خادم ترین حیوان برای بشریت بوده و کماکان هست.
۴
سگ وسیله تولید و خدمات متنوع صرفنظرناپذیر در عرصه های مختلف جامعه بشری
است.
۵
سگ یار و یاور انسان بوده و است و خواهد بود.
۶
سگ به همین دلیل از ۴۰۰ هزار سال قبل اهلی شده است.
۷
گرگ که سعادتمندتر و خردمندتر و بهتر از سگ نیست
۱
این نظر فلاسفه فاشیسم از قبیل شوپنهاور و نیچه و پان ترکیسم (گرگ های خاکستری) و اراذل و اوباش اگزیستاسنیالیستی از قبیل سارتر و آل احمد و احمد شاملو و غیره است.
۲
گرگ و دیگر درندگان
جانوران نمونه و ایدئال برای این اجامر خونخوار است
و
جنگل
جامعه آرمانی این لاشخورها ست.
۳
سگ بزرگ ترین و خادم ترین حیوان برای بشریت بوده و کماکان هست.
۴
سگ وسیله تولید و خدمات متنوع صرفنظرناپذیر در عرصه های مختلف جامعه بشری
است.
۵
سگ یار و یاور انسان بوده و است و خواهد بود.
۶
سگ به همین دلیل از ۴۰۰ هزار سال قبل اهلی شده است.
۷
گرگ که سعادتمندتر و خردمندتر و بهتر از سگ نیست
حریف
زن فقیری با یک برنامه رادیویی تماس گرفت
و
از خدا درخواست کمک کرد.
مرد
بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش میداد،
تصمیم گرفت
سر به سر
این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد و
به منشی اش دستور داد
مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.
ضمنا
به او گفت:
«وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده،
بگو کار
شیطان است.»
وقتی منشی به خانه زن رسید،
زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد
و
مشغول بردن خوراکی ها به داخل خانه کوچکش شد.
منشی پرسید:
«نمی خواهی بدانی چه کسی این خوراکی ها را فرستاده؟»
زن جواب داد:
«نه، مهم نیست.
وقتی خدا امر کند،
حتی شیطان هم فرمان می برد.»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر