تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
پیشکش
به
دوست افغانی ارجمند مان
که
موجب این پژوهش شده است.
اندکی اندر باب خود پرستی
خود پرستی
(خود خواهی، اگوئییسم)
۱
خود پرستی
در اتیک (اخلاق) فئودالی
یکی از صفات قبیحه و زشت و مذموم محسوب
می شود.
سؤال
این است
که
چرا و به چه دلیل؟
۲
نماینده کلاسیک فئودالیسم شیخ شیراز
است.
ما
هم
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
واژه های خویشاوند با خود پرستی
را
در آثار شیخ شیراز پیدا و بررسی می
کنیم:
۳
سعدیا
چون بت، شکستی
خود
مباش
خود پرستی کمتر از اصنام نیست
معنی تحت اللفظی:
سعدی
تو که بت را شکسته ای و ترک بت پرستی
کرده ای،
خود پرست نباش.
چون
خود پرستی کمتر از بت پرستی نیست.
۴
سعدی میان خود پرستی و بت پرستی
علامت تساوی می گذارد.
سعدی
بدین طریق
خود پرستی
را
بدترین صفت قلمداد می کند.
ولی چرا؟
چرا باید خود پرستی
در قاموس فئودالیسم تحقیر شود؟
چه زیان و ضرری خود پرستی به منافع
طبقاتی اشرافیت فئودال و روحانی دارد؟
۵
خود پرستی
خیزد از دنیا و جاه
نیستی و حق پرستی خوش تر است.
معنی تحت اللفظی:
منشاء خود پرستی داشتن ثروت و جاه و
مقام است.
بهتر است که آدم تهیدست باشد و به عوض
خود پرستی، حق پرستی پیشه کند.
۶
خود پرستی
خیزد از دنیا و جاه
در
قاموس سعدی
منشاء خود پرستی داشتن ثروت و جاه و
مقام است.
این تعریف سعدی
تعریف جامع و مانعی از مفهوم خود پرستی
نیست.
سعدی
در این تعریف
احتمالا
میان تکبر و خود پرستی
علامت تساوی گذاشته است.
۷
خود پرستی
ربطی به کبر و نخوت ندارد.
مفهوم خود پرستی
(اگوئیسم)
باید
مستقلا
تعریف شود.
خود پرستی
قبل از همه
به معنی ارج و ارزش قایل گشتن دلیلمند
(مستدل)
بر خویشتن خویش است.
خود پرستی
به معنی
قابل پرستش دانستن خویشتن خویش
توسط خویشتن خویش
است.
خود پرستی
به معنی پرستش خویشتن خویش است.
۸
پیش شرط پرستش خویشتن خویش
شناخت لیاقت مادی و فکری و عملی خویش
است.
۹
پیش شرط پرستش خویشتن خویش
خود شناسی
است.
پیش شرط خود شناسی
انجام کار مادی، فکری و یا هنری
است.
۱۰
هر کس
در روند کار و در اثر کار
به شناخت استعداد ها و لیاقت های خود
نایل می آید
و
به
خود شناسی
و
نهایتا
به
خود پرستی
می رسد.
۱۱
کریم
هم
پس از «خلق» حوا و آدم
در آیینه آثار عملی خویش
به خود شناسی رسیده
و
در نهایت رضایت از خویشتن خویش
فتبارک الله احسن الخالقین
سر داده است
و
از ملائکه و اجنه خواسته است
که
در برابر نتیجه کارش
(حوا و آدم)
به
سجده
در آیند.
۱۲
خود پرستی
خیزد از دنیا و جاه
نیستی و حق پرستی خوش تر است.
سعدی
در این بیت غزل
فقر را بر ثروت
و
حق پرستی را بر خود پرستی
ترجیح می
دهند.
منظور از حق پرستی چیست؟
چرا فقر بهتر از ثروت است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر