کارتون روسی
منبع:
صفحه فیسبوک
فرزاد عبدی
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
طبقه دوم
با شعار «ما به جای شما می خوریم»
متشکل از طبقه حاکمه (بورژوازی)
است.
دلیل این خطای مؤلف این اثر کجا ست؟
چرا و به چه دلیل
مؤلف این اثر
بورژوازی
را
با
اشرافیت فئودال و روحانی
عوضی می گیرد
که هنری و شق القمری
جز
خور و خواب و خشم و شهوت
(سعدی)
ندارد؟
۲
طبقه دوم
با شعار «ما به جای شما می خوریم»
متشکل از طبقه حاکمه (بورژوازی)
است.
دلیل اوبژکتیو (عینی) این خطا و خطاهای دیگر
که
ذکرشان خواهد گذشت،
احتمالا
ساختار طبقاتی روسیه
در آن زمان بوده است:
الف
جامعه روسیه
جامعه ای نیمه کاپیتالیستی ـ نیمه فئودالی
بوده است.
احتمالا
لنین و دیگر نمایندگان مارکسیسم
در
این زمینه
تحلیل های علمی و عینی
عرضه کرده اند.
شرمنده ما که آرزوی خواندن شان را به گور خواهیم برد.
ب
طبقه حاکمه در جامعه روسیه
احتمالا
ترکیبی از بورژوازی و اشرافیت فئودال و روحانی
بوده است.
در فیلم هایی
که
تحت عناوین مختلف زیر
پوگاچف و کاترین کبیر و جنگ و صلح و دیگر آثار لئو تولستوی
تهیه شده،
این ساختار طبقاتی
آشکار می گردد.
تزار روس
تجسم طبقه حاکمه نیمه بورژوایی و نیمه فئودالی ـ روحانی
است.
۳
طبقه دوم
با شعار «ما به جای شما می خوریم»
متشکل از طبقه حاکمه (بورژوازی)
است.
دلیل سوبژکتیو (معرفتی) این خطا
دوگانگی خود بورژوازی در مقیاس جهانی
است:
ما
در
تاریخ فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری
با
دو بورژوازی
سر و کار داریم:
الف
بورژوازی آغازین
با
شخصیت ها و فلاسفه غول آسایی
از
قبیل دیدرو، هلوه تیوس، لامتری، آلمبر، روبسپیر، هولباخ
در
فرانسه
و
کانت و فیشته و هگل و فویرباخ
در
آلمان.
بورژوازی آغازین
طبقه اجتماعی مترقی، ضد فئودالی، ضد سلطنتی، ضد مذهبی، ضد روحانی،
ضد کلیسا و کنیسه و مسجد و منبر و خریت و خرافه
بوده است.
کانت
تبر بر ریشه های کاتولیسیسم فرود آورده است
و
روحانیت فئودالی
را دچار بحران فکری ساخته است.
آچمز کرده است.
هگل
آسمانخراش عظیم دیالک تیک ایدئالیستی
را
پی افکنده است.
فویرباخ و اسپینوزا و غیره
مسیحیت
را
و
کتاب مقدس اشرافیت فئودالی
یعنی
انجیل
را
به چالش کشیده اند.
غولان بورژوازی
(انگلس)
ماتریالیسم مکانیکی، متافیزیکی، آنتروپولوژیکی، علم الاشیایی و غیره
را
تدوین کرده اند.
علمای بزرگ همین بورژوازی آغازین
از
قبیل
آدام اسمیت و ریکاردو
اقتصاد سیاسی کلاسیک جامعه سرمایه داری
را
تدوین کرده اند.
مارکسیسم
نتیجه نقد دیالک تیکی میراث غولان بورژوایی آغازین
است.
میرات فلاسفه و اقتصاد دانان بورژوازی آغازین،
منابع نظری مهم مارکسیسم بوده اند.
مارکس و انگلس
شاگردان هگل بوده اند.
ب
بورژوازی واپسین
که
همه دستاوردهای فکری و فرهنگی و فلسفی و اخلاقی بورژوازی آغازین
را
به گور سپرده و بتون ریزی کرده است.
که
با بدترین دشمنان بورژوازی آغازین و بشریت مترقی
پیمان اتحاد بسته است.
بورژوازی واپسین
با
نمایندگانی
از
قبیل شوپنهاور، نیچه و لاشخورهای دیگر
به
جنگ خرد کل اندیش
برخاسته است.
بشریت
را
به عالی و پست
طبقه بندی کرده
و
زمینه فکری لازم برای برپا داشتن کوره های آدم سوزی
را
و
برای جنگ افروزی
را
آماده ساخته است.
بورژوازی واپسین
متحد ارگانیک کنیسه و کلیسا و مسجد و منبر و واتیکان و روحانیت و خرافه های رنگارنگ
است.
بورژوازی واپسین
تا
مغز استخوان
مرتجع
است
و
فرقی با اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی ندارد.
به همین دلیل
مؤلف این اثر
بورژوازی
را
مظهر خور و خواب و خشم و شهوت
تصور و تصویر کرده است.
مراجعه کنید
به
فلسفه کلاسیک بورژوایی
و
فلسفه بورژوایی واپسین
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر