۱۳۹۶ آبان ۷, یکشنبه

شعری از صغیر اصفهانی (۱)


محمد حسین صغیر اصفهانی 
(متولد ۱۳۱۲ هجری) 
تحت تأثیر پردش که مداح و مرثیه سرا بود،
 در سنین هشت و نه سالگی شروع به گفتن اشعار کرد 
به همین دلیل صغیر تخلص گرفت.
 
 تا بود زلف تو اسباب پريشانی ما
رو به سامان ننهد بی سر و سامانی ما

نه تو رحم آوری و نی اجل آيد ما را
از دل سخت تو فرياد و گرانجانی ما

ديد، هر كس رخ تو، واله و حيران تو شد
نه همين حسن تو شد باعث حيرانی ما

ز آستين اشك بيفزود و ز دامان بگذشت
آه از اين سيل كه دارد سر و یرانی ما

همچو خورشيد عيان است كه در ملك جهان
مهوشی نيست چو دلدار صفاهانی ما

كافری سخت شد از سستی ما در ره دين
سبب رونق كفر است، مسلمانی ما

روز محشر چو سر از خاك لحد برداريم
نام نيكوی تو نقش است به پيشانی ما

نبرد صرفه
ـ  يقين ـ
روز جزا،
 ای زاهد
زهد فاش تو ز می خوردن (میخواری) پنهانی ما

ما "صغير" از پی زاهد سوی مسجد نرويم
مسجد
 ارزانی او 
 ميكده 
 ارزانی ما
 
پایان
ویرایش
از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر