جمعبندی
از
مسعود بهبودی
بهترین دین حاضر در دنیا کدام دین است؟
البته منظورم برتری نسبی است.
حریف
۱
آخرین چیز از هر چیز همیشه بهترین چیز از آن چیز است.
چرا و به چه دلیل؟
۲
مثال
آخرین میزی که نجار تولید می کند
بهترین میز او ست.
۳
دلیل این مسئله در دیالک تیک اوبژکت و سوبژکت (میز و نجار) است.
۴
فقط میز (اوبژکت) نیست که تحت تأثیر نجار (سوبژکت) است
۵
نجار هم به نوبه خود تحت تأثیر میز قرار دارد.
۶
برای اینکه میز در روند تولید در آیینه دل (ضمیر) نجار منعکس می شود.
۷
به همین دلیل اولین میز نجار معیوب تر از آخرین میز او ست.
۸
به همین دلیل
نجار رفته رفته مجرب تر و مسلط تر و ماهرتر می گردد.
۹
تفکر اصولا و اساسا ثمره کار است
که
بعدا کمر به خدمت کار می بندد
یعنی به ارتقای کیفیت کار خدمت می کند.
۱۰
در روند کار و در اثر کار است که میمون
آدم می شود.
۱۱
در روند کار و در اثر کار است که مغز به کار می افتد و می اندیشد.
۱۲
مثال
هر تبری که دهقان بر تنه درخت فرود می آورد،
سیلی از سیگنال های حسی متنوع به مغز او جاری می شود.
۱۳
دهقان در اثر کار (تبر زدن بر تنه)
به پوکی و یا تری و خشکی تنه پی می برد
به نحوه درست و نادرست فرود آوردن تبر بر تنه پی می برد.
به اندازه دسته تبر
به تیزی و کندی تیغه تبر
حتی به صحت و سقم پیشداوری هایش
راجع به تنه
راجع به تیغه تبر
راجع به دسته تبر
راجع به نحوه کار با تبر
پی می برد.
۱۴
دانش تجربی
ثمره کار (تجربه) است.
۱۵
کار خالق انسان است.
بدون کار
انسان
حیوان می ماند.
۱۶
جواب به سؤال حریف تنبل اندیش:
اسلام بهترین دین است.
۱۷
اسلام نتیجه نفی دیالک تیکی همه ادیان پیشین است.
۱۸
نفی دیالک تیکی
یعنی
حفظ جنبه های مثبت ادیان پیشین
و
حذف جنبه های منفی آنها
البته منظورم برتری نسبی است.
حریف
۱
آخرین چیز از هر چیز همیشه بهترین چیز از آن چیز است.
چرا و به چه دلیل؟
۲
مثال
آخرین میزی که نجار تولید می کند
بهترین میز او ست.
۳
دلیل این مسئله در دیالک تیک اوبژکت و سوبژکت (میز و نجار) است.
۴
فقط میز (اوبژکت) نیست که تحت تأثیر نجار (سوبژکت) است
۵
نجار هم به نوبه خود تحت تأثیر میز قرار دارد.
۶
برای اینکه میز در روند تولید در آیینه دل (ضمیر) نجار منعکس می شود.
۷
به همین دلیل اولین میز نجار معیوب تر از آخرین میز او ست.
۸
به همین دلیل
نجار رفته رفته مجرب تر و مسلط تر و ماهرتر می گردد.
۹
تفکر اصولا و اساسا ثمره کار است
که
بعدا کمر به خدمت کار می بندد
یعنی به ارتقای کیفیت کار خدمت می کند.
۱۰
در روند کار و در اثر کار است که میمون
آدم می شود.
۱۱
در روند کار و در اثر کار است که مغز به کار می افتد و می اندیشد.
۱۲
مثال
هر تبری که دهقان بر تنه درخت فرود می آورد،
سیلی از سیگنال های حسی متنوع به مغز او جاری می شود.
۱۳
دهقان در اثر کار (تبر زدن بر تنه)
به پوکی و یا تری و خشکی تنه پی می برد
به نحوه درست و نادرست فرود آوردن تبر بر تنه پی می برد.
به اندازه دسته تبر
به تیزی و کندی تیغه تبر
حتی به صحت و سقم پیشداوری هایش
راجع به تنه
راجع به تیغه تبر
راجع به دسته تبر
راجع به نحوه کار با تبر
پی می برد.
۱۴
دانش تجربی
ثمره کار (تجربه) است.
۱۵
کار خالق انسان است.
بدون کار
انسان
حیوان می ماند.
۱۶
جواب به سؤال حریف تنبل اندیش:
اسلام بهترین دین است.
۱۷
اسلام نتیجه نفی دیالک تیکی همه ادیان پیشین است.
۱۸
نفی دیالک تیکی
یعنی
حفظ جنبه های مثبت ادیان پیشین
و
حذف جنبه های منفی آنها
بعضی وقت ها همه چیز طبیعی ست
سخت نگیریم.
بعضی وقت ها کیف کنیم، حواس مان را پرت کنیم از چشم های تند و حسود
همیشه گوش کردن به تذکرات آن دوستِ همه چیز بلد هم خوب نیست.
باید دل رنگ دریا را ببیند.
یک وقت هایی باید برای داشتنِ یک لحظه خوب
هزار اشتباه کرد.
تا وقتی آزاری بر دیگری نداریم همه چیز انجام شدنی است.
اگر وجدان مان بابت چیز های کوچک هیجان آور هم درد می گیرد، رهایش کنیم تا بزرگ شود.
سهیلا از کره مریخ
سخت نگیریم.
بعضی وقت ها کیف کنیم، حواس مان را پرت کنیم از چشم های تند و حسود
همیشه گوش کردن به تذکرات آن دوستِ همه چیز بلد هم خوب نیست.
باید دل رنگ دریا را ببیند.
یک وقت هایی باید برای داشتنِ یک لحظه خوب
هزار اشتباه کرد.
تا وقتی آزاری بر دیگری نداریم همه چیز انجام شدنی است.
اگر وجدان مان بابت چیز های کوچک هیجان آور هم درد می گیرد، رهایش کنیم تا بزرگ شود.
سهیلا از کره مریخ
۱
صم بکم عمی و لا یعقلون
۲
کر و الکن و کور اند و نمی اندیشند.
کریم
الف
بعضی وقت ها همه چیز طبیعی ست
۱
آره.
البته فقط در کره باکره ی مریخ
۲
بعضی وقت ها فقط در کره باکره ی مریخ همه چیز ناتورال (طبیعی) است.
۲
بیا
زمین و ببین که همه چیز دناتورالیزه گشته است.
سلب طبیعیت شده است.
۳
همه چیز مصنوعی، تصنعی، قلابی است.
از اشیاء تا آدم ها
۴
همه چیز تهوع اور است.
اگر احیانا به زمین آمدی
سطلی به همراه آور تا بتوانی سیر دل عق بزنی
۵
زمین
کره ای وارونه است:
لات ها و لاشخور ها بر آدم های یک زمان آدم
فرمان می رانند.
زباله ها بر گل های یک زمان گل و در آخرالزمان کاغذی و بی بو و بی خاصیت سوار اند.
ب
سخت نگیریم.
۱
چشم.
ولی کار از این «کار» ها گذشته
۲
پیش شرط سختگیری
آدم بودن است.
۳
زباله قادر به تشخیص و تصمیم گیری نیست.
پ
بعضی وقت ها کیف کنیم، حواس مان را پرت کنیم از چشم های تند و حسود
۱
حواسی در بین نیست تا پرت شود
ای پرت و پلاگو.
۲
زباله که حس و هوش ندارد.
۳
ولی به محتوا و معنای همین اندرزت بیندیش ای سهیلای مریخ نشین.
۴
پرت کردن حواس خود از همنوع حسود
یعنی مثلا بیرون کشیدن چشمان خود از چشمخانه و بی اعتنایی به همنوع حسرتکش
یعنی اوج خودخواهی
۵
یعنی کر کردن گوش های خود و نشنیدن طنز و تمسخر و طعنه همنوع روشنگر
۶
یعنی ندیدن ۶۵ میلیون سرگردان بی کس و بی پناه پناهجو در سیاره سرگردان زمین.
۷
یعنی ندیدن لاشه های لایتناهی در هر گوشه سردخانه سیاره سرگردان زمین
ت
همیشه گوش کردن به تذکرات آن دوستِ همه چیز بلد هم خوب نیست.
۱
کسی که اندرز بی اعتنایی به تذکرات همنوع می دهد
خودش
از فرط حواس پرتی
پشت سرهم اندرز می دهد.
۲
آنهم در سنت عمر خیام:
گوش ها را باید بست
وز گزند طعنه و تمسخر و طنز باید رست.
۳
تنها ره رهایی
تپاندن پنبه در سوراخ گوش های هوش خویش است.
ث
باید
دل
رنگ دریا را ببیند.
۱
منظور مریخیان
دل زدن به دریا ست.
۲
به زبان ساده
پیروی از شعار «هر چه باداد باد»
است.
۳
تعطیل کارخانه عقل و افتادن به دنبال غریزه کور است.
ج
یک وقت هایی باید برای داشتنِ یک لحظه خوب هزار اشتباه کرد.
۱
این دیگر اوج خردستیزی است.
۲
این ضمنا اوج خودستیزی است.
۳
این شعار مریخیان
افراطی تر از شعار خرکی خیام مبنی بر «دم غنیمت دان» و کیف خر کن
است.
۴
مادر
مادر
در مریخ چه می گذرد که مریخیان برای برخورداری از لذت آنی
حاضر به ارتکاب هزاران خطا شده اند؟
خودستیز و خردستیز و خر شده اند؟
ح
تا وقتی آزاری بر دیگری نداریم همه چیز انجام شدنی است.
۱
آره،
ای مریخ نشین بی خبر از زمین و زمان
۲
بحث نه بر سر سادیسم (دیگرازاری)،
بلکه بر سر مازوخیسم (خودآزاری) است
۳
آنهم نه برای شق القمر کردن
بلکه برای خوشی کشکی، الکی، سطحی، چند ثانیه ای و لحظه ای.
خ
اگر وجدان مان بابت چیز های کوچک هیجان آور هم درد می گیرد، رهایش کنیم تا بزرگ شود.
۱
وجدان دیگر چه مقوله ای است، ای بی خبر از زمان و زمین؟
۲
زمین کشتارگاهی لایتناهی است.
۳
نان سفره هر کس به خون همنوع ستمکش آلوده است.
۴
ضمنا وجدان را اگر داشته باشی و رهایش کنی
نه، بزرگ
بلکه
موش و فراموش می شود.
صم بکم عمی و لا یعقلون
۲
کر و الکن و کور اند و نمی اندیشند.
کریم
الف
بعضی وقت ها همه چیز طبیعی ست
۱
آره.
البته فقط در کره باکره ی مریخ
۲
بعضی وقت ها فقط در کره باکره ی مریخ همه چیز ناتورال (طبیعی) است.
۲
بیا
زمین و ببین که همه چیز دناتورالیزه گشته است.
سلب طبیعیت شده است.
۳
همه چیز مصنوعی، تصنعی، قلابی است.
از اشیاء تا آدم ها
۴
همه چیز تهوع اور است.
اگر احیانا به زمین آمدی
سطلی به همراه آور تا بتوانی سیر دل عق بزنی
۵
زمین
کره ای وارونه است:
لات ها و لاشخور ها بر آدم های یک زمان آدم
فرمان می رانند.
زباله ها بر گل های یک زمان گل و در آخرالزمان کاغذی و بی بو و بی خاصیت سوار اند.
ب
سخت نگیریم.
۱
چشم.
ولی کار از این «کار» ها گذشته
۲
پیش شرط سختگیری
آدم بودن است.
۳
زباله قادر به تشخیص و تصمیم گیری نیست.
پ
بعضی وقت ها کیف کنیم، حواس مان را پرت کنیم از چشم های تند و حسود
۱
حواسی در بین نیست تا پرت شود
ای پرت و پلاگو.
۲
زباله که حس و هوش ندارد.
۳
ولی به محتوا و معنای همین اندرزت بیندیش ای سهیلای مریخ نشین.
۴
پرت کردن حواس خود از همنوع حسود
یعنی مثلا بیرون کشیدن چشمان خود از چشمخانه و بی اعتنایی به همنوع حسرتکش
یعنی اوج خودخواهی
۵
یعنی کر کردن گوش های خود و نشنیدن طنز و تمسخر و طعنه همنوع روشنگر
۶
یعنی ندیدن ۶۵ میلیون سرگردان بی کس و بی پناه پناهجو در سیاره سرگردان زمین.
۷
یعنی ندیدن لاشه های لایتناهی در هر گوشه سردخانه سیاره سرگردان زمین
ت
همیشه گوش کردن به تذکرات آن دوستِ همه چیز بلد هم خوب نیست.
۱
کسی که اندرز بی اعتنایی به تذکرات همنوع می دهد
خودش
از فرط حواس پرتی
پشت سرهم اندرز می دهد.
۲
آنهم در سنت عمر خیام:
گوش ها را باید بست
وز گزند طعنه و تمسخر و طنز باید رست.
۳
تنها ره رهایی
تپاندن پنبه در سوراخ گوش های هوش خویش است.
ث
باید
دل
رنگ دریا را ببیند.
۱
منظور مریخیان
دل زدن به دریا ست.
۲
به زبان ساده
پیروی از شعار «هر چه باداد باد»
است.
۳
تعطیل کارخانه عقل و افتادن به دنبال غریزه کور است.
ج
یک وقت هایی باید برای داشتنِ یک لحظه خوب هزار اشتباه کرد.
۱
این دیگر اوج خردستیزی است.
۲
این ضمنا اوج خودستیزی است.
۳
این شعار مریخیان
افراطی تر از شعار خرکی خیام مبنی بر «دم غنیمت دان» و کیف خر کن
است.
۴
مادر
مادر
در مریخ چه می گذرد که مریخیان برای برخورداری از لذت آنی
حاضر به ارتکاب هزاران خطا شده اند؟
خودستیز و خردستیز و خر شده اند؟
ح
تا وقتی آزاری بر دیگری نداریم همه چیز انجام شدنی است.
۱
آره،
ای مریخ نشین بی خبر از زمین و زمان
۲
بحث نه بر سر سادیسم (دیگرازاری)،
بلکه بر سر مازوخیسم (خودآزاری) است
۳
آنهم نه برای شق القمر کردن
بلکه برای خوشی کشکی، الکی، سطحی، چند ثانیه ای و لحظه ای.
خ
اگر وجدان مان بابت چیز های کوچک هیجان آور هم درد می گیرد، رهایش کنیم تا بزرگ شود.
۱
وجدان دیگر چه مقوله ای است، ای بی خبر از زمان و زمین؟
۲
زمین کشتارگاهی لایتناهی است.
۳
نان سفره هر کس به خون همنوع ستمکش آلوده است.
۴
ضمنا وجدان را اگر داشته باشی و رهایش کنی
نه، بزرگ
بلکه
موش و فراموش می شود.
این بیت شیخ شیراز به چه معنی است؟
ضمنا چرا اوضاع در قرون وسطی چنین است؟
سطر سطر آثار و اشعار شاملو
نیچه ئیستی ـ اگزیستانسیالیستی ـ فاشیستی اند.
۱
شاملو جوان و پیر وجود ندارد.
۲
ما شاید ۵۰ تحلیل از افکار و آثار او منتشر کرده باشیم.
مراجعه کنید به سیری در جهان بینی شاملو.
۳
این شعر او را هم می توانیم تحلیل کنیم و نظر خود را اثبات کنیم.
۴
طرفداری از شاملو علل طبقاتی دارد.
۵
اعضای طبقه حاکمه در اشعار و افکار شاملو
ایدئال های طبقاتی و اسباب رفع حوایج روحی و روانی وغریزی خود را کشف می کنند و در بحر لذت غوطه ور می شوند.
۶
اشعار شاملو مائده ای برای عیاشان زن و مرد وابسته به طبقه حاکمه است.
۷
این زباله ها
با پمپ اشعار مملو از خودستایی و منگرایی شاملو
جلوی جنس مخالف
خود را باد می زنند
صد برابر می سازند و «ضعیفه» نر و ماده را گرم و نرم و خام و خر می کنند و به تخت می کشند.
۱
شاملو جوان و پیر وجود ندارد.
۲
ما شاید ۵۰ تحلیل از افکار و آثار او منتشر کرده باشیم.
مراجعه کنید به سیری در جهان بینی شاملو.
۳
این شعر او را هم می توانیم تحلیل کنیم و نظر خود را اثبات کنیم.
۴
طرفداری از شاملو علل طبقاتی دارد.
۵
اعضای طبقه حاکمه در اشعار و افکار شاملو
ایدئال های طبقاتی و اسباب رفع حوایج روحی و روانی وغریزی خود را کشف می کنند و در بحر لذت غوطه ور می شوند.
۶
اشعار شاملو مائده ای برای عیاشان زن و مرد وابسته به طبقه حاکمه است.
۷
این زباله ها
با پمپ اشعار مملو از خودستایی و منگرایی شاملو
جلوی جنس مخالف
خود را باد می زنند
صد برابر می سازند و «ضعیفه» نر و ماده را گرم و نرم و خام و خر می کنند و به تخت می کشند.
شعور طبیعی
بهتر از سواد است.
حریف
این نظر از نظرات از ما بهتران انگل شکمسیر است:
۱
این نظر دشمنان عقل کل اندیش است.
۲
شم و شعور طبیعی و یا غریزی برای زندگی در جنگل
شاید کافی باشد.
۳
البته جانوران
آن را کافی نمی دانند و حتی المقدور می آموزند.
۴
مثلا کلاغان بهتر از کودکان می اندیشند.
۵
میمون ها تیز اندیش تر از کودکان مدارس اند.
۶
کلاغ برای بیرون کشیدن کرم ها از تنه درخت ها
ابزار می سازد.
۷
این هنوز چیزی نیست.
۸
کلاغ ابزار سازی برای صید کرم را به بچه کلاغ ها آموزش می دهد.
کلک های دیگر را نیز به همین سان.
۹
برای زندگی در جامعه شعور طبیعی ـ غریزی کافی نیست.
۱۰
اولاد حوا و آدم باید شعور اجتماعی و بویژه شعور طبقاتی و علمی و انقلابی کسب کنند تا از ذلت بردگی و وابستگی نجات یابند.
۱۱
خرد بهترین یار و یاور اولاد حوا و آدم صلواة الله علیه است.
۱۲
حکیم سرخ طوس ۱۰۰۰ سال قبل می دانست.
برما چه رفته است که نمی دانیم:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی وز اویت غمی است
وزویت فزونی وز اویت کمی است
بهتر از سواد است.
حریف
این نظر از نظرات از ما بهتران انگل شکمسیر است:
۱
این نظر دشمنان عقل کل اندیش است.
۲
شم و شعور طبیعی و یا غریزی برای زندگی در جنگل
شاید کافی باشد.
۳
البته جانوران
آن را کافی نمی دانند و حتی المقدور می آموزند.
۴
مثلا کلاغان بهتر از کودکان می اندیشند.
۵
میمون ها تیز اندیش تر از کودکان مدارس اند.
۶
کلاغ برای بیرون کشیدن کرم ها از تنه درخت ها
ابزار می سازد.
۷
این هنوز چیزی نیست.
۸
کلاغ ابزار سازی برای صید کرم را به بچه کلاغ ها آموزش می دهد.
کلک های دیگر را نیز به همین سان.
۹
برای زندگی در جامعه شعور طبیعی ـ غریزی کافی نیست.
۱۰
اولاد حوا و آدم باید شعور اجتماعی و بویژه شعور طبقاتی و علمی و انقلابی کسب کنند تا از ذلت بردگی و وابستگی نجات یابند.
۱۱
خرد بهترین یار و یاور اولاد حوا و آدم صلواة الله علیه است.
۱۲
حکیم سرخ طوس ۱۰۰۰ سال قبل می دانست.
برما چه رفته است که نمی دانیم:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی وز اویت غمی است
وزویت فزونی وز اویت کمی است
از
روانشناسی پرسیدند:
بهترین الگو برای پیروی چیست؟
گفت:
کودکان بهترین الگو هستند.
گفتند:
کودکان که هیچ نمیدانند.
گفت:
سخت در اشتباهید.
کودکان شش خصوصیت دارند که نباید هیچگاه فراموش کرد.
اول اینکه
همیشه بیدلیل شاد هستند.
اول اینکه
همیشه بیدلیل شاد هستند.
دوم اینکه
همیشه سرشان به کاری مشغول است .
سوم اینکه
وقتی چیزی را میخواهند تا بدست نیاورند دست از اصرار بر نمی.دارند.
چهارم اینکه به هیچ چیز دل نمیبندند.
پنجم اینکه وقتی با هم دعوا میکنند سریع آشتی میکنند و از هم کینه به دل نمیگیرند
و ششم اینکه
به راحتی گریه میکنند.
روانشناس خودش
خرتر و ساده لوح تر از اطفال ناقص العقل است.
۱
اینها
چیزهای سطحی و پیش پا افتاده اند.
۲
ساده ترین تجارب تلخ
حتی
در روح و روان کودک
ثبت می شوند
و
تا آخرین دم حیات حفظ می شوند و عذابش می دهند.
۳
از روانشناس خر بپرس:
دلیلش چیست؟
۱
اینها
چیزهای سطحی و پیش پا افتاده اند.
۲
ساده ترین تجارب تلخ
حتی
در روح و روان کودک
ثبت می شوند
و
تا آخرین دم حیات حفظ می شوند و عذابش می دهند.
۳
از روانشناس خر بپرس:
دلیلش چیست؟
استاد:
«کی می تواند این مسئله را حل کند؟»
شاگرد:
«زمان
زمان هر مسئله ای را حل می کند.»
استاد:
«نه.
۱
از این خبرها نیست.
۲
در جامعه بشری
اوتوماتیسمی در بین نیست.
۳
فرق جامعه با طبیعت همین است.
۴
وزش باد و بارش باران و رویش گیاهان
وابسته به اراده و کردوکار انسان نیستند.
۵
تحولات جامعه بشری
اما
بدون مداخله انسان ها محال اند.
۶
زمان
حلال مسائل و معضلات جامعه بشری نیست.
۷
حلال مسائل و معضلات جامعه بشری
اعضای جامعه (طبقات اجتماعی) اند.
۸
مسائل و معضلات جامعه بشری را
حل نکنند، حل نمی شوند.
۹
آنچه به حساب زمان گذاشته می شود،
باید به حساب انسان (طبقات اجتماعی و مبارزه طبقاتی) گذاشته شود.
۱۰
هر تغییر مثبت و منفی
توسط اعضای جامعه صورت می گیرد:
الف
مبارزه طبقاتی گاهی از بالا بر ضد پایین است.
مثلا کاهش دستمزدها
مثلا افزایش ساعات کار
مثلا نئولیبرالیسم
مثلا تسخیر کشورها و چپاول دار و ندار جامد و جاندار آنها
ب
مبارزه طبقاتی گاهی از پایین بر ضد بالا ست.
مثلا اعتصابات کارگری
مثلا انقلابات اجتماعی
مثلا مبارزات رهایی بخش ضد استعماری
۱۱
چون لکوموتیو تاریخ (جامعه بشری)
مبارزه طبقاتی است:
مبارزه بردگان بر ضد برده داران
مبارزه رعایا بر ضد اشرافیت فئودال و روحانی
مبارزه پرولتاریا بر ضد بورژوازی.»
«کی می تواند این مسئله را حل کند؟»
شاگرد:
«زمان
زمان هر مسئله ای را حل می کند.»
استاد:
«نه.
۱
از این خبرها نیست.
۲
در جامعه بشری
اوتوماتیسمی در بین نیست.
۳
فرق جامعه با طبیعت همین است.
۴
وزش باد و بارش باران و رویش گیاهان
وابسته به اراده و کردوکار انسان نیستند.
۵
تحولات جامعه بشری
اما
بدون مداخله انسان ها محال اند.
۶
زمان
حلال مسائل و معضلات جامعه بشری نیست.
۷
حلال مسائل و معضلات جامعه بشری
اعضای جامعه (طبقات اجتماعی) اند.
۸
مسائل و معضلات جامعه بشری را
حل نکنند، حل نمی شوند.
۹
آنچه به حساب زمان گذاشته می شود،
باید به حساب انسان (طبقات اجتماعی و مبارزه طبقاتی) گذاشته شود.
۱۰
هر تغییر مثبت و منفی
توسط اعضای جامعه صورت می گیرد:
الف
مبارزه طبقاتی گاهی از بالا بر ضد پایین است.
مثلا کاهش دستمزدها
مثلا افزایش ساعات کار
مثلا نئولیبرالیسم
مثلا تسخیر کشورها و چپاول دار و ندار جامد و جاندار آنها
ب
مبارزه طبقاتی گاهی از پایین بر ضد بالا ست.
مثلا اعتصابات کارگری
مثلا انقلابات اجتماعی
مثلا مبارزات رهایی بخش ضد استعماری
۱۱
چون لکوموتیو تاریخ (جامعه بشری)
مبارزه طبقاتی است:
مبارزه بردگان بر ضد برده داران
مبارزه رعایا بر ضد اشرافیت فئودال و روحانی
مبارزه پرولتاریا بر ضد بورژوازی.»
شاملو
اعدام مرتضی کيوان
از عموهايت
نه به خاطر آفتاب نه به خاطر حماسه
به خاطر سايه ی بام کوچکش
به خاطر ترانه ئی
کوچک تر از دست های تو
نه به خاطر جنگل ها نه به خاطر دريا
به خاطر يک برگ
به خاطر يک قطره
روشن تر از چشم های تو
نه به خاطر ديوارها – به خاطر يک چيز
نه به خاطر همه انسان ها – به خاطر نوزاد دشمنش شايد
نه به خاطر دنيا – به خاطر خانه تو
به خاطر يقين کوچکت
که انسان دنيائی است
به خاطر آرزوی يک لحظه ی من که پيش تو باشم
به خاطر دست های کوچکت در دست های بزرگ من
و لب های بزرگ من
بر گونه های بی گناه تو
به خاطر پرستوئی در باد، هنگامی که تو هلهله می کنی
به خاطر شبنمی بر برگ، هنگامی که تو خفته ای
به خاطر يک لبخند
هنگامی که مرا در کنار خود ببينی
به خاطر يک سرود
به خاطر يک قصه در سردترين شب ها تاريک ترين شب ها
به خاطر عروسک های تو، نه به خاطر انسان های بزرگ
نه به خاطر شاهراه های دور دست
به خاطر ناودان، هنگامی که می بارد
به خاطر کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطر جار بلند ابر در آسمان بزرگ آرام
به خاطر تو
به خاطر هر چيز کوچک و هر چيز پاک به خاک افتادند،
به ياد آر
عموهايت را می گويم
اعدام مرتضی کيوان
از عموهايت
نه به خاطر آفتاب نه به خاطر حماسه
به خاطر سايه ی بام کوچکش
به خاطر ترانه ئی
کوچک تر از دست های تو
نه به خاطر جنگل ها نه به خاطر دريا
به خاطر يک برگ
به خاطر يک قطره
روشن تر از چشم های تو
نه به خاطر ديوارها – به خاطر يک چيز
نه به خاطر همه انسان ها – به خاطر نوزاد دشمنش شايد
نه به خاطر دنيا – به خاطر خانه تو
به خاطر يقين کوچکت
که انسان دنيائی است
به خاطر آرزوی يک لحظه ی من که پيش تو باشم
به خاطر دست های کوچکت در دست های بزرگ من
و لب های بزرگ من
بر گونه های بی گناه تو
به خاطر پرستوئی در باد، هنگامی که تو هلهله می کنی
به خاطر شبنمی بر برگ، هنگامی که تو خفته ای
به خاطر يک لبخند
هنگامی که مرا در کنار خود ببينی
به خاطر يک سرود
به خاطر يک قصه در سردترين شب ها تاريک ترين شب ها
به خاطر عروسک های تو، نه به خاطر انسان های بزرگ
نه به خاطر شاهراه های دور دست
به خاطر ناودان، هنگامی که می بارد
به خاطر کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطر جار بلند ابر در آسمان بزرگ آرام
به خاطر تو
به خاطر هر چيز کوچک و هر چيز پاک به خاک افتادند،
به ياد آر
عموهايت را می گويم
پایان
این شعر مشد احمد شاملو باید تحلیل شود.
۱
ما باید به محتوای شعر تمرکز داشته باشیم
نه به مناسبت سرایش آن.
۲
شاملو با عمده کردن شور و شوق و عواطف و احساسات در لفافه هارت و پورت
کارخانه شعور خواننده و شنونده شعر را از کار می اندازد.
۳
شاملو اصلا توده ای نیست تا در سوگ کیوان و وارطان و سیامک و غیره شعر بسراید.
۴
شاملو جد اندر جد نیچه ئیست و فاشیست است.
فاشیست هم چپنما ست.
هیتلر هم می خواست سوسیالیسم برای نژاد برتر بسازد.
مراجعه کنید به اثر برشت ترس و نکبت رایش سوم
۵
متفقین خود شاملو را همراه با پدرش به جرم طرفداری از نازیسم به چوبه اعدام می بندند و به قول خودش شانس می آورند و از اعدام نجات می یابند.
مراجعه کنید به کتاب پزشک خصوصی اش: نورالدین سالمی تحت عنوان بامداد در آینه
۶
حالا بیابید جوابی به این سؤال که چرا عادولف احمد شاملو در سوگ هر ننه قمری مدیحه ای می سراید؟
۱
ما باید به محتوای شعر تمرکز داشته باشیم
نه به مناسبت سرایش آن.
۲
شاملو با عمده کردن شور و شوق و عواطف و احساسات در لفافه هارت و پورت
کارخانه شعور خواننده و شنونده شعر را از کار می اندازد.
۳
شاملو اصلا توده ای نیست تا در سوگ کیوان و وارطان و سیامک و غیره شعر بسراید.
۴
شاملو جد اندر جد نیچه ئیست و فاشیست است.
فاشیست هم چپنما ست.
هیتلر هم می خواست سوسیالیسم برای نژاد برتر بسازد.
مراجعه کنید به اثر برشت ترس و نکبت رایش سوم
۵
متفقین خود شاملو را همراه با پدرش به جرم طرفداری از نازیسم به چوبه اعدام می بندند و به قول خودش شانس می آورند و از اعدام نجات می یابند.
مراجعه کنید به کتاب پزشک خصوصی اش: نورالدین سالمی تحت عنوان بامداد در آینه
۶
حالا بیابید جوابی به این سؤال که چرا عادولف احمد شاملو در سوگ هر ننه قمری مدیحه ای می سراید؟
نه.
۱
قاطی نباید کرد.
قاطی نباید کرد.
۲
سیاست و قضاوت و حقوق و هنر و غیره
سیاست و قضاوت و حقوق و هنر و غیره
هر کدام یکی دیگر از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است.
۳
سیاسی بودن همه چیز به معنی جانبدار و یا طرفدار طبقاتی بودن همه چیز است.
سیاسی بودن همه چیز به معنی جانبدار و یا طرفدار طبقاتی بودن همه چیز است.
اسلام ایده ئولوژی است
و
و
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
۱
اسلام دهقان زحمتکش با اسلام ارباب فئودال
فقط به ظاهر یکسان اند.
فقط به ظاهر.
۲
طبقه حاکمه
مذاهب را گروگان گرفته است.
۳
گروگان ها باید آزاد شوند.
۴
امپریالیسم و فوندامنتالیسم
گروگانگیرند و خودشان اصلا مذهبی نیستند.
۵
از مهم ترین عناصر هر دین و مذهب
اخلاق است.
هومانیسم است
همبستگی است
حمایت از ضعفا ست
۶
امپریالیسم و فوندامنتالیسم
ضد اخلاق اند
ضد هومانیسم اند
ضد همبستگی اند
ضد حمایت از ضعفا هستند
چیزی طبقاتی است.
۱
اسلام دهقان زحمتکش با اسلام ارباب فئودال
فقط به ظاهر یکسان اند.
فقط به ظاهر.
۲
طبقه حاکمه
مذاهب را گروگان گرفته است.
۳
گروگان ها باید آزاد شوند.
۴
امپریالیسم و فوندامنتالیسم
گروگانگیرند و خودشان اصلا مذهبی نیستند.
۵
از مهم ترین عناصر هر دین و مذهب
اخلاق است.
هومانیسم است
همبستگی است
حمایت از ضعفا ست
۶
امپریالیسم و فوندامنتالیسم
ضد اخلاق اند
ضد هومانیسم اند
ضد همبستگی اند
ضد حمایت از ضعفا هستند
آبراهاميان می گويد:
کودتا جبهه ملی، حزب توده و اپوزیسیون سکولار را نابود کرد
کودتا جبهه ملی، حزب توده و اپوزیسیون سکولار را نابود کرد
و
با این کار میدانیم که راه را به روی بنیادگرایی مذهبی گشود
حریف
فؤاد تابان و حضرت جرجیس
۱
از جبهه ملی کذایی در اثر کودتای امپریالیستی ـ فئودالی ـ روحانی
فقط یک نفر به نام فاطمی فدا شد.
آنهم معلوم نیست که به چه دلیل بوده.
۲
کدام اوپوزیسیون سه کولر؟
۳
بورژوازی ایران
اصلا بورژوا نیست.
۴
بورژوازی ایران
نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست.
۴
رهبر نهضت آزادی (لیبرال) کتاب اثبات وجود خدا ترجمه می کند.
از سر تا پا مذهبی است.
۵
کودتای ۲۸ مرداد که فقط در ایران اتفاق نمی افتد.
۶
در بخش اعظم کشورها همین کودتا اتفاق می افتد.
۷
برای درک و توضیح این کودتاها باید با مفهوم هژمونی (سرکردگی) (گرامشی) آشنا شد.
۸
جنگ جهانی امپریالیستی دوم برای خلع ید از سرکرده جهان (بریتانیای کبیر) صورت گرفت.
۹
آماج امپریالیسم آلمان کسب سرکردگی جهان بود.
۱۰
شکست فاشیسم تحت تأثیر تلفات عظیم اتحاد شوروی (۲۵ میلیون شهید و صدها میلیون مجروح و علیل و ذلیل و کشوری خراب و با خاک و خاکستر یکسان) به تغییر هژمونی جهانی منجر شد.
۱۱
یکی از دلایل مهم پرتاب بمب های اتمی بر هیروشیما و ناکازاکی
اعلام وجود سرکرده جدید جهان در بلندترین مناره های سیاره زمین بود.
۱۲
به همین دلیل چرچیل یک و یا دو هفته زودتر با عصبانیت و دلخوری
جلسه سه نفره امریکا و شوروی و بریتانیا را ترک کرد.
۱۳
جنبش های ملی در کشورهای توسعه نیافته مثلا ایران و اندونزی و غیره
کاتالیزور لازم برای خروج از سلطه بریتانیای کبیر و ورود به سلطه امریکا بوده اند.
۱۴
تناسب قوا میان اتحاد شوروی ویران از جنگ با امریکای مسلح به تسلیحات اتمی به نفع امریکا بود.
۱۵
اتحاد شوروی اصلا اجازه نداشت که از فرقه دموکرات آذربایجان و بعد از حزب توده حمایت کند.
۱۶
اما بدون حمایت اتحا شوروی کسب قدرت توسط احزاب توده ای محال است.
۱۷
چرا و به چه دلیل؟
۱۸
به این دلیل دیالک تیکی که هر انقلابی و یا ارتجاعی در گذر از دیالک تیک داخلی و خارجی می تواند پیروز شود.
۱۹
اگر چه نقش تعیین کننده در دیالک تیک داخلی و خارجی
از آن داخلی است،
ولی خارجی هیچ واره نیست.
۲۰
صحت این نظر ما را پس از سقوط شوروی بهتر می توان دید.
حریف
فؤاد تابان و حضرت جرجیس
۱
از جبهه ملی کذایی در اثر کودتای امپریالیستی ـ فئودالی ـ روحانی
فقط یک نفر به نام فاطمی فدا شد.
آنهم معلوم نیست که به چه دلیل بوده.
۲
کدام اوپوزیسیون سه کولر؟
۳
بورژوازی ایران
اصلا بورژوا نیست.
۴
بورژوازی ایران
نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست.
۴
رهبر نهضت آزادی (لیبرال) کتاب اثبات وجود خدا ترجمه می کند.
از سر تا پا مذهبی است.
۵
کودتای ۲۸ مرداد که فقط در ایران اتفاق نمی افتد.
۶
در بخش اعظم کشورها همین کودتا اتفاق می افتد.
۷
برای درک و توضیح این کودتاها باید با مفهوم هژمونی (سرکردگی) (گرامشی) آشنا شد.
۸
جنگ جهانی امپریالیستی دوم برای خلع ید از سرکرده جهان (بریتانیای کبیر) صورت گرفت.
۹
آماج امپریالیسم آلمان کسب سرکردگی جهان بود.
۱۰
شکست فاشیسم تحت تأثیر تلفات عظیم اتحاد شوروی (۲۵ میلیون شهید و صدها میلیون مجروح و علیل و ذلیل و کشوری خراب و با خاک و خاکستر یکسان) به تغییر هژمونی جهانی منجر شد.
۱۱
یکی از دلایل مهم پرتاب بمب های اتمی بر هیروشیما و ناکازاکی
اعلام وجود سرکرده جدید جهان در بلندترین مناره های سیاره زمین بود.
۱۲
به همین دلیل چرچیل یک و یا دو هفته زودتر با عصبانیت و دلخوری
جلسه سه نفره امریکا و شوروی و بریتانیا را ترک کرد.
۱۳
جنبش های ملی در کشورهای توسعه نیافته مثلا ایران و اندونزی و غیره
کاتالیزور لازم برای خروج از سلطه بریتانیای کبیر و ورود به سلطه امریکا بوده اند.
۱۴
تناسب قوا میان اتحاد شوروی ویران از جنگ با امریکای مسلح به تسلیحات اتمی به نفع امریکا بود.
۱۵
اتحاد شوروی اصلا اجازه نداشت که از فرقه دموکرات آذربایجان و بعد از حزب توده حمایت کند.
۱۶
اما بدون حمایت اتحا شوروی کسب قدرت توسط احزاب توده ای محال است.
۱۷
چرا و به چه دلیل؟
۱۸
به این دلیل دیالک تیکی که هر انقلابی و یا ارتجاعی در گذر از دیالک تیک داخلی و خارجی می تواند پیروز شود.
۱۹
اگر چه نقش تعیین کننده در دیالک تیک داخلی و خارجی
از آن داخلی است،
ولی خارجی هیچ واره نیست.
۲۰
صحت این نظر ما را پس از سقوط شوروی بهتر می توان دید.
همیشه محو بودند
بود و نبودشون توفیر چندانی نداره
حریف
هی
حریف بی خبر از خدا و خرما
۱
توده
خدای خاک است.
۲
توده در سنت خدا
همه جا حی و حاضر است و همیشه در تلشا و تقلا ست.
۳
ما با خدایان سه گانه سروکار داریم:
طبیعت ـ خدا
طبقه حاکمه ـ خدا
توده ـ خدا
۳
اگر توده لحظه ای دست از کار مشقت بار بردارد، کره ارض به گورستانی استحاله می یابد.
۴
شیخ خردگرای شیراز می دانست و تو نمی دانی:
ابر و باد و مه و خورشید و بشر (طبیعت و توده) در کار اند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت بخوری
بود و نبودشون توفیر چندانی نداره
حریف
هی
حریف بی خبر از خدا و خرما
۱
توده
خدای خاک است.
۲
توده در سنت خدا
همه جا حی و حاضر است و همیشه در تلشا و تقلا ست.
۳
ما با خدایان سه گانه سروکار داریم:
طبیعت ـ خدا
طبقه حاکمه ـ خدا
توده ـ خدا
۳
اگر توده لحظه ای دست از کار مشقت بار بردارد، کره ارض به گورستانی استحاله می یابد.
۴
شیخ خردگرای شیراز می دانست و تو نمی دانی:
ابر و باد و مه و خورشید و بشر (طبیعت و توده) در کار اند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت بخوری
ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺭﺍﺋﯿﻦ
ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
چاپ ۱۳۴۷
ﺳﻔﯿﺮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ، ﻗﺘﻞ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ "ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ" ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ:
ﻗﺎﺋﻢﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﯾﻢ.
ﻫﺮ ﺭﺷﻮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻭ ﻣﯿﺪﺍﺩﯾﻢ، ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﻣﯿﺪﺍﺩ ...!
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﮐﺮﺩﻡ ...!
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪ، ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﻋﻮﺍﻣﻠﺶ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺗﮑﻔﯿﺮ ﮐﻨﻨﺪ ...!؟
ﻓﺮﺩﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ:
ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺍﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ... .
ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﺷﺎﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﺰﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺘﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﺑﺰﺭگﻣﺮﺩ، ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺍﺳﺐ ﺷﺪﻡ ﺗﺎ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﺒﯿﻨﻢ.
ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺑﻠﻪ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﻪ ﺑﺴﺎﻥ ﺷﺐ ﻋﯿﺪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﺮ ﻣﻠﺤﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ .
پایان
وطن پرست؟
۱
اینها ایده ئولوگ های طبقه حاکمه اند که تحقیر و تکفیر و تخریب و تبعید و ترور می شوند.
۲
سلطان محمود غزنوی دهها تن از این دستوران (وزرا) را اعدام و دار و ندار شان را تصاحب کرده است.
۳
مراجعه کنید به میراث جوانشیر که ما ویرایش و منتشر کرده ایم:
سیری در حماسه داد
۴
این ها از تبار کسانی اند که استالین تحقیر و تکفیر و تخریب و تبعید و ترور کرده است.
۵
دلیل این کرد و کار خوانین و سلاطین و اجامر چیست؟
ﺳﻔﯿﺮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ، ﻗﺘﻞ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ "ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ" ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ:
ﻗﺎﺋﻢﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﯾﻢ.
ﻫﺮ ﺭﺷﻮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻭ ﻣﯿﺪﺍﺩﯾﻢ، ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﻣﯿﺪﺍﺩ ...!
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﮐﺮﺩﻡ ...!
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪ، ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﻋﻮﺍﻣﻠﺶ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺗﮑﻔﯿﺮ ﮐﻨﻨﺪ ...!؟
ﻓﺮﺩﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ:
ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺍﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ... .
ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﺷﺎﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﺰﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺘﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﺑﺰﺭگﻣﺮﺩ، ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺍﺳﺐ ﺷﺪﻡ ﺗﺎ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﺒﯿﻨﻢ.
ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺑﻠﻪ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﻪ ﺑﺴﺎﻥ ﺷﺐ ﻋﯿﺪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﺮ ﻣﻠﺤﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ .
پایان
وطن پرست؟
۱
اینها ایده ئولوگ های طبقه حاکمه اند که تحقیر و تکفیر و تخریب و تبعید و ترور می شوند.
۲
سلطان محمود غزنوی دهها تن از این دستوران (وزرا) را اعدام و دار و ندار شان را تصاحب کرده است.
۳
مراجعه کنید به میراث جوانشیر که ما ویرایش و منتشر کرده ایم:
سیری در حماسه داد
۴
این ها از تبار کسانی اند که استالین تحقیر و تکفیر و تخریب و تبعید و ترور کرده است.
۵
دلیل این کرد و کار خوانین و سلاطین و اجامر چیست؟
گل باغ آشنائي
م . آزاد
م . آزاد
( محمود مشرف تهرانی )
گل من پرنده اي باش و به باغ باد بگذر.
مه من شكوفه اي باش و به دشت آب بنشين.
گل باغ آشنائي گل من كجا شكفتي
كه نه سرو مي شناسد
نه چمن سراغ دارد.
نه كبوتري كه پيغام تو آورد به بامي
نه بدست مست بادي گل آتشين جامي
نه بنفشه اي نه بوئي نه نسيم گفت و گوئي
نه كبوتران پيغام
نه باغ هاي روشن
گل من ميان گل هاي كدام دشت خفتي
به كدام راه خواندي
به كدام راه رفتي
مه من
تو راز ما را به كدام ديو گفتي
كه بريده ريشه مهر شكسته شيشه دل؟
منم اين گياه تنها
به گلي اميد بسته
همه شاخه ها شكسته!
به اميدها نشستيم و به يادها شكفتيم
در آن سياه منزل
به هزار وعده مانديم
به يك فريب خفتيم .
مه من شكوفه اي باش و به دشت آب بنشين.
گل باغ آشنائي گل من كجا شكفتي
كه نه سرو مي شناسد
نه چمن سراغ دارد.
نه كبوتري كه پيغام تو آورد به بامي
نه بدست مست بادي گل آتشين جامي
نه بنفشه اي نه بوئي نه نسيم گفت و گوئي
نه كبوتران پيغام
نه باغ هاي روشن
گل من ميان گل هاي كدام دشت خفتي
به كدام راه خواندي
به كدام راه رفتي
مه من
تو راز ما را به كدام ديو گفتي
كه بريده ريشه مهر شكسته شيشه دل؟
منم اين گياه تنها
به گلي اميد بسته
همه شاخه ها شكسته!
به اميدها نشستيم و به يادها شكفتيم
در آن سياه منزل
به هزار وعده مانديم
به يك فريب خفتيم .
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر