۱۳۹۶ مرداد ۲۲, یکشنبه

وحدت و مبارزه خدایان سه گانه (۷۵)

 
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی

فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)

عصیان
(۱۳۳۶)


   شیطان: 
 
    «تف بر این هستی، بر این هستی دردآلود
  تف بر این هستی که این سان نفرت انگیز است

  خالق من او و او هر دم به گوش خلق
  از چه می گوید، چنان بودم، چنین باشم
  من اگر شیطان مکارم، گناهم چیست؟
  او نمی خواهد که من چیزی جز این باشم

  دوزخش در آرزوی طعمه ای می سوخت
  دام صیادی به دستم داد و رامم کرد
    تا هزاران طعمه در دام افکنم ناگاه
  عالمی را پر خروش از بانگ نامم کرد

  دوزخش در آرزوی طعمه ای می سوخت
  منتظر، بر پا، ملک های عذاب او
  نیزه های آتشین و خیمه های دود
   تشنه ی قربانیان بی حساب او

  میوه ی تلخ درخت وحشی زقوم
  همچنان بر شاخه ها افتاده بی حاصل  
   آن شراب از حمیم (عفونت عرق) دوزخ آغشته
  ناز ده کس را شرار تازه ای در دل
 
  دوزخش از ضجه های درد، خالی بود
  دوزخش بیهوده می تابید و می افروخت
  تا به این بیهودگی رنگ دگر بخشد،
   او به من رسم فریب خلق را آموخت

  من چه هستم خود، سیه روزی که بر پایش
  بندهای سرنوشتی تیره پیچیده
   ای مریدان من، ای گمگشتگان راه
  راه ما را او گزیده، نیک سنجیده

فروغ
ابلیس
را
مأمور معذور طبقه حاکمه ـ خدا
محسوب می دارد 
و 
تبرئه می کند 
و 
طبقه حاکمه ـ خدا 
را 
محکوم می کند.
 
۱
  دوزخش 
 در آرزوی طعمه ای می سوخت
  منتظر، بر پا، ملک های عذاب او
  نیزه های آتشین و خیمه های دود
   تشنه ی قربانیان بی حساب او 
 
معنی تحت اللفظی:
دوزخ طبقه حاکمه ـ خدا
در آرزوی معصیتکاران می سوخت.
مأمورین شکنجه طبقه حاکمه ـ خدا
با 
نیزه های آتشین و خیمه های دود آلود 
 ایستاده بودند
و
منتظر خیل عظیم قربانیان بودند.
 
۲
  دوزخش 
 در 
آرزوی طعمه ای می سوخت  
 
 
فروغ
در این مصراع شعر
دوزخ 
را
آنتروپومورفیزه می کند.
 
دوزخ
در 
هیئت انسانی 
تصور و تصویر می شود.
 
انسانی گرسنه و تشنه
که 
در آرزوی نان و آب می سوزد.
 
سؤال این است
که
دوزخ چیست؟
 
۳
  دوزخش 
 در آرزوی طعمه ای می سوخت  
 
الف 
دوزخ
از سویی
عمدتا 
آتشکده همیشه سوزانی است.
 
ب
دوزخ 
از سوی دیگر
سردخانه ای با دمای زیر صفر درجه سانتیگراد است.
 
۴
  دوزخش 
 در آرزوی طعمه ای می سوخت 
 
فروغ
واژه «سوختن» را هنرمندانه به دو معنی مختلف به کار می برد:
 
الف
به معنی آتش همیشه روشن دوزخ
 
ب
به معنی در آرزوی طعمه توده ای سوختن.
 
۵
  دوزخش 
 در آرزوی طعمه ای می سوخت

 
اکنون
  ماهیت ضد توده ای و سادیستی طبقه حاکمه ـ خدا
بیشتر افشا می شود:
طبقه حاکمه ـ خدا
ساز و برگ توده ستیزی
را
پیشاپیش فراهم آورده است:
دوزخی مخوف برپا داشته است.
 
۶
  دوزخش 
 در آرزوی طعمه ای می سوخت
  منتظر، بر پا، ملک های عذاب او
  نیزه های آتشین و خیمه های دود
   تشنه ی قربانیان بی حساب او 
 
دوزخ طبقه حاکمه ـ خدا
حاوی همه مخلفات لازم و ضرور است:
ملائکه عذاب
مسلح به نیزه های آتشین
حول خیمه های دود آلود شکنجه ایستاده اند
و
چشم به راه قربانیان توده ای اند.
 
ملک یعنی فرشته.
 
فرشته 
مظهر زیبایی و محبت و مهربانی 
است.
 
طبقه حاکمه ـ خدا
از 
ملائکه درگاه خود 
جانی و جلاد و شکنجه گر
تربیت کرده است.
 
این اما به چه معنی است؟
 
۷
این بدان معنی است
که
طبقه حاکمه - خدا
ماهیت فرشتگان 
را 
تغییر منفی
(مسخ)
 داده است:
از  
مظاهر مهر و محبت و حمایت و زیبایی،
موجودات وحشتناک مملو از قهر و خشم و کین و زشتی و اذیت و آزار 
تربیت کرده است.
 
این نحوه استدلال ابلیس
اما
به چه معنی است؟
 
۸
  دوزخش 
 در آرزوی طعمه ای می سوخت
  منتظر، بر پا، ملک های عذاب او
  نیزه های آتشین و خیمه های دود
   تشنه ی قربانیان بی حساب او 
 
این بدان معنی است
که
طبقه حاکمه ـ خدا
فقط  
ماهیت فرشته ای ابلیس
 را 
تغییر منفی م نداده 
و 
به عنوان مکار و موذی و مزاحم  به جان توده نیانداخته است.
 
بلکه 
ماهیت فرشته ای بخش عظیمی از ملائکه 
را
نیز 
تغییر منفی  داده و به سطح به مراتب نازل تر از ابلیس تنزل داده است:
فرشته 
به 
شکنجه گر 
تبدیل شده است.
 
ابلیس فریبا و گمراه ساز کجا 
و 
شکنجه گر کریه سادیست و روان بیمار کجا!
 
این بند شعر فروغ
فقط 
برای توجیه بی گناهی ابلیس نیست.
 
بلکه 
ضمنا 
به معنی اثبات بد ذاتی طبقه حاکمه ـ خدا 
و 
افشای ماهیت منفی و مخرب و منحوس او ست.
 
۹
برای درک محتوای این بند شعر
بهتر است 
که
دوزخ
را
با 
دخمه های شکنجه طبقه حاکمه
مقایسه کنیم
و
ملائکه عذاب
را
با 
مأمورین بازداشت و بازجویی و شکنجه و آزار و اعدام.
 
۱۰
پس
 از
 کودتای امپریالیستی ـ ارتجاعی ۲۸ مرداد
و
پس
 از 
کودتای امپریالیستی ـ ارتجاعی 
۱۱ سپتامبر
در شیلی توسط کیسینجر و پینوچه
و
غیره
نیز
با 
تدارک پیشاپیش دوزخ و ملائکه عذاب
سر و کار پیدا می کنیم.
 
اسباب توطئه 
در این جوامع بخت برگشته
 نیز 
پیشاپیش آماده گشته بود.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر